نوشته شده توسط Administrator   
30 دي 1386,ساعت 22:11:35
شايسته نيست بر امثال چون شما خودفروخته‌اي كه به بهاي اندك وجدان خويش و تاريخ یک ملت را حراج كرده‌اي تا شايد شهرتي از اين راه به دست آوري، نام محقق و مورخ نهند... در اين قحط‌‌الرجال،  چه كسي  كارشناس تاريخ ايران شده است.... آقاي علف‌چر! از كوزه همان برون تراود كه در اوست !!!!!!  من به جاي واژه‌ي نجابت براي قومم(ملت) از لفظ بي‌عرضه و بي‌لياقت استفاده مي‌كنم و گر نه در مقابل اين همه توهين، طور ديگري بايد برخورد مي‌كردند. سريال تلويزيوني مي‌سازيد ووو وو ووو  ديواري كوتاه‌تر از مردم اين خطه پيدا نمي‌كنيد ووو وو وو لهجه‌ي آن‌ها را به سخره مي‌گيريد....،  .    

 

تصاویری از اعدام  شهریور 1304 در بروجرد

تحريف هميشگي تاريخ به زيان لرها!
رضاخان و لرها در محكمه ي خسرو معتضد!
محمد رضا جایدری  
 
 لرها در گذشته هم ثروتمند بودند، هم نيرومند و هم مغرور، اما امروزه براي آن‌ها فقط غرورشان باقي مانده است[1] ويليام داگلاس، سرزمين شگفت‌انگيز، ص159،
بادي به غبغب انداخته و (در باب علت اعدام سران لرستان)مي‌فرمايد:  لرها حق علف‌چر از ماشين‌هايي كه قصد عبور از خاكشان را داشته مي‌گرفته‌اند و ماليات نمي‌داده‌اند!حال آنكهرضاخان جاده سراسري لرستان را در سال 1308 افتتاح نمود و اعدام مورد اشاره آقاي معتضد در سال 1304 صورت گرفته است!بايد از جناب معضد پرسيد لرها از كدام اتوموبيلها حق علف چر گرفته اند؟
             يكشنبه 30 آبان 1386، ساعت 21 : شبكه‌ي دوم سيما را به تماشا نشسته‌ايم. در برنامه‌اي با مضمون تاريخ ايران، خسرو معتضد به اظهار فضل مي‌پردازد! خدا مي‌داند چه اراجيفي به هم مي‌بافد و تمام هدفش اين است كه رضاخان را يك قلدر و لات معرفي نمايد. در اين بين، چرت و پرت‌هايي كه در مورد تاريخ لرستان نقل مي‌كند نيز شنيدني است. بادي به غبغب انداخته و مي‌فرمايد: لرها در گذشته از ماشين‌هايي كه قصد عبور از خاكشان را داشته‌اند حق علف‌چر مي‌گرفته‌اند و به حكام قاجاريه ماليات نمي‌داده‌اند! جالب اين كه از هر ماشين به صرف اين كه 4 چرخ دارد، 4 برابر ماليات مي‌ستانيده‌اند. جناب دكتر در اين لحظه از برنامه سگرمه‌هايش را در هم مي‌كند و با قيافه‌اي حق به جانب مي‌افزايد: قرار شده تاريخ ايران را بي‌غل و غش براي شما نقل كنم، لذا از گفته‌هاي من ناراحت نشويد و به كسي برنخورد! بعد ادامه مي‌دهد: اميراحمدي در كتاب خاطراتش همه‌ي اين چيزها را گفته و آورده كه: چون سران قبايل و طوايف لرستان از ماشين‌ها باج گرفته، راهزني مي‌كردند و به دولت مركزي ماليات نمي‌دادند و در حقيقت ارزشي براي حكومت قائل نبودند، لذا نظاميان به بهانه‌اي 14 نفر از سران آن‌ها را فريب داده و فكر كنم در خرم‌آباد توسط حسين‌آقا خزايي كه بعد از اميراحمدي اميرلشكر غرب بوده، آن‌ها را اعدام مي‌كنند.           در مملكتي كه معتضد ادعاي تاريخ‌داني دارد و چنين از تاريخ نادانسته با آب و تاب سخن مي‌راند چه انتظاري بايد از مسوؤلين صدا و سيما داشت كه چنين كسي را كارشناس مي‌كنند؟! هر ننه قمري مي‌داند همان رضاخاني كه معتضد او را پالاني مي‌داند در 16 آبان 1308 جاده‌ي سراسري لرستان به خوزستان را افتتاح نمود و واقعه‌ي اعدام 13 نفر (و نه 14 نفر) سران عشاير لرستان كه در تاريخ 4 شهريور 1304 يعني 4 سال قبل و آن‌هم در بروجرد نه خرم‌آباد به وقوع پيوسته