نوشته شده توسط atabak | |
13 شهريور 1387,ساعت 13:22:20 | |
ارسال کننده مطلب ذکر نامش را به آزادی فردای سرزمینهای لر نشین واگذاشته وگذشت از افتخارات شخصی را قدمی در راه رهایی همه می داند و لذا جنبش ما به اینچنین یارانی افتخار میکند در سرزمینهای لر نشین طبق اعلام رسمی خبرگزاریها ، نوجوانان و جوانان از يک طرف و زنان از طرف ديگر دو قشری هستند که بيشتر از سايرين دست به خودکشی میزنند برای رسيدن به آنچه توانايیاش را داريد هيچگاه دير نيست.
جرج الويت طبق اطلاعات و آمار موجود در ایران انگیزه خودکشی در دسته های ناموسی، اختلافات خانوادگی، تحصیل و ازدواج، شکست و ناامیدی فقر و تنگدستی، اختلال حواس، بر ملا شدن حقایق و اسرار، ترس از مراجعت به خانواده بخصوص در زنان بعد از ازدواج، استرس ها و فشارهای لحظه ای روحی و روانی، تنهایی، عشق و تمایلات شدید عاطفی و اعتیاد به مواد مخدر مواد توهم زا و الکل، تقسيمبندی شده که در این ميان سهم خودکشی با انگیره اختلافات خانوادگی بین 32 تا 41 درصد بوده است و بعد از آن شکست و ناامیدی در صدر جدول قرار دارد. از لحاظ جنسیتی، اقدام به خودکشی مردان 8 برابر زنان است بخصوص مردان مجرد که افزایش رشد خود کشی در آنها بیشتر از زنان مجرد است. در لحظاتی که زندگی خويش را مرور میکنيم، معمولا به خودمان، به ويژه به توانايیهای جسمی يا ذهنيمان فکر میکنيم. در برخی موارد شخصيت ما تنها بر يک کيفيت استوار است: «من يک دانشجو هستم»، «من يک مهندس هستم». چيزی که برای ما ثبات به همراه دارد حقيقتی قابل اطمينان است که در اين دگرگونی سريع و نامظنم جهان از آن آگاهی داريم. حال چه اتفاقی میافتد اگر دانشجو بينايیاش را از دست بدهد يا دستهای مهندس به دليل ورم مفاصل ناتوان گردد؟ يا هر يک از ايندو و به بيماری سخت دچار شوند؟ شخصی به طور ناگهانی با بيماری مواجه میگردد نه تنها فقدان کنترل برای او ناتوانی جسمی بهبار میآورد، بلکه مرگ هويت و منزلت کاری او نيز فرا میرسد. چه اتفاقی میافتد هنگامی که بدنمان بيمار میشود و از اينرو ديگر ميلی به خواستههايمان يا حتی انجام حرکات ساده نداريم. همگی دير يا زود خواهيم مرد. هنگامی که با مرگ مواجه میشويم، راههای بسياری برای مواجه با آن داريم. میتوانيم بهترين استفاده را از زمان باقيمانده ببريم يا اينکه چه زاری و افسوس خوردن آن را از دست بدهيم. اگر بتوانيم هر حسی را بهطور طبيعی حفظ کنيم يا باورهای ارزشمند خود را از دست ندهيم، قطعا به انتخابی روشن دست زدهايم. تعريف خودکشی خودکشی از دو لغت داراي ريشه لاتين Sui به معنی «خود» و Caedere به معنی «کشتن» مشتق شده است و در حال حاضر نه به صورت «خودکشتن» که بهصورت خودکشی استعمال میشود. اولين با اين اصطلاح در سال ۱۷۳۷ توسط دفونن فرانسوی بهکار گرفته شد. بر اساس تعريف مورد توافق جهانی خودکشی تنها راه و آخرين راه از بين بردن خودآگاهی فرد در مورد خود است. اصطلاح خودکشی تنها زمانی مورد استفاده قرار میگيرد که اولا شخص آگاهانه اقدام کرده باشد و ثانيا منجر به از دست رفتن خود گردد. اما در صورتی که فردی اقدام به خودکشی نموده اما نتيجه مرگباری نداشته باشد به آن «اقدام به خودکشی» يا «شبه خودکشی» (ParaSuicide) میگويد. در شبه خودکشی انگيزه اصلی معمولا