چاپ
مقالات
بازدید: 663
اسفند 1391,ساعت 15:26:19

تقدیم به مردم پاک و بی آلایش سرزمینم

(شعر و آهنگ فرزند عزیز لر خانم فروزنده بختیاری)

   اگر بارون زد  و عمر مرا آب برد   

اگر پژمرد گلم و روح منو یک خواب برد 

اما هنوز ریشه من در خاک ایل و تبار من است 

و برای همیشه ماندن این نیاز من همخونم  است  

مگر میشود بگذارم که این نفس من حرام شود ؟ ...  

   http://www.youtube.com/watch?v=Fy9RGZAbLzg

مگر میشود در این غربت و غم بگذارم زندگیم تمام شود  .....    مگر میشود بذر صدایم (امید) را نکارم در دلها   ....   چرا نباشم من یک صدا برای سوخته دلها ؟  ...   مگه میشه ؟؟    ...    باید با این صدایم که یک امانت الهی است  ....    میرسانم ( امید را) به شهر عشق و به شهر دور   ....   تا گلهای شکفته در غم  ...  در یک فردای که اکنون مبهم است  ...   نمانند در قعر گور بلکه برسند به شهر نور  ....  بارون خون رگها میریزد روی گلها   ...   غنچه های گل سرخ باز میشوند و میروند بالا  ...    راه میرویم با شور و شوق و میرسیم به شهر نور   .....  سرکشیم به آسمون و خواهیم خواند شعر و سرود   ...  چرا که نه ؟؟؟

 مگر میشود در این غربت و غم بگذارم زندگیم تمام شود  .....    مگر میشود بذر صدایم (امید) را نکارم در دلها   ....   چرا نباشم من یک صدا برای سوخته دلها ؟  ...   مگه میشه ؟؟    ...    باید با این صدایم که یک امانت الهی است  ....    میرسانم ( امید را) به شهر عشق و به شهر دور   ....   تا گلهای شکفته در غم  ...  در یک فردای که اکنون مبهم است  ...   نمانند در قعر گور بلکه برسند به شهر نور  ....  بارون خون رگها میریزد روی گلها   ...   غنچه های گل سرخ باز میشوند و میروند بالا  ...    راه میرویم با شور و شوق و میرسیم به شهر نور   .....  سرکشیم به آسمون و خواهیم خواند شعر و سرود   ...  چرا که نه ؟؟؟

  http://www.youtube.com/watch?v=Fy9RGZAbLzg

تاريخ بروز رساني ( 27 اسفند 1391,ساعت 01:00:54 )