چاپ
اخبار
بازدید: 2983

بنا بر درخواست بخش از همتباران عزیز و محقق لر ما مبادرت به درج بخشهایی از تاریخ ملت لر میتمائیم تا بلکه توانسته باشیم در راستای آگاهی رسانی به مردم ستم دیده در مناطق لر نشین سهم کوچک داشته باشیم و توانسته باشیم برگهای ناگفته ا ی را بر انتشارات قبلی این سایت که تنها رسانه جنبش رهایی بخش لر میباشد و همواره در راستای حقیقت جویی کوشش کرده است ، اضافه نماییم .

حكومت محلي اتابكان لر بزرگ از نيمه دوم قرن ششم هجري (550 ق) آغاز و تا سال (827 ق) تداوم يافت، اين حكومت بر بخش بزرگي از سرزمين هاي غربي وجنوب غربي ايران كه شامل بخشي از استان هاي خوزستان، چهارمحال وبختياري ، اصفهان ، لرستان ، كهگيليويه وبوير احمد و بخشي از استان فارس كنوني بود، فرمانروايي مي كردند.

 

موقعيت ويژه ي جغرافيايي سرزمين لر بزرگ در حيات سياسي واقتصادي آنان نقش مؤثري داشته است، اين سرزمين مسير هجوم و لشكركشي دولت هاي قدرتمند نظير مغول و تيموري به مناطق ديگر بود.حاكمان محلي و اتابكان در صورتي كه توان مقابله با نيروهاي مغولان، تيموريان يا آل مظفر را نداشتند به دژهاي طبيعي و تسخير ناپذير آن پناه مي بردند. اتابكان لر بزرگ، مال امير(ايذه كنوني) را كه شهري باستاني بود به عنوان پايتخت انتخاب كردند، اين شهر تا پايان دوره ي زمامداريشان مركز حكومت اتابكان باقي ماند.

اتابكان در عمران و آباداني مال امير تلاش فروان نمودند تا جائي كه يكي از شهرهاي آباد آن دوران گرديد.همين موقعيت باعث گرديد تا ساكنان اين قسمت از ايران از نظر اجتماعي به كوچ نشيني و از نظر اقتصادي به دامپروري روي آروند.

در خصوص منشأ نژادي ساكنان قلمرو اتابكان- لربزرگ – نظريات متفاوتي وجود دارد،اما با كمك اسناد و مدارك تاريخي به اين نتيجه مي رسيم كه آنان قوم ايراني الاصل ، آريايي وپارسي زبان هستند ، كه از نظر عادات، آداب و رسوم ، خصوصيات زباني و فرهنگي و مشخصات فيزيكي با اقوام مختلفي چون عيلاميان ، كاسي ها، اعراب و تركان آميخته اند اما توانسته اند اصالت خود را بيش از گروه هاي ديگر حفظ نمايند.

برخي از محققان مقام اتابكي ، اتابكان لر بزرگ را جعلي مي دانند، از آن جا كه مقام اتابكي را از سُلغريان فارس كه شاخه اي از سلجوقيان بودند، اخذ نموده اند وبيشتر براي سُلغريان و ديگر حكومت ها نقش وكاركرد نظامي داشته اند مي توان گفت كه پيدايي مقام اتابكي آنان ريشه در نهاد اتابكي دوره ي سلجوقيان دارد.

در پاسخ به اين سئوال كه حاكميت اتابكان بر چه مباني و محورهايي استوار بوده است ؟بايد گفت كه مباني حاكميت اتابكان طي دوره ي طولاني حكومت آنان متفاوت بوده است ، از آغاز فرمانروايي آنان تا هجوم مغولان ، تكيه بر سنت هاي ايلي ، انديشه هاي فره ايزدي شاهان ايراني ، تكيه بر خلافت يا سلطنت متكي بر خلافت از عمده محورهاي حاكميت آنان محسوب مي شد اما به تدريج اين محورها تضعيف شد و مناسبات اتابكان با بازماندگان خوارزمشاهي دچار تغيير گرديد. ادامه حيات سياسي و حفظ موجوديت ،اتابكان را وادار كرد تا در دوره ي ايلخانان به دنبال مباني ديگري به عنوان محور حاكميت خود باشند در راستاي همين موضوع مطيع و منقاد ايلخانان شدند و در كنف حمايت آنان به حكومت خود ادامه دادند كه اين موضوع در دوره ي تيموريان تا سقوط اتابكان تداوم داشت .

در خصوص روابط و مناسبات آنان با دولت هاي ديگر و تاثيرات آن در حيات سياسي آنان مي توان چنين نتيجه گرفت، كه اتابكان لر بزرگ با اضمحلال و سقوط دولت سلجوقي ، خوارزمشاهيان را در مقام سلطنت يافتند و با توجه به اقتدار خوارزمشاهيان با‌آنان روابط حسنه اي داشتند واز طريق تنظيم مناسبات با دولت خوارزمشاه در جهت تحكيم مباني مشروعيت حكومتشان كه مي بايست به تأييد نهاد سلطنت برسد گام برداشتند.