مرگ نيست بلکه فرد برای انتقامجويی، قدرتنمايی، اعمال فشار يا جلب توجه به اين کار میپردازد، ولی ممکن است منجر به مرگ هم شود. تاريخچه خودکشی را میتوان همسابقه با تولد انسان دانست بطوریکه در برخی جوامع اوليه بشری به عنوان پديدهای مذموم و شايسته مجازات - برای جسد فرد کشته شده و خانواده بازمانده - شناخته میشد، اما بررسی خودکشی به منزله يک پديده اجتماعی جدی از دو-سه قرن پيش توسط پژوهشگران اروپايی آغاز شده است. در اين کشورها عبور از زندگی سنتی و ورود به زندگی صنعتی بر آمارهای مربوط به خودکشی افزود تا جامعهشناسان و روانشناسان غربی در جستجوی عوامل خودکشی برآيند. اما خودکشی در يکی-دو دهه اخير بار ديگر بطور خاص مورد توجه پژوهشگران و دولتمردان کشورهای مختلف قرار گرفته است. اينبار عامل اين جلب توجه, افزايش آمارهای مربوط به خودکشی و تغيير گروه سنی قربانيان از ميانسالان و سالمندان به نوجوانان و جوانان است. اين گسترش روزافزون در سالهای اخير بويژه در گروه سنی نوجوانان و جوانان باعث شده سازمان جهانی بهداشت روز ۱۰ سپتامبر برابر با ۱۹ شهريور را به عنوان «روز جهانی پيشگيری از خودکشی» معرفی کند و در اين روز برای برخی کشورها برنامههای خاصی در نظر بگيرد. خودکشی در ایران هم بخش عمدهای از اخبار صفحات اجتماعی و حوادث روزنامهها را به خود اختصاص میدهد و کمتر روزیست که در رسانهها خبری در مورد خودکشی موفقيتآميز يا ناموفق در گوشه و کنار ايران نباشيم. سالها طول کشيد تا مسئولان و دولتمردان ايرانی در برابر آسيبهای اجتماعی از موضع «انکار» دست بردارند. از روزگاری که گفته میشد ما در ايران ايدز، زنان خيابانی، خودکشی و ... نداريم و اگر هم داريم بسيار ناچيز است هنوز خیلی نگذشته. پذیرش صورت مسئله به عنوان اولین قدم برای حل مسئله باعث شده در برخی زمينهها بهتدريج قدمهای بعدی هم در جهت کنترل بحرانها برداشته شود. به عنوان مثال برای جلوگيری از شيوع بيشتر ايدز در بين نوجوانان تصميم به آموزش مسائل جنسی در مدارس گرفته شد. اما در مورد خودکشی هنوز برخی مراجع مربوطه تصميم به پذيرش صورت مسئله نگرفتهاند چه برسد به اينکه به فکر چارهانديشی برای اين بحران باشند. به همين خاطر است که هيچ آمار رسمی و دقيقی در مورد قربانيان خودکشی در ايران وجود ندارد. در لرستان و سرزمینهای لر نشین نوجوانان و جوانان از يک طرف و زنان از طرف ديگر دو قشری هستند که بيشتر از سايرين دست به خودکشی میزنند. آمار خودکشی و بهويژه خودسوزی در استانهای محروم کشور به ويژه استانهای غربی از قبيل ايلام، کرمانشاه، همدان و لرستان بيشتر از ساير مناطق کشور است. علل خودکشی الف-عوامل اجتماعی مشکل تنها زندگی کردن، فقدان حمايت خانوادگی و وجود عوامل فشار (مانند طلاق، بيکاری --، از دست دادن نزديکان، شکست در تصحيل و زندگی، سو استفاده جنسی، از دست دادن آبرو و حيثيت و ...) ب- عامل روانشناختی و پزشکی افکار و احساس پوچی، نوميدی، احساس گناه، افسردگی، اعتياد، احساس شکست، بحرانهای حاد عاطفی، بيماریهای شديد روانی بيماریهای جسمی مانند سرطان، ايدز و هپاتيت و .. گروههای در معرض خودکشی افراد زير بيشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند کسانی که: - افسردهاند و افکار نوميد کننده