چاپ
مقالات
بازدید: 800
نوشته شده توسط atabak   
19 خرداد 1387,ساعت 13:32:08
آنان كه بر كرسي حكومت و قدرت تكيه داشتند، برخي همچون نادرشاه افشار با پاك كردن صورت مسئله به حلّ آن مي‌پردازند و در پاسخ اين پرسش كه پدرت كيست و فرزند كيستي؟ در يك كلام پاسخ مي‌دهند: « فرزند شمشير». اگر صد بار از آنان همين را بپرسي، همين را نيز خواهي شنيد. اين دسته بدين گونه خيال خود و ديگران را راحت مي‌كنند. اما همه آنان از اين گونه نيستند. برخي از آنان نه تنها صورت مسئله را پاك نمي‌كنند، بلكه در پي مسئله‌سازي نيز هستند

 

از آغاز تاريخ تا به امروز انسانهاي بي شماري متولد شده و مرده‌اند، اما هيچ گاه تاريخ تولد و مرگشان و يا ريشه و تبارشان دغدغه ذهن و فكر هيچ كس قرار نمي‌گيرد. در اين باره نيز همانند بسياري از امور ديگر، انسانها به هر پديده‌اي به همان اندازه اهميت مي‌دهند كه آن پديده در زندگي اجتماعي مردم تأثيرگذار بوده است. و همين اصل، علت اصلي آن است كه بسياري از انسانها از زاد و مرگ بسياري از انسانهاي ديگر بي خبر مي‌مانند.اصل يادشده، همچنين، نشان آن است كه برخي از انسانها، لحظه لحظه مرگشان ثبت مي‌شود در حالي كه نه تنها ديگران، كه خودشان نيز از تاريخ دقيق تولد خويش بي خبرند. زيرا اين دسته از انسانها كساني هستند كه به هر علت توانسته‌اند در عرصه فرهنگ يا سياست يا اقتصاد جامعه تأثيرگذار باشند در حالي كه در شرايطي ديده به جهان گشودند كه خود يا خانواده‌شان براي ديگران اهميتي نداشتند و ثبت تاريخ تولد و يا ريشه و تبارشان جلب توجه نمي‌كرد. بسياري از علما و مخترعان و مكتشفان و هنرمندان و سلاطين از اين گونه‌اند. تعدادي هم هستند كه هم هنگام تولد براي جامعه اهميت داشتند و هم هنگام مرگ.

 در ميان گروه دوم، يعني آنهايي كه تولد و تبار روشني ندارند اما تا هنگام مرگ صاحب اشتهار شدند، آنهايي كه با عرصه قدرت و سياست سروكار نداشتند مشكل‌آفرين نمي‌شوند. اما از اين دسته، آنان كه بر كرسي حكومت و قدرت تكيه داشتند، برخي همچون نادرشاه افشار با پاك كردن صورت مسئله به حلّ آن مي‌پردازند و در پاسخ اين پرسش كه پدرت كيست و فرزند كيستي؟ در يك كلام پاسخ مي‌دهند: « فرزند شمشير». اگر صد بار از آنان همين را بپرسي، همين را نيز خواهي شنيد. اين دسته بدين گونه خيال خود و ديگران را راحت مي‌كنند. اما همه آنان از اين گونه نيستند. برخي از آنان نه تنها صورت مسئله را پاك نمي‌كنند، بلكه در پي مسئله‌سازي نيز هستند. اينان مي‌خواهند همان گونه كه اكنون خود را بزرگ مي‌بينند، تولد و تبار خود را نيز بزرگ بنمايند. به هر حال، روزي به عنوان تولد اين گونه افراد تعييين مي‌شود، اما آنچه تا حدودي دشوار مي‌آيد، تبارسازي است. اين دسته افراد معمولاً به كمتر از اين قانع نيستند كه خود را به يكي از اصيل‌ترين نژادهاي كشور متبوع پيوند داده و به سلاطين اوليه و نخستين بنيانگذاران كشور نسبت دهند.

 رضاشاه پهلوي نيز يكي از كساني است كه در پي نيل به سلطنت، اشتهار سلاطين را كسب كرد اما ريشه و تبارش نه تنها از درخشندگي ويژه‌اي بهره نداشت، بلكه اصولاً مبهم و ناشناخته ماند. رضاشاه در آلاشت مازندران متولد شد و معمولاً عضو ايل پالاني معرفي مي‌شد. محمدتقي بهار در تاريخ احزاب سياسي نوشت : « نام اين طايفه در تاريخ خاني طبع پتروگراد برده شده است و تا جايي كه به ياد دارم غير از آن تاريخ كه وقايع حكام گيلان و لاهيجان و ظهور شاه اسماعيل و حالات خان احمد گيلاني را مي‌نويسد نامي از اين طايفه در تاريخ ديگر برده نشده است.» ظاهراً تاريخ خاني در 922هـ . ق نوشته شده و شرح حوادث سالهاي 880 تا 920هـ . ق ناحيه گيلان و لاهيجان، يعني دو دهه نخستين دوره صفويه و دو دهه پيش از تأسيس آن سلسله را در بردارد.

 به تازگي در كتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبي عنوان شده است كه دو نكته از آن قابل تأمل است. يكي اينكه نياكان رضاشاه از الوار لرستان بودند و ديگر اينكه همين الوار، به وجودآورندگان ايل پالاني نيز بوده‌اند. درباره نياكان لُر رضاشاه اين گونه گفته شده است كه در زمان هجوم افغانها در اواخر دوره صفويه (1148-1135)، طوايف لر همانند بسياري ديگر از ايلات ايران، نادر را در سركوبي افغانها ياري مي‌دادند. طايفه حسنوند كه يكي از طوايف لك محسوب مي‌شد، نيز در اين جنگها شركت داشتند. يكي از افراد طايفه حسنوند به نام « رمضان» در جريان جنگهاي نواحي شمالي كشور، از لشكريان جدا گشته، راه را گم كرده و سرانجام در ناحيه آلاشت اقامت گزيد. رمضان با يكي از دختران طايفه اوجي ازدواج كرد و براي هميشه در آن ديار ماندگار گرديد و رضاشاه از نواده‌هاي ايشان است.

 روايت يادشده درباره نياكان رضاشاه، قابل بررسي و در عين حال بسيار محتمل است. اما اينكه همين رمضان به علت اينكه در منطقه لرستان به لرها، فيلي (فهلو، فهلي، فهلوي) مي‌گفتند، ايشان هم در الاشت خود را پاهلون و پهلون به معناي پهله‌اي معرفي كرد و بدين گونه ايل پاهلوني يا پالاني را بنياد نهاد، مورد ترديد است و جاي بحث دارد. زيرا دست كم اگر روايت بهار درست باشد كه نام پالاني در تاريخ خاني آمده است، آنگاه روشن مي‌شود كه پيشينه كلمه پالاني در ناحيه مازندران و گيلان نزديك به 220 سال پيشتر از زماني مي‌رسد كه ادعا مي‌شود رمضان اقامت خود را در الاشت آغاز كرده بود. بدين ترتيب، باب تحقيق در اين باره همچنان باز است، اگرچه آنچه مهم است نه تبار رضاشاه، كه كارنامه خود او و جايگاهش در سير تحولات تاريخ و جامعه ايران است.

مقاله: تبار رضاشاه

نویسنده:سيدمصطفي تقوي

 تاریخ معاصر------از الشتر تا آلاشت، (تبار رضا شاه پهلوی)

تاريخ بروز رساني ( 19 خرداد 1387,ساعت 21:33:10 )