شاید امروزه کمتر کسی باور کند که سرزمینهای لرنشین با آن همه پیشینه تاریخی (سرزمین مفرغ)در یکی از پایین ترین جایگاهای سیاسی اقتصادی در کشور ایران باشد. با توجه به پتانسیل های فرهنگی(فرهنگ و تمدن چند هزار ساله وتاریخ چپاول شده) از مسجد سلیمان و سواحل خلیج فارس تا ایلام ، از ممسنی تا خرم آباد ، از شهرکرد تا بروجرد گستردگی سرزمینهای لرنشین است . از نقطه نظر ادبی(بزرگانی مانند دکتر عبدالحسین زرین کوب و بسیاری از نویسندگان و شعرای دیگر)اقتصادی(مانند پالایشگاه های نفت بکر جنوب این استان و کارخانه های بسیاری مانند:کارخانه ریسندگی پارسیلون٬چرم پوست٬یخچال سازی٬نساجی بروجرد٬استیلن و دیگر کارخانه ها که به علت دزدی٬چپاول ٬ غارت و همچنین بی لیاقتی و بی کفایتی مسئولین در حال حاضر به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل در آمده اند)ولی کماکان بعنوان نمونه لرستان به مرکزیت خرم آباد به مانند دیگر استانهای چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد از استان های محروم کشور به شمار می رود.  

اگر مرور کلی بر نحوه ی انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی داشته باشیم شاید حدس دلیل این همه فقر و محرومیت کار دشواری نباشد.
در همه جای دنیا نمایندگان یا وکلای هر منطقه با درایت وسیاست خاص مسئول استیفای حق موکلان خود هستند ولی نماینگان از پیش تعیین شده ی لرستان که بر سر تایید صلاحیت آنها از شورای ناعادل و فاسد نگهبان بحث های بسیاری هست٬فقط به فکر پر کردن جیب خود و اطرافیان خود ویا به فکر پیدا کردن یک شغل دولتی رده بالا بعد از دوران فعالیت در مجلس هستند.فیلتر شورای نگهبان کثیف ترین و ناعادلانه ترین معیارها را برای تایید صلاحیت نمایندگان را دارد کما اینکه ما با مروری بر سوابق نمایندگان در چند سال گذشته شاهد آن بوده ایم.
اگر به پیشینه و دست آورد های نمایندگان لرستانی در ادوار مختلف مجلس یعنی از مجلس یکم تا مجلس نهم نگاه کنیم با صرف نظر از طرح های توسعه چشم انداز بیست ساله کشور تقریبا دست آورد آن ها بسیار نا چیز بوده و در برخی موارد امتیازات و یا بهتر بگویم حق مسلم مردم این دیار را در قبال وعده های ناچیز به استان های همجوار داده اند مانند پتروشیمی.پتروشیمی خرم آباد در دوره ی مجلس چهارم با همکاری اکبر فرید و سید محمد صالح طاهری خرم آبادی نمایندگان وقت در قبال مبالغی ناچیز که به آنها داده داده شده تا ضمن خود فروشی و پایمال کردن فرصت های شغلی بسیاری این منبع درآمد زایی را به استان مرکزی انتقال داده شود تا باز هم شورای نگهبان با بی کفایتی و جو کثیف در تایید نمایندگان جیره خوار و وابسته به خود سنگ تمام بگذارد.آیا واقعا حق لرستانی که در بیشتر مواقع بیشترین قبولی در کنکوربا رتبه های بالا را دارد این است؟آیا آمار تاسف بار اعتیاد و خودسوزی جوانان که متاسفانه آمار قابل توجهی نیز هست٬از بیکاری جوانان این دیار نیست؟
با نگاهی کوتاه به مجلس چهارم متوجه میشویم که این دوره نماینگان ترکیبی از سرمایه دارانی مانند جهانشاه صدیق و تندرو های افراطی مانند علی امامی راد و بقیه یا از روحانیون حوزه ویا به پشتوانه قبایل وطوایف و بدور از هرگونه شایسته سالاری بوده اند.مثال بارز آن کورش فولادی نماینده مجلس پنجم خرم آباد که سوابق او از چاغو کشی٬معامله مواد مخدر و درگیری مسلحانه در سطح شهر برای اهداف شخصی که در همان زمان او ریاست سازمان زندان ها را بر عهده داشت می توان اشاره کرد.این ها البته گوشه ای ناچیز از اتهامات آقای فولادی است.همان شخصی که اربابانش در راس حکومت جمهوری اسلامی مسئول توزیع مواد مخدر در داخل و قاچاق آن به خارج از کشور یعنی عراق و ترکیه هستند و این اعمال نشان از آلودگی و بی عدالتی قوه قضاییه ای که رهبر رئیس آن را تعیین میکند دارد.و البته دکتر علاءالدین بروجردی این تبعه عراقی و ایرانی بی هویتی که از تزریقاتی هلا احمر در امارات به پست ریاست شورای امنیت ملی در ایران رسید که بسیاری از سایت های اصول گرا او را منسوب به لار استان فارس میدانند که درابتدای تبلیغات خود را نوه ی آیت الله بروجردی معرفی کند آیا دروغ به این بزرگی کافی نبود تا نظر مردم راجلب کند؟ کسی که عامل اصلی قتل عام دیپلمات های ایرانی در سال1377 در مزار شریف بود.

آقای فتح الله حسنوند که با چندین دوره کاندید شدن در ادوار مختلف مجلس بالاخره در مجلس هفتم با شعار اینکه مردم دیگر قالی زیر پایم را فروخته ام به من رای بدهید دل مردم را به رحم آورده بود.یا رضا رحیمی نسب نماینده مجلس هشتم که در حضور بزرگان ایل بیرانوند در یکی از گردهمایی های این ایل بزرگ با بیان این موضوع که برادران و بزرگان دیگر نوبت من است این بار من را به مجلس بفرستید و مثال هایی از این قبیل.
نماینگان لرستان متاسفانه به جای استیفای حق مردم حوزه انتخاباتی خود دست به اهدای حق آنها به دیگران می زنند از جمله فروش وقت سخنرانی خود در صحن علنی مجلس به دیگر نماینگان و یا به دنبال همکاری با وزیران یا رئسای ارگان های دولتی بعد از اتمام کار خود در مجلس هستن ویا به بیان ساده تر به دنبال منافع خو واطرافیان خود هستند مانند امامی راد که یکی از کارمندان رده بالای وزارت اطلاعات و شرکت ملی گاز است و آقای ملکشاهی راد که از کارمند های رده بالای سازمان کشتیرانی و یا اقای رحیمی نسب از رئسای راه آهن کشور و....
این اعمال و نسب نمایندگان حاصل حکومتی فاسد با دستگاه های اجرایی و قانون گذاری فاسد والبته رهبری فاسد است که بر آنها نظارت دارد حکومتی که تخم فساد و نا امنی را نه تنها در داخل کشور بلکه در خارج کشور مانند عراق٬سوریه٬لبنان٬یمن وبعضی کشور های آفریقایی پخش کرده است.از این حکومت داعش پرور انتظاری بیش از این نمیرود.به امید آگاهی بیشتر مردم و بر اندازی این خائن ها و قاتلان بالفطره.
ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لر برای درج در سایت
شادی علمی چگنی  ۱۳۹۳/۱۲/۲۰ برابر با مارس۲۰۱۵