بهار سكته كرد و ما ناچار
روحانى را در گلدان كاشتيم
قهرمان ما روحانى اما
سخن نگفت
روحانى دراين ظلام ر...د و رفت
صد و بيست و پنج زندانى
طناب بر حلقومشان كشيديم ولى
روحانى سخن نگفت
روحانى در سكوت
دندان ضعف بر جگر خسته بست و رفت
روحانى سخن بگو
با سكوت پنجه ميفكن
مرغ خامنه اى جوجه ى مرگى فجيع را
بر ايرانيان به بيضه نشسته اس
روحانى سخن نگفت
چون ابرى تيره
از افق ولى فقيه
از تيرگى آمد
مارا به خون بست و رفت
روحانى سخن نگفت
چشم كور بر ستم ما بست و رفت
آدمها از طناب آويزان
روحانى دراين ظلام ر...د و رفت
روحانى خا...ك..ته بود
يكدم دراين ظلام گ..يد و ر...د و رفت
https://khodnevis.org/article/53040#.Uld-ptgRpMg