است، يعني زماني كه اتومبيلي در لرستان وجود نداشته كه غارت شده باشد و ماليات علف‌چر بدهد، چون اصولاً در آن دوران جاده‌اي نبوده كه اتومبيلي در آن به تردد بپردازد. چند اتومبيلي هم كه در حدود سال 1302 وارد لرستان شدند به نظاميان و حكام دولتي اختصاص داشتند و احدي را ياراي تعدي و تعرض به سرنشينان آن‌ها نبود. در ثاني اصلاً اعدام اين افراد ربطي به ماليات علف‌چر نداشت و به دلايل ديگر صورت پذيرفت و معتضد سنگ‌نوشته‌ي خرم‌آباد مربوط به قرن پنجم هجري را كه در آن به ماليات علف‌چر اهالي شاپورخواست(خرم‌آباد) اشاره نموده با خوانين 800 سال بعد تركيب نموده و آشي پخت كه براي برخي يك وجب روغن داشت!.            بايد به اين بابا گفت: جناب معتضد! وقتي كتاب خاطرات اميراحمدي را ملاك قرار مي‌دهي و به آن استناد مي‌كني كه لرها چنين بودند و چنان كردند، چرا از قسمت‌هايي كه در مورد خدمات رضاخان تعريف و تمجيد شده و چيزي به ميان نمي‌آوري؟ آيا تاريخ ايران فقط آن چيزي است كه شما ذكر مي‌كني و آن فقط قسمتي است كه خودتان مايل هستيد؟ ما هم تاريخ مي‌دانيم! بخصوص تاريخ آباء واجدامان ... هزاران نفر در لرستان چون من مي‌دانند كه همواره چه خيانت‌ها و كوتاهي‌هايي در حق لرستان و مردمانش شده و با شهامت مي‌گويم اين كم‌لطفي از 950 سال پيش كه نام لر در تاريخ وجود دارد تا امروز ادامه داشته و هميشه به طرق مختلف در حق آن‌ها اجحاف شده است. اگر ديروز صفويه و افشاريه اجداد ما را در صف اول ميدان‌هاي جنگ سپر ايران و ايراني مي‌كردند، اگر قاجاريه ما را به جان هم انداخته و بي‌سواد نگه مي‌داشتند تا براي كتاب‌هاي شما دزد سرگردنه شويم و اگر امثال اميراحمدي و رضاخان در نوشته‌ها و گفته‌هايشان، خود را فرشته‌ي نجات ما از ضلالت دانستند، به اين دليل بود كه از سادگي و نجابت قوم من سوء استفاده كردند. امروزه ما لرها را حتا به گدايي حق خود نيز قبول نداريد! من به جاي واژه‌ي نجابت براي قومم از لفظ بي‌عرضه و بي‌لياقت استفاده مي‌كنم و گر نه در مقابل اين همه توهين، طور ديگري بايد برخوردد مي‌كردند. سريال تلويزيوني مي‌سازيد، ديواري كوتاه‌تر از مردم اين خطه پيدا نمي‌كنيد و لهجه‌ي آن‌ها را به سخره مي‌گيريد، تبليغ تلويزيوني مي‌سازيد، به همين گونه رفتار مي‌كنيد. كاريكاتور و جدول‌هاي نشرياتتان را با متلك به قوم هميشه مظلوم و محروم لر آذين مي‌بنديد. امروز نيز كه تاريخ مي‌سازيد، از لرها با آن چه كه خودتان ساخته‌ايد ياد مي‌كنيد. من نمي‌گويم دوران قاجار در لرستان ياغي و گردنه‌گير وجود نداشته است بلكه مي‌گويم لرستان در آن دوران اگر 700 هزار جمعيت داشته است، حداكثر 1000 نفر آن‌ها اين كاره بوده‌اند كه لرستانيان از همان عده‌ي قليل به تنگ آمده بودند، اما از اين قماش در سراسر ايران هم يافت مي‌شد و اختصاص به لر ستان نداشتند. چطور شما مو را از ماست بيرون مي‌كشي اما نيمه‌ي پر ليوان را هيچ گاه نمي‌بيني؟ مگر بختياري‌ها در جريان مشروطه كم مايه نهادند كه از امثال ستارخان و باقرخان ياد مي‌شود ولي از لرها نه؟

           نه جان من! شايسته نيست بر امثال چون شما خودفروخته‌اي كه به بهاي اندك وجدان خويش و تاريخ ايران را حراج كرده‌اي تا شايد شهرتي از اين راه به دست آوري، نام محقق و مورخ نهند... در اين قحط‌‌الرجال،  چه كسي كارشناس تاريخ ايران شده است.... آقاي علف‌چر! از كوزه همان برون تراود كه در اوست.    