دارند. - سابقه اقدام به خودکشی دارند. - سابقه اقدام به خودکشی در يکی از اعضای خانواده آنها وجود دارد. - والدين آنها طلاق گرفته و يا از هم جدا شدهاند. - در خانواده آنها درگيری و اختلافات خانوادگی وجود دارد. - مشکلات قانونی در امور مربوط به خود دارند. - در زندگی و يا تحصيل شکست خوردهاند. - مورد سو استفاده عاطفی و يا جنسی قرار گرفتهاند. - از بيماری جسمی مزمن و طولانی رنج میبرند. - اعتياد به مواد مخدر دارند. - شکايت از سير شدن از زندگی خود داشته و از خودکشی صحبت میکنند. - اتفاقات ناگواری برای آنها رخ داده باشد. نگاهی به عوامل خودکشی در ایران آخرین آمار اعلام شده درباره میزان خودکشی درایران مربوط به ماه می سال 2003 است که در سایت who سازمان بهداشت جهانی منتشر شد. این آمار از مرگ سه درصد زنان از هر 100 هزارنفر و یک درصد مردان از هر100هزارنفر درسال از طریق خودکشی خبر می دهد. همچنین آمار دیگری از این سایت در سال 1991 ایران را پس از کلمبیا، برزیل، چین و هند پنجمین کشور و در سال 2002 میلادی پس از کلمبیا و هند سومین کشور دارای بالاترین آمار خودکشی می داند.. همچنین شواهد نشان می دهد که بیشترین عامل خودکشی در ایران مربوط است به سرزمینهای لر نشین وسه استان ایلام، کرمانشاه و همدان که دارای بالاترین آمار خودکشی و فرار از خانه در کشور می باشند. و همچنین شیوه ی خودکشی زنان را معمولا از طریق خودسوزی،خوردن گچ،قرص و دارو اقدام به خودکشی کرده اند و مردان نیزبیشتر با روش اسلحه و حلق آویز کردن دست به خودکشی زده اند. و همچنین شواهد نشان می دهد که انگیزه خودکشی زنان در ایران،مسائل خانوادگی عاطفی و عشق های ناکام و ازدواج های اجباری و انگیزه مردان نیز بیکاری ،فقر و نابسامانی اقتصادی است. خودکشی با تخفيف ويژه ! افسردگی و پيامدهای ناشی از آن, از جمله مهمترين عوامل خودکشی در جوانان هستند. تحقیقات نشان میدهد بیش از یک چهارم زنان ایرانی در مراحلی از زندگی افسردگی را تجربه می کند که از بین یک سوم از این زنان افسرده میل به خودکشی وجود دارد. مشکلات خانوادگی و شکست در امور عاطفی، شغلی و تحصيلی هم از ديگر عواملی هستند که منجر به خودکشی در جوانان میشوند. گاهی جوانان برای تنها جلب توجه اطرافیان دست به خودکشی میزنند اما مرگ امانشان نمیدهد و فرصتی برای بهره مند شدن از این توجه پیدا نمیکنند. در سالهای اخير آمار خودکشی در قشر خاصی از جوانان يعنی دانشجويان هم رشد قابل توجهی داشته است. کسانی که چند سالی را دانشجو بودهاند خصوصا آنهايی که زندگی خوابگاهی را تجربه کردند حتما با انواع بحرانهای دانشجويی آشنا هستند. يکی از اين بحرانها که بيشتر در محيط خوابگاهها و برای دانشجويانی که دور از محيط خانواده هستند اتفاق میافتد خودکشی است. آمار غير رسمی حاکی از بالا بودن تعداد خودکشی و گسترش افکار خودکشی در بين دانشجويان است. با وجود اينکه به نظر میرسد آمار خودکشی در سطح دانشگاهها به شکل قابل توجهی در حال افزايش است دانشگاهها از ارائه آمار دقيقی در مورد خودکشی خودداری میکنند و سعی در پنهان کردن موضوع دارند و از طرح مسئله در رسانهها جلوگيری میکنند. اين در حالی است که همه ساله بودجه عظيمی در اختيار مراکز مشاوره دانشگاهی قرار میگيرد که