سید علی صالحی
دستاورد مهمان ديگران شدن، يعني تضعيف ريشههاي بومي و ملي نبود آزادي بيان، حتي نحو زبان را به مرور زمان تغيير ميدهد. اما مطبوعات آزاد و گردش امانتمند خبر موثق و مستدل، نيروي خارق العادهاي دارد كه پيش از هر چيز فساد را افشاء و كاستيهارا برملا ميكند. جامعهي ما بدون داشتن رسانههاي آزاد و مستقل، هرگز "تصحيح " نخواهد شد.
سید علی صالحی: بگذارید سخن بگوییم!
بامداد خبر - 18 دی علی صالحی نام آشنایی در پهنهی شعر و ادبیات فارسی است. با او در باب رابطهی ادبیات با عرصهی عمومی و جامعه مدنی و انتظاراتاش به عنوان یک شاعر ِ روشنفکر از بامداد خبر به گفتگو نشسته ایم. گروه ادب و هنر بامداد خبر در انتهای مصاحبه بیوگرافی کوتاهی از استاد سید علی صالحی منتشر کردهاست. عمرش دراز باد.
مدتهاست كه شاعران و نويسندگان ادبي در ايران به رغم غيبت اجباري و گاه اختياري در رسانهها حضور ندارند. با اين حال حضور ادبيات در عرصه عمومي همواره و حتي در سختترين دورانها غير قابل جلوگيري و انكار بودهاست جنابعالي هم از جمله شاعران ارجمندي هستيد كه با همهي مصائب طي اين سالها، با آثارتان در عرصه عمومي حاضر بودهايد. به نظر شما فقدان رسانههاي مستقل و آزاد چه اندازه در تضعيف نقش ادبيات در عرصه عمومي نقش داشتهاست و دارد؟
صالحي: شما حتماً روشن تر از من ميدانيد كه نقش ادبيات در عرصهي عمومي و اجتماعي از طريق سه مجراي كلي محقق ميشود( به ويژه در جامعهي ما): 1- صنعت نشر و كتاب 2- رسانههاي مكتوب 3- پايگاه اينترنتي. پرسش اين است كه اگر جامعه از نعمت آزادي بيان محروم ماندهباشد، دامنهي اين محروميت تا چند لايه و كرانه ميتواند به فروريزي خلاقيت ادبي منجر شود؟ يك نمونه ميآورم، طي دو سه سال اخير به ويژه آفرينش و ارايهي داستان( به عنوان يك نوع جدي در حوزهي ادبيات) تا چه اندازه سقوط كردهاست. در مقابل شبهداستان هاي پاورقيمآب با مضامين رقتبرانگيز و سبكزبان و آشپزخانهاي، به وفور ويترينها را مصادره كردهاست. نبود آن آزادي نسبي، زيانهاي خوفناكي در پي دارد، اين انقطاع و گسستهاست كه فردا روز مارا تهي ميكند. دلسردي و بيتفاوتي كه مولود همين فشارهاي فرهنگي است، افق آينده را با طبل يأس، تعريف خواهد كرد. رسانهها (چه ديداري، چه شنيداري و...) نيز مشمول همين فضاي حيرتآور ميشوند. خودسانسوري، ترس از تعطيلي و حذف، و فقدان رسانههاي مستقل و آزاد، نه تنها به كاهلي در خلاقيت دامن ميزند، بلكه هر نوع نوآوري را نيز معطل خواهد كرد. نتيجه اين شكل زيستن كلامي، جامعهي اهل كتاب و كلمه را به سوي نوعي تغذيه عاريهاي يعنی بازخورد ترجمه و ترجمهزدگي و در نهايت" دريوزگي فرهنگي از غير" تشويق ميكند. دستاورد مهمان ديگران شدن، يعني تضعيف ريشههاي بومي و ملي نبود آزادي بيان، حتي نحو زبان را به مرور زمان تغيير ميدهد. اما مطبوعات آزاد و گردش امانتمند خبر موثق و مستدل، نيروي خارق العادهاي دارد كه پيش از هر چيز فساد را افشاء و كاستيهارا برملا ميكند. جامعهي ما بدون داشتن رسانههاي آزاد و مستقل، هرگز "تصحيح " نخواهد شد. در اين ميان ادبيات و خاصه داستان در كنار ديگر عرصههاي كلامي، هنري، فرهنگي و... به شدت تضعيف شده و ميشود و اساساً از صندوقخانهي مؤلف، راه به كوچه نميبرد، چه رسد به عرصهي عمومي و فراخناي اجتماعي اين سكوت با گسست ميان هنر و هنرپذير شروع میشود و به نوميدي هنرمند ميرسد. جامعه از اين حيث فقير و فقيرتر ميشود، تا آنجا كه نسبت به حفظ هويت تاريخي خويش بيتفاوت خواهد شد. اين بيتفاوتي، تلقينپذيري و تسليم را در پي دارد. خوشبختانه مردم ما تا سرحدات اين نوميدي فاصلهي بسياري دارند، اما دلسوزانه بايد هشدار داد:" بگذاريد سخن بگوييم!"