 

تصاویری از اعدام  شهریور 1304 در بروجرد

 

 
نظر خوانندگان
hossein 1/22/2008 8:58:00 AM
ای ميل: نشانی اينترنتی: http://hosseincheraghi.blogfa.com/
سلام و آرزوی سلامتی برای شما دوست عزیز
از اینکه تعصب خاص نسبت به قوم لر دارید جای بسی خوشوقتی است .
ولی ما خودمان هم بی تقصیر نیستیم چرا که وقتی ستار خان و بارقرخان لوطی می شوند افتخارملی تاریخ ما اما سران بختیاری که مشروطه را به سر انجام رساندد و یا ... به فراموشی می روند این مسئو لیت شاید به عهده ما می باشد که عکس العمل نسبت تحریف تاریخ ایران که به سلیقه شخصی بیان می گردد عکس العمل نشان دهیم.
 
فرهود جمالی 1/22/2008 1:45:00 AM
ای ميل: نشانی اينترنتی: http://www.bahman-alaeddin.blogfa.com
باز هم مثل همیشه می گویم
بوین حالا دست به یک دادن جون سی یک دادن چندی آسونه
بوین حالا وقتی با یک بویم روندن دشمن چندی آسونه

 
احد رستگار فرد 1/21/2008 11:59:00 PM
ای ميل: نشانی اينترنتی: www.khormoa.com
دود اگر بالا نشيند کسر شان شعله نيست روی دريا خس نشيند قعر دريا گوهر است
کاکل از بالا بلندی رتبه ای پيدا نکرد زلف از افتادگی لايق مشک و عنبر است
شست و شاهد هر دو دعوی بزرگی می کنند پس چرا انگشت کوچک لايق انگشتر است
آهن و فولاد هر دو از يک کوره آيند برون آن يکی شمشير گردد ديگری نعل خر است
نا کسی گر از کسی بالا نشيند عيب نيست جای چشم ابرو نگيرد گر چه او بالا تر است
کره اسب از نجابت در تعاقب می رود کره خر از خريت پيش پيش مادر است
سعديا عيب خودت گو مگو عيب دگران هر که گويد عيب خود او از همه بالا تر است
سلام
رضا جان !


به قول خودمان : " یک دریا با فرو شدن پوزه یک سگ در آن نجس نمی شود "
این آقای معتضد هنوز نمی داند که سخن باید پشتوانه داشته باشد . تمیز نمی دهد که تاریخ نگاری و نقل تاریخی سوای نقالیهای قهوه خانۀ سر کوچه شان است ! تشخیص نمی دهد وقتی یک رسانه ملی شد !!!! یعنی مخاطبان زیادی دارد ، مخاطبانی از همه قشر و طبقه و سطح فکری ، و نباید در اینگونه جایها هر چه را در پای بساط ... ( سوء تفاهم نشود قصد ترور شخصیت ایشان را ندارم منظور از بساط ، چیزی شبیه مجلس سبزی پاک کردن زنان محله است ، ) می شنود ، در بوق رسانه های ملی جار بزند . ایشان هنوز نمی داند که نباید به هر قیمتی با شخصیت و غرور و هویت جمع کثیری از مردمان بازی کرد . ایشان هنوز نمی داند یک داستان حتی اگر هم که تخیلی باشد می بایست انسجام درونی داشته باشد و تواتر حوادث اش باور پذیر باشد . و به گمانم ایشان معنی شرم و خجالت را هم وقتی که کسی با دلیل و مدرک حقیقت را برای همگان روش می سازد نمی داند و البته شک دارم که ایشان مثل " کوه به کوه می رسد ... " را شنیده باشد .
ای کاش ایشان می دانست که شیرین زبان و مجلس گرم کن و شو من بودن با مورخ و محقق راستین بودن توفیر دارد .
کاری که اینروزها معتضد و هم دکانهایش انجام می دهند ، تانکها و هواپیماهای آن زمان رضا خان هم انجام ندادند . رضا خان سر برید و خانه ویران کرد اما رو در رو ، این آقا و هم پیشه هایش واقعیت را دیگرگون می کنند .
از این که بگذریم ، معتضد بیچاره تقصیری ندارد . پول می گیرد تا جلوی دوربین برود و نقش اش را بازی کند ! آفرین بر وجدان کاری اش ، چرا که الحق و النصاف بیش از آنچه که میگیرد ارایه می کند ! البته هنر پیشگی شهرت هم دارد و کتابهای ته انبار مانده را هم می فروشاند . البته زیبنده تر بود که این آقای معتضد که بسیار هم محقق زحمت کش و مو از زیر چرخ گاری بیرون کشی است ، دربارۀ چگونگی تأمین هزینه های ضبط برنامه های تلویزیونی تحقیقی انجام دهد ، تا بداند این هزینه ها از پول نفت مناطق لر نشین ، از پول مالیات ایرانیان عزیز و لرهای همیشه قانع !!! و عوارضات خیابان گردی و زندگی کردن و ... فراهم می آید و نباید ....
گنه از ماست ، که خون دل خوردیم و هرگز دم نزدیم . گنه از ماست که از بیم خودستایی کردن هرگز از خود نگفته و نمی گوییم ! گنه از ماست که شکستیم اما حرمتها را نشکستیم ! گنه از ماست که در این دوران وانفسا همچنان در پی حفظ اصول اخلاقی و پایبند رفتار انسانی هستیم . گنه از من است که کم از گفتم از قومم . گفتنی ها کم نیست ، من و ما کم گفتیم . یاد این مثل لری افتادم که میگوید : " گر به فارس روی خوش نشان بدهی با کفش نجس بر روی فرش نمازت می آید " .
 