به نظر میرسد اين مراکز نتوانستهاند تاثير قابل توجهی در کنترل بحران داشته باشند و آمار همچنان رو به افزايش است. شکست در امور تحصيلی، ناتوانی در تامين شهريه دانشگاه و فشارهای عصبی ناشی از زندگی در محيط خوابگاه از جمله مهمترين عواملی است که ميل به خودکشی را در دانشجويان افزايش میدهد. خودسوزی، خودکشی دردناک بنا به اعلام بعضی از کارشناسان در سال حدود ۴۰۰ مورد خودکشی در استان 580 هزار نفری ایلام اتفاق میافتد که سهم زنان از اين تعداد 220 نفر است. بيشتر اين خودکشیها به شيوه خودسوزی انجام میشود که اکثرا با موفقيت همراه است و به مرگ قربانی منجر میشود. ايلام بيشترين آمار را در زمينه خودسوزی دارد و پس از ايلام در سرزمینهای لر نشین و استانهای کرمانشاه، همدان، لرستان، کهکيلويه و گلستان هم خودسوزی در سطح گستردهای اتفاق میافتد. نتايج يک تحقيق نشان میدهد در استان آذربايجان شرقی خودسوزی پس از حلقآويز کردن ۲۴٪، خوردن قرص ۳۰٪ و خوردن سم ۲۰٪ با حدود ۱۰ درصد در رده چهارم عوامل خودکشی قرار میگيرد. نتايج يک تخقيق ديگر در استان کرمانشاه خودسوزی را پس از خوردن قرص و خوردن سم سومين عامل خودکشي در اين استان نشان میدهد که در اين ميان سهم زنان ۶۰٪ است. ساختار سنتی خانوادههای عشاير و روستايی در اين استانها که بر فرهنگ مردسالاری بنا شده زمينهساز وقوع اين نوع زجرآور خودکشی است. بر اساس همين فرهنگ گاهی دختران وادار به تندادن به ازدواجهای اجباری میشوند که يکی از علتهای خودسوزی در اين مناطق است. البته خودسوزی در بين مردان هم وجود دارد که بيشتر بخاطر فقر و بیکاری اتفاق میافتد. نتايج يک تحقيق در مورد خودسوزي در استان لرستان نشان میدهد ۸۵٪ از کسانی که اقدام به خودسوزی کردهاند اختلافات خانوادگی با همسر و ديگران را انگيزه اينکار دانستهاند. ۸۸٪ نمونههای اين تحقيق را زنان تشکيل میدادهاند که ۴۱٪ آنان در گروه سنی ۱۰ تا ۱۹ سال قرار داشتهاند. ۶۳٪ از اين افراد در مورد مشکلات عاطفیشان اظهار داشتهاند که مورد تحقير و تمسخر قرار گرفتهاند، ۵۸٪ احساس نااميدی و بیارزشی داشتهاند و ۵۵ مورد ضرب وشتم قرار گرفتهاند. خودسوزی دردناکترين نوع خودکشی است که برخی از آن به عنوان فریاد کمکطلبی زنان اين مناطق محروم ياد میکنند. خودسوزی اغلب منجر به مرگ میشود و در صورتی که قربانی زنده بماند تا مدتها از جراحات و صدمات ناشی از خودسوزی رهايی نخواهد يافت. بر اساس آخرين آمار رسمی، خودکشی بويژه خودکشی زنان ــ عمدتا به روش خودسوزی ـ در استانهای کرمانشاه و ايلام به عنوان اولين استانهای مواجه با اين آسيب در کشور، با افزايش نسبت به سال ۸۰ به بيش از ۳۷ و ۳۰ درصد رسيد. اشاره به اين که زنان در سرزمینهای لر نشین واستانهای ايلام و کرمانشاه سالها با محروميتهای مضاعف به دليل عدم آگاهی از حقوق خود مواجه بودهاند، بالارفتن ميزان تحصيلات، نبود امکانات اشتغال در استانهايی که آمار خودسوزی زنان در آنها بالاست، فراهم نبودن امکانات برونريزی مشکلات، کمبود مشاور، روانپزشک و روانشناس، همسرآزاری، کودکآزاری، خشونتهای خانگی، فقدان فرهنگ ارتباط جمعی مناسب، بيکاری زنان و بخصوص حساسشدن زنان نسبت به بخشی از عمر هدر رفته خود، آگاهی از مسائل اجتماعی و مناسبات غلط فرهنگ خانوادهها در