در تنظيم مناسبات اتابكان با خلفا ، كسب مشروعيت مذهبي و سياسي ، همسويي و اشتراك مذهبي با خلفاي عباسي ، تلاش خلفا براي بازيابي قدرت سياسي از طريق تضعيف رقبا و تحريك و تحريض امراء و حكمرانان عليه يكديگر وعامل ژئوپوليتيكي (نزديكي و مجاورت قلمرو) دخالت داشت .

اتابكان لر بزرگ با سقوط خلافت عباسي، براي تداوم موجوديت سياسي درحفظ قلمرو خود ناچار سلطه ي مغولان را پذيرفتند و مطيع و منقاد آنان گشتند. اين انقياد وفرمانبرداري نه از روي طبع وميل بلكه از سر اجبار و زور بود. اتخاذ سياست تسامح ومدارا با مغولان پيامدهاي مثبتي براي اتابكان درپي داشت وباعث شد قلمرو خود را از آسيب و ويراني تهاجم مغولان حفظ نمايند.

از نظر وضعيت اجتماعي ،ساختار اجتماعي جامعه اتابكان بر نظام ايلي وانسجام وهمبستگي طوايف درون ايل استوار بود وحمايت افراد ايل از اتابك از جمله منشأ قدرت حاكم به حساب مي آمد .

اتخاذ روش حكومتي مناسب همراه با تسامح با دولت هاي قدرتمند نظير ايلخانان وتيموريان، عدالت ورزي، احياي سنت وقف و موقوفات ، بخشش ماليات رعايا،رسم كوچ نشيني ييلاق و قشلاق ، احداث بناها، مدارس و تثبيت مالكيت زمين باعث رونق و شكوفايي منطقه لربزرگ از نظر اجتماعي و اقتصادي در دوره ي آنان شد.

تشكيلات اداري وديواني اتابكان در بدو پيدايش بسيار ساده و ابتدايي بود ولي به تدريج و خصوصاً در دوره ايلخانان و به تقليد از آنان دربار كوچكي ترتيب دادند كه ويژگي ها وخصوصيات ديوانسالاري سلاطين وشاهان ايران در مقياسي كوچكتر را داشت ، كه در رأس آن اتابك قرار داشت ودركنار او مقام هايي نظير وزارت ، نيابت السلطنه ، اميرالامراء و شيخ الشيوخ ، حاجب ونديم و ... قرار داشتند.

از نظر فرهنگي ،فرهنگ وادبيات در دوره ي اتابكان و در قلمرو تحت سيطره ي آنان رونق خوبي داشته است كه يكي از علت هاي شكوفايي ورونق ادبي را بايد در سياست مسالمت آميزي دانست كه اتابكان لر بزرگ با مغولان و ايلخانان درپيش گرفته بودند .حاكمان اتابك پناهگاهي براي اديبان و دانش دوستان بودند، و دوره ي آنان سرشار از معنويت و فرهنگ براي ديار لر بزرگ بود . مدارس و اتابكيه هاي لرستان و مال امير مركز حكومت آنان ، همچون دانشگاه هاي امروزي پر رونق و دانشمندان زيادي مقيم يا فارغ التحصيل آن ها بودند گواه اين موضوع ده ها كتابي است كه در ديباچه شان، مولفان با ذكر اوصاف جميل حاكمان اتابكي را ستوده اند وكتاب خويش را به پيشگاه آنان تقديم داشته اند.

از نظر مذهبي،اتابكان لر بزرگ در زمينه مذهبي با اتخاذ سياست تسامح كه از ويژگي هاي دوره ي ايلخاني بود باعث رواج و گسترش انديشه هاي مختلف مذهبي در قلمرو خود گرديدند، به طوري كه در كنار مذهب تسنن كه عقيده حاكم وآيين رسمي بود، تمايل به تصوف رونق بسياري يافت، وجود دراويش وشيوخ وبه پا داشتن خانقاه هاي فراوان در لرستان حكايت از اين موج صوفي گري با صبغه شيعه دارد. همراه با تمايلات صوفيانه، حاكميت مذهب تسنن، گرايش به شيعه وارد مرحله جديدي شد وساكنان لرستان به تدريج به آيين تشيع گرويدند وبر پيروان مذهب تشيع افزوده شد .

نهايتاً پس از سه سده زمامداري ، مجموعه اي از عوامل جغرافيايي، اقتصادي، سياسي، مذهبي و اجتماعي با كمك هجوم خارجي به حيات سياسي آنان پايان داد.

 

برگرفته از کتاب: تاریخ تحول اتابکان لربزرگ در منطقه بختیاری تالیف دکتر عزت اله نوروزی(عبدالهی)- مدرس دانشگاه  ايذه

wwww.lorabad.com عکس ‏فرهنگ بختیاری‏