شما به عنوان يك شاعر روشنفكر، از يك سايت كه تقويت عرصهي عمومي و گشودن فضاي گفتوگو بين جريانهاي فكري مختلف ايران را هدف قرار دادهاست، چه انتظاري داريد و به عقيده شما دانشجويان فعال در اين سايت چه نقشي ميتوانند داشتهباشند؟
صالحي: نخست به بخش پاياني پرسش شما جواب ميدهم. حقيقت اين است كه اگر از استثناءها بگذريم، پير شدن يعني چراغ سبز نشان دادن به قطار محافظهكاري. من وقتي جواني را ميبينم كه از شور تهي است، درد ميكشم و زماني كه پيري را ميبينم هنوز در پي آرمانهاي عقيدتي خود ميدود، حيرت ميكنم. آرمانهاي سياسي- عقيدتي را ميگويم. طبيعي است كه جوانان صف مقدم هر انقلابي را تشكيل دهند. حتي جنگها قربانيان كلي خود را از ميان جوانان انتخاب ميكند و دانشجو يعني شور، يعني همان شباب، همان ميل شديد به تغيير -از خود تا جهان- و امروز، يعني سرآغاز هزارهي سوم، اگر دانشجويان سربازان خرد و دلاوران دانايي در همهي زمينههاي علمي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي، تحولخواه و پيشرو و فاعل نباشند، تنها به" انبار دانش تخصصي" تبديل خواهند شد، كه البته هر كامپيوتري بهتر از او قادر به ذخيرهسازي است. روشن است كه پاسخ من مثبت است در اين مورد از پايگاهي كه "تقويت عرصهي عمومي و گشودن فضاي گفتگو" را ميان همهي نيروهاي فكري جامعه، هدف قرار دادهاست، جز اجرايي كردن اين آرزو توسط بانيان آن، چه انتظار ديگري ميتوان داشت؟ هر دستاورد عملي، نخست يك "رويا" بودهاست. آدمي اولاد روياهاست. براي رسيدن به فردايي روشن، بهتر آن كه اين روياهاي انساني به سوي فعليت هدايت شوند، البته به شرط وجود حداقل مصداقهاي عيني و واقعي، كه اگر جز اين باشد، ركود روياها به "توهم" تبديل ميشود.
يك رسانه اينترنتي با مشي كلي تقويت عرصهي عمومي و تشويق گفتوگو چه خصوصياتي بايد داشته باشد كه استاد صالحي حاضر باشد روزي يك بار مطالب آن را مرور كند؟ صالحي: يقيناً پايگاهي كه خود را از داشتن شعر بينياز بداند، من بيوقت، حتماً سر وقت سراغ آن نخواهم رفت. چون سياسي نيستم. شاعرم و مستقل. مهم نيست كه يك سايت و پايگاه چه مشي كلي يا معاني جزئي را دنبال ميكند، جهان براي من شعر است، من اگر سنگ هم بتواند شعري را منعكس كند، آن را خواهم بوسيد. منظورم از شعر... "شعر" است، و نه هر حرف و حروفي ملقب به شعر!