احمد 1/21/2008 10:05:00 PM
ای ميل: نشانی اينترنتی:
حتی اگر لرها در ازای ورود اتوموبیلهای تهرانی به لرستان طلب حق علف چر هم کرده باشند ناحق نگفته اند قطعا منظور لرها از حق علف چر همان حق ترانزیت بوده است که حق طبیعی هر مردمی است.. بله لرستان تا ÷یش از قصابی های نامردانه امیراحمدی ولاتی نبود که امثال رضاخان قلدر و امیراحمدی -به قول بختیاریها لنگ ملاری- بی باج از آن بگذرند.. نه مثل حالا که هر کس از ره می رسد باجی از لرها می گیرد..
زنده باد علی مردانخان بیرانوند
حیف خوم سی بیرن ون ده عهد مردو.. ده وروگرد چول مئ کرد تا تخت تهرو
 
رادپور 1/21/2008 8:50:00 PM
ای ميل: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید نشانی اينترنتی:
بي انصافي نمي‌كنم اين آقا واقعاً قدرت بيان خوبي دارد، چنانكه براي مردم ساده كه نمي‌دانند چيزي در چنته‌اش نيست، سحر كننده است. اين بهترين مورد است براي كسي كه به او منبر داده.
اما در مورد خودش، دقيقاً هدفش از همان ابتدا مشخص بود: پول و شهرت. بايد گفت:
بِرِ خوت كسي بشي سرِ هَمْ بَني كني
امشو و امروز و فرداي بَدَن بِت ميشه شي
پولاي غُنَه كني و جانماز اِو بَكَشي
قس بيچاره فقيراي بَدَن بت ميشه شي؟
بَتَمرگي سر سفره بِرِ خوت بَلوپوني
لنگ غاز و مرغ يِيْ پاي بَدَن بت ميشه شي؟
(بخشي شعر ملايري از فريدون محمودي)
 
محمد داودي 1/21/2008 7:32:00 PM
ای ميل: نشانی اينترنتی: http://www.khorbeh.blogfa.com/
با سلام و سپاس از شما
بي شك چنين تحريفهايي همچون كف روي آب ماندني نخواهند بود . مهم اين است كه قوم لر و بختياري همچنان زنده است ودر تاريخ ايران بزرگ نقش اساسي و موثر خود را در عرصه سياست ، اقتصاد و هنر و فرهنگ بدرستي ايفا ميكند .
با گزارشي تصويري از عاشوراي امسال منتظر حضور سبزتانم .
پاينده باشيد و بخت يار
 
دانشجوي لرستاني 1/21/2008 1:38:00 PM
ای ميل: نشانی اينترنتی:
بايد باوركنيم رضاخان، اميراحمدي، خسرو معتضد و بسياري نامهاي ديگر.. هرچقدر با هم تفاوت و اختلاف داشته باشند درمورد با لرها يك موضع دارند و آنهم اينكه ما را به عنوان ملتي بهر حرده و بي چشم و زبان مي خواهند..
اين ما لرها هستيم كه بايد قدر خويش بدانيم
ايمه بيرن ون كئ حاشا ديريم
دشمني وه گرد رضا شا ديريم

سر تنگ تا لوه تنگ تانك و زره پوش
به زير شال و قوا خين زنه جوش
منبع محمد رضا جایدری   < http://webgozar.com/feedreader/redirect.aspx?url=http://www.loor.ir/article.aspx%3fid=1014
تاريخ بروز رساني ( 02 بهمن 1386,ساعت 23:28:22 )