گذشته و ... از سلسله عواملی دانست که سبب خودسوزی زنان در اين استانها میشوند. افزايش مشارکتهای مردمی و تشکلهای مربوط به زنان، افزايش توليد ابزارهای کمکدهنده نظير ايجاد اشتغال، امکان حرفهآموزی، فراهم کردن بستر مشاغل خانگی و فرهنگسازی و ... را از جمله راهکارهای اساسی جهت انجام اقدامات زيربنايی رفع اين مشکل میباشد. همچنین تحقیقات و آمادها نشان میدهد که استان کردستان در سال 1383 بیشترین آمار خودکشی را دارا بوده است و نیز نشان می دهد که آمار خودکشی در میان جوانان سنندج روبه افزایش است. ميزان خودكشي زنان در ایران بررسي ميزان خودكشي زنان كل كشور در طي سالهاي 1375 تا 1378 نشان ميدهد كه به طور كلي در سال 1375 تعداد 88/5 نفر در هر 100 هزار نفر بوده است. اين ميزان در سال 76 به 42/4 نفر و در سال 77، به 53/4 نفر و در سال 78 به 24/3 نفر رسيده است، يعني بيشترين ميزان خودكشي زنان در سال 75 رخ داده است كه اين ميزان در سال 76 كاهش يافته و در سال 77 كمي افزايش داشته و در سال 78 نيز كاهش چشمگيري يافته است. بنابراين كاهش ميزان خودكشي زنان را ميتوان در اكثر استانها مشاهده كرد. مهمترين يافتههاي اين گزارش حاكي از آن است كه به جز استان سمنان كه روند خودكشي زنان در آن روندي صعودي بوده در ساير استانهاي كشور روند خودكشي رو به كاهش بوده است. در سرزمینهای لر نشین و استانهاي كردستان، سمنان، كهگيلويه و بويراحمد، مركزي، هرمزگان، يزد و سيستان و بلوچستان ميزان خودكشي زنان در سال 78 نسبت به سال 77 افزايش يافته است هر چند نسبت به دو سال 75 و 76 با كاهش روبهرو بوده است. طي چهار سال 75 تا78 لرستان و كرمانشاه، ايلام، كهگيلويه و بويراحمد ازبحرانيترين استانها به لحاظ خودكشي زنان محسوب شده و دو استان تهران و سيستان و بلوچستان كمترين ميزان خودكشي زنان را به خود اختصاص دادهاند. همچنين مشاهده ميشود در اكثر استانها ميزان خودكشي مردان بيشتر از زنان است. خودكشي زنان در گروه سني 18 تا 24 ساله بيشترين فراواني را به خود اختصاص داده است. ميزان خودكشي در كشورهاي جهان براساس توسعه انساني 1999، بيشترين ميزان خودكشي زنان متعلق به كشور لهستان با 7/16 و سپس كشور لتوني با 6/15 (در100 هزار نفر) و كمترين ميزان خودكشي زنان متعلق به كشور مكزيك با 1 و شيلي با 4/1 (در100 هزار نفر) است. در خصوص خودكشي مردان، بيشترين ميزان مربوط به كشور لتوني با 1/79 و سپس لهستان با 6/50 (در100 هزار نفر) و كمترين ميزان مربوط به ايران با 80/3 و مكزيك با 4/5 (در100 هزار نفر) ميباشد. راهكارهاي پيشنهادي تأسيس خانههاي سلامت، مراكز شبه خانواده، مراكز مشاورهاي خانوادگي، اصلاح و ساماندهي مراكز مشاوره قبل از ازدواج، پيشبيني واحد درسي "حقوق و دانش خانواده" در سیستم آموزشی، ارتقاي سطح فرهنگ جامعه در خصوص جايگاه شخصيتي زنان، پيشبيني و تشديد مجازات مرداني كه به هر دليل اقدام به همسرآزاري ميكنند، تأسيس سازمانهای مدنی جهت ارائه خدمات كارآمد به افراد آسيبديده و آسيبپذير. آگاه سازی جنسی و ارتقا سطح آموزش و فرهنگ جامعه و... . منابع: کتاب خودکشی و علل آن نویسنده جورج فومن سایت اینترنتی هفت سنگ سایت سازمان مبارزه با خودکشی WHO |
|
تاريخ بروز رساني ( 14 شهريور 1387,ساعت 13:41:50 ) |