چاپ
مقالات
بازدید: 185
آتش‌، سکوت و سایه‌ها: زنجیره حوادث در ایران
از سوم تا بیست‌وپنجم تیرماه، بیش از ۲۵ آتش‌سوزی عمدتاً در مراکز مسکونی و تجاری شهرهای بزرگ، از جمله تهران و تبریز، رخ داده است. آنچه در وهله نخست به‌عنوان "حادثه" تلقی شد، با تکرار و هم‌زمانی با خبرهای غیررسمی از مرگ مشکوک برخی چهره‌های امنیتی و شنیده‌شدن صدای سامانه‌های پدافندی در دل شب، اکنون رنگی از اقدام هدفمند و نفوذی گرفته است.
در فضایی که رسانه‌های رسمی سکوت اختیار کرده‌اند، نشانه‌ها حکایت از نوعی اخلال‌گری فنی یا عملیات هشداردهنده خارجی، احتمالاً از سوی اسرائیل یا گروه‌های مخالف رژیم، دارد.
تشدید تهاجم منطقه‌ای: از بلندی‌های جولان تا دریای سرخ
در عرصه خارجی، جمهوری اسلامی علی‌رغم فشارهای فزاینده جهانی و سایه مکانیسم ماشه، همچنان بر استراتژی "تهاجم از طریق نیابتی‌ها" اصرار می‌ورزد:
از ارسال موشک به یمن و لبنان، تا انتقال تسلیحات از مسیر دریا و تلاش برای فعال‌سازی جبهه سوریه علیه اسرائیل. هم‌زمان، لحن رسمی جمهوری اسلامی نیز رادیکال‌تر شده و تهدیدات آشکار علیه اروپا از زبان مقامات رسمی و رسانه‌های حکومتی مطرح شده است؛ رویکردی که در چارچوب دیپلماسی بین‌الملل، به‌مثابه تحریک مستقیم به اقدام تروریستی تلقی می‌شود.
پرونده هسته‌ای: خاکستر گرم زیر بمباران
تصاویر ماهواره‌ای شبکه NBC نشان می‌دهد که از سه هدف هسته‌ای ایران، تنها یکی به‌طور کامل نابود شده و دو مرکز دیگر به‌صورت جزئی آسیب دیده‌اند. این وضعیت نشان می‌دهد که اگرچه توان هسته‌ای جمهوری اسلامی ضربه خورده، اما همچنان در مسیر بالقوه دستیابی به بمب اتمی باقی مانده است.
همین موضوع، نگرانی‌های راهبردی ایالات متحده، اروپا و اسرائیل را به‌تدریج به یکدیگر نزدیک کرده و زمینه‌ساز شکل‌گیری ائتلاف امنیتی غیررسمی و هشداردهنده‌ای شده است.
تزویر ایدئولوژیک: از اسلام‌گرایی تا ناسیونالیسم نمایشی
نظامی که سال‌ها موجودیت ایران باستان را انکار می‌کرد، امروز با بحران‌های داخلی و خارجی روبه‌روست و برای کنترل افکار عمومی، به ناسیونالیسم ابزاری و سطحی پناه برده است. بازتعریف خود به‌مثابه حافظ هویت ملی، نه از سر باور، بلکه از سر اضطرار صورت می‌گیرد؛ تلاشی که بیش از آنکه نشانه‌ی بازاندیشی باشد، حکایت از فقدان راهبرد در مدیریت هم‌زمان بحران مشروعیت و فشارهای بین‌المللی دارد.
جمع‌بندی راهبردی
در مجموع، آنچه امروز در صحنه داخلی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی دیده می‌شود، تبلور یک الگوی شکست‌خورده در تلفیق قدرت سخت و نرم است. رژیم در داخل با زنجیره‌ای از حوادث مشکوک، بی‌اعتمادی عمومی و بی‌ثباتی امنیتی دست‌وپنجه نرم می‌کند، و در خارج نیز با تداوم سیاست‌های ماجراجویانه، به‌تدریج خود را در محاصره فشرده‌تر دیپلماتیک و امنیتی قرار می‌دهد.
از یک‌سو، توان هسته‌ای به‌طور کامل مهار نشده و تهدیدات نیابتی ادامه دارد؛ از سوی دیگر، جمهوری اسلامی در عرصه روایت‌سازی نیز دچار تضاد درونی شده است. ترکیب این عوامل، نشانگر موقعیتی است که در آن احتمال بروز یک بحران بین‌المللی حاد، چه به‌صورت برخورد محدود نظامی و چه به‌صورت تحریم و ایزولاسیون بی‌سابقه، بیش از هر زمان دیگر محتمل شده است.
 
نگارنده: دکتر مسعود کاشفی
تاریخ: ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