مهر 1390,ساعت 10:56:53

 

نورالله مرد کار بود و عمل و همیشه میگفت

هیچ انسان با‌شرف و آگاهی نباید دست از مبارزه بردارد

،چونکه این رژیم و سرمایه دارانش استعداد و جنونشان در قتل

است و خون آزادیخواهان و برابری طلبان را چون سیل جاری میکنند.

در حالیکه در کارخانه های فرسوده تازیانه استثمار فرمانرویان سود و

سرمایه بیرحمانه بر گرده اش فرود میآمد و بعد از کار چاقو و دشنه جانیان

اسلامی خودش و آمالهایش را نشانه میرفتند،با این حال از ثانیه ثانیه

حیات پربارش مایع میگذاشت و به حق از پیشروان طبقه اش بود و خستگی ناپذیر.

کارگر زنده اندیشی که با همتی بلند در ستایش زندگی و زیبائی، آزادی و سوسیالیسم عاشقانه به قلب بدریا زد

 

زمانیکه عشق و صداقت ، آگاهی و هوشیاری و مبارزه هدفمند و روشن حرف اول و آخر را میزدند،رفیق نورالله اسدیان با شوری در درون و لبخندی صمیمی و پر مهر که در عمق قلب وفادارش ریشه داشت ،با اعلامیه هایش و نشریه هایش ، کتاب‌هایش و سخنرانی‌هایش در گسترده محیط های کاری جنگ و نبرد روزمره کار و سرمایه در صف اول و در کنار یارانش میدانداری میکرد.

پیام رسالت تاریخی دفن کردن سرمایه داری و میراثش را که بر عهده طبقه اش سپرده شده است را بخوبی و نیک آموخته بود. .یک مروج سازمانده ارزنده و یک مبلغ کمونیست در میان طبقه اش بود و زبان اعتراض و رفیق صدیق هم طبقه ای هایش .دست در دست یارانش خواستهای زیبا و زندگی ساز آزادی و برابری را دلاورانه برخ ارتجاع میکشدند و در شوراها و تشکلات مستقل کارگری رعشه بر اندام ر ژیم سرمایه داران انداخته بودند. تمام همتش را جسورانه و آگاهانه در خدمت پاشاندن بذر نور افشان آگاهی،اتحاد و تشکل یابی و سوسیالیسم میگذاشت.

اولین رزمندگانی شهر بود که پرچم مبارزه رزمندگان در راه آزادی طبقه کارگر را بلند کرد و با باوری ستودنی در کنار زحمتکشان شهر و روستا برای رهائی انسان ،زندگی و شادابی که میان خرابه‌های فقر و استثمار دفن شده بودند جانانه و دلاورانه در سرزمین مرگ دل را بدریا زد،تا به فرزندانش، نسل کنونی در میدان راه را نشان دهد که چطور باید از میدان مین گذاری شده اسلام و سرمایه گذشت.

کارگر رزمنده نورالله مرد کار بود و عمل و همیشه میگفت هیچ انسان با‌شرف و آگاهی نباید دست از مبارزه طبقاتی بردارد،چونکه این رژیم و سرمایه دارانش استعداد و جنونشان در قتل و عام و استثمار است و خون آزادیخواهان و برابری طلبان را چون سیل جاری میکنند.

در حالیکه در کاخانه های فرسوده تازیانه استثمار فرمانرویان سود و سرمایه بیرحمانه بر گرده اش فرود میآمد و بعد از کار چاقو و دشنه جانیان اسلامی خودش و آمالهایش را نشانه میرفتند،با این حال از ثانیه ثانیه حیات پربارش مایع میگذاشت و به حق از پیشروان طبقه اش بود و خستگی ناپذیر.

این انسان پرشور بخاطر اینکه اسم آزادی و مقاومت،سعادت و عدالت را خوانده بود و یاد گرفته بود که در عشق و مَحبت کارگران و زحمتکشان رشد کند و در کنارشان انسانیت و زیبائی را داراتر کند،نه اسلام و نه سرمایه هیچکدام تحملش را نداشتند و در مراسم چهلم برادرزاده اش رفیق سیامک اسدیان( اسکندر) در آبان ماه 1360 دستگیر و در زمستان همان سال جنایتکاران اسلامی سری پر شور را بر سینه ای مالا مال عشق و آرزو خم کردند

.

درندگان اسلام و سرمایه چون نتوانستد اورا بشكنندو یا بخرند و رویاهایش را صاحب شوند،تصمیم به نابودیش گرفتند و طبقه گارگر ایران یکی از شریفترین یارانش را از دست داد.

یاد و راه تمامی آزادیخواهان و برابری طلبان همواره زنده و گرامی باد

 

 

 مطلب فوق ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان است

با درود بیکران به تمام فرزندان لر در سراسر دنیا که مایه افتخار این جنبش هستند

 

www.lorabad.com .

تاريخ بروز رساني ( 25 مهر 1390,ساعت 11:06:06 )