آيا به سايتهاي "سيد علي صالحي" و " سيد ما" كه علاقمندان شما و شعر شما راهاندازي كردهاند، سر ميزنيد؟ همكاري میكنيد؟
صالحي: گاهي اوقات سر ميزنم، اما براي همكاري، فرصت شيرين و كافي ندارم. اين كارها آرامش ميخواهد.
سید علی صالحی را بیشتر بشناسیم
بامداد خبر-گروه ادب و هنر: سید علی صالحی در ۱ فروردین ۱۳۳۴ در روستای مَرغاب از توابع ایذه در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد و در سال ۱۳۴۰ همراه با خانواده در مسجد سلیمان اقامت کرده و در سال ۱۳۴۷ در همان شهر وارد دبیرستان شد. در سال ۱۳۵۳ به دلایل تنبیه و تهدید از سوی مدرسه و مقامات ترک تحصیل میکند و یک سال بعد باز به مدرسه برگشته و دیپلم ریاضی را میگیرد. اولین شعرهای او در سال ۱۳۵۰ به اهتمام ابوالقاسم حالت در مجله محلی شرکت نفت چاپ شد. سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ صالحی همراه چند نفر از شاعران همنسل خود جریان «موج ناب» را در شعر سپید پیریزی میکند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی در تهران از این جریان پیشرو حمایت میکنند. و در سال ۱۳۵۷ از گروه موج ناب فاصله می گیرد. وی در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ برای اقامت دایم به تهران میرود و در پاییز ۱۳۵۸ در کنکور رشتهٔ ادبیات دانشکده هنرهای دراماتیک قبول میشود. در همین زمان با حمایت اسماعیل خویی، غلامحسین ساعدی، نسیم خاکسار و عظیم خلیلی به عضویت کانون نویسندگان ایران درمیآید و در مطبوعات آزاد مشغول به کار میشود. وی در جریان انقلاب فرهنگی زخمی میشود و سپس در مسجد سلیمان محاکمه شده و مورد کیفر قرار میگیرد. در سال ۱۳۶۳ با نقض تقطیع سنتی و سطربندی کلاسیک در شعر سپید، پیشنهاد «تقطیع هموار و مدرن» را مطرح کرد. سرانجام موفق میشود این روش تقطیع را همهگیر کند که تا امروز مورد قبول است. یک سال بعد «جنبش شعر گفتار» را با ساده کردن زبان شعر معرفی میکند که با آغاز دهه هفتاد به جریانی مقبول در شعر فارسی تبدیل شد. وی در این باره گفتهاست:« ریشه شعر گفتار به گاتهای اوستا بازمیگردد. معمار نخست آن حافظ است و نیما و شاملو هم چند شعر نزدیک به این حوزه سرودهاند. اما فروغ دقیقاً یک شاعر کامل در«شعر گفتار»است. من تنها برای این حرکت «عنوانی دُرُست» یافتم و سپس در مقام تئوریسینِ مولف، مبانی تئوریک آن را کشف و ارائه کردم. همین!» از جمله آثار سید علی صالحی می توان به: سفر بخیر مسافر غمگین پاییز پنجاه و هشت – ۱۳۷۵ /آسمانیها – ۱۳۷۶ /رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود – ۱۳۷۶ /ساده بودم، تو نبودی، باران بود – ۱۳۷۷ /آخرین عاشقانههای ری را - ۱۳۷۸ /دعای زنی در راه که تنها میرفت – ۱۳۷۹ /چیدن محبوبههای شب را تنها به باد یاد خواهد داد – ۱۳۸۰ /دریغا ملا عمر... – ۱۳۸۰ /از آوازهای کولیان اهوازی (شعرهای دوران جوانی، ۱۳۵۷-۱۳۵۰) - ۱۳۸۲ و سمفونی سپیدهدم اشاره کرد. طرفدارن شعر صالحی چندین پایگاه اینترنتی را برای نشر افکار ادبی او تأسیس کردهاند که :http://www.seyedalisalehi.comاز جملهی آنهاست.
|