بابا طاهر میگوید:
ته که نوشم نئی نیشم چرایی...ته که یارم نئی پیشم چرایی
ته که مرحم نئی ریش دلم را ... نمکپاش دل ریشم چرایی
در برابر رژیم جلاد و خون ریز جمهوری اسلامی ایران زمان آن فرا رسیده است که به جای طرح اختلافات و نکات افتراق، روی اشتراکات و حد اقل ترین محورها تمام اپوزیسیون سرنگونی طلب اعم از نیروهای انقلابی، چپ و کمونیست و دمکراتیک گرد هم آیند و با ایجاد جبهه ای وسیع سدی عظیم و رزمی ایجاد کنند. تنها و تنها در گرو این اتحاد است که میشود هم به سازماندهی توده ای پرداخت و هم با امکانات قوی که ایجاد میشود،این رژیم عهد عتیق و آدم کش را به کثیف ترین بخش زباله دانی تاریخ پرتاب کرد.
دررابطه با قتل عام مجاهدین خلق ایران در اشرف که در تاریخ دهم شهریورتوسط جنایتکاران خامنه ای مالکی روی داد
و 52 شهید و 7 گروگان به همراه داشت، قلب هر انسان آزاده ای را به درد آورد و خیلی ها چه از سر همد لی و چه به لحاظ ملاحظات سیاسی اطلاعیه ها و نوشته هایی را منتشر کردند. هر چند دامنه این جنایت عظیم که به مثابه جنایت علیه بشریت است، وسعت عظیم دارد که باید کتابها در باره این تراژدی بزرگ نوشت ولی نیم نگاهی به بسیاری از این اطلاعیه ها و نوشته ها حائز اهمیت است. در این موضع گیری ها ملاحظه میکنیم که قصد اصلی از صادر کردن این نوشته ها نه محکومیت تام و تمام جنایتکاران خامنه ای مالکی و امپریالیستی است، بلکه از فرصت آگاهانه استفاده میکنند که حرف اصلی خودشان را که در واقع حمله به مجاهدین است، بزنند.!!
آیا واقعا این افراد و جریانات هیچ فرصت دیگری ندارند که از سازمان مجاهدین خلق ایران انتقاد کنند و یا کارها و نظرات آنها را به چالش بکشند؟ آیا درست در زمانی که دشمن مشترکمان در شادی از این جنایت هولناک غوطه ور است و جشن گرفته است؛ باید به این انسانهای آزاده که چنگ در چنگ این دشمن ضد بشر کردند، تحت لوای اطلاعیه حمله کرد؟ آیا هیچگاه خود را در قد و قواره ای دیدند که در یک رسانه عمومی از شورای ملی مقاومت و یا مجاهدین دعوت به عمل آوردند و در فضایی دمکراتیک به بحث و انتقاد و گفتگو بپردازند؟ آیا هیچ وقت این توان را داشتند که بتوانند خود را در موقعیت و شرایط آنها قرار دهند که چه حجمی از فشارها ومسئولیت های سنگینی بر دوش این هم میهنان آزاده و شجاع قرار دارد که در این آشفته بازار و آنهم درست وسط جنگ نرخ تعیین میکنند؟ این گونه نرخ تعیین کردن در وسط جنگ هیچ چیزی نیست مگر دشمنی از نوع دیگر و یا در بهترین حالت اپورتونیستی برخورد کردن مطلق با مجاهدین خلق ایران و شورایی ملی مقاومت.
جهت اطلاع خواننده گان محترم گوشه هایی از این اطلاعیه ها و نوشته را می آورم.
ناصر باباميرى
September 03, 2013
"سران مجاهدین خلق در خارج از کشور در پی مطامع سیاسی هراز گاهی بشکلی صوری به این جنایات مشترک رژیمهای ایران و عراق علیه جمعی انسان در کمپ های خود واکنشی فرمالیته نشان میدهند. اما در بیان واقع این سیاست نخ نما و شنیع چیزی نیست جز اینکه بنوعی هزاران انسان را که فریب سیاستهای بغایت ارتجاعی و ضدبشری مجاهدین خلق خورده اند دارد گوشت دم توپ میکند. با این مواضع پسیو، سران مجاهدینٍ عملا در قبال امنیت جانی این انسانها خود را بی وظیفه کرده و شریک جرم محسوب میشوند..
هر انسان آزاده ای این جنایت ضد بشری علیه امنیت و جان انسان ها را باید بشدت تقبیح و محکوم کند."
" برای رهبران مجاهدین، به ویژه مسعود و مریم رجوی، و نیز عناصر هم پیمان آنها، این کشتار باید بارسنگین مسئولیت دیگری باشد تا جان ارزشمند انسان را ارزش گذار باشند و در بغدادِ زیر فرمان سپاه قدس و مالکی، سال‌ها، انسان را در برابر «اموال» به گرو نگذارند. عباس منصوران ۱۲ شهریور ۱۳۹۲ "
"شعاربازگشت به اشرف هم طی این مدت ، قطعا از زاویه امنییت نبوده است . بلکه از زاویه حفظ سر یا همان استراتژی مرده است . ازنظر خطی ؛ پایان رسمی اشرف یعنی پایان استراتژی ارتش و انقلاب درونی و رهبرعقیدتی و باقی ساخت و سازهای قرن پیش که به درد ارباب بیمروت نمیخورد ! پس اولین الزامش یک اطلاعیه رسمی چند خطی و اعلام تمام شدن آن گذشته است که برای رهبرعقیدتی سخت است و بعد شاید ظهوری ناگهانی که مسعود رجوی باید انجام بدهد ! اگرامروز این شهامت پذیرش شکست و پذیرش اشتباهاتش را با کمک غرب پیدا کرده است ، پس این حمله و این شکل خونین از تعیین تکلیف ؛ با همکاری ضمنی و شاید هم صریح دولت آمریکا و رهبری مجاهدین باید بوده باشد . اگر شخص رجوی چنین شهامتی در پذیرش اشتباهاتش میداشت حداقل از بعد از سقوط صدام سیر وقایع شکل دیگری میگرفت ! حداقل آقای رجوی اشراف مکفی دارند که چه گذشته و چرا ؟ جنازه ارتش آزادیبخش و یا به تعبیری این پوسته ماردرخاک عراق ؛ ازپایان جنگ ایران و عراق؛ فقط نیاز به دفن شدن فیزیکی داشت . کلام آخرخطاب به رهبری مجاهدین : اگرقراربود که غرب و حکومت اسلامی به تضادی برسند که راه حلش جنگ و گزینه استفاده ابزاری و اجباری ازنیروی اسیر شما درخاک عراق باشد ، مطمئن باشید که درجریان جنبش ۱۳۸۸ کاخ سفید با پیامهای رسمی به ولی فقیه درمقابل مردم ایران قرارنمیگرفت ! درپشت میز ایران و درمیان بازیکنان مختلف ؛ شما بدترین و ضعیف ترین وزشترین بازیکن تاریخ سیاسی ایران طی ۲ دهه گذشته بودید ! و میدانی که چرا ؟ چون ایدئولوژیکترین بودی ! قیمت تحلیلهای ذهنی وغلط و ابلهانه شما را طی ۲ دهه نیروهایی دادند که به شما اعتماد کرده بودند ! اسماعیل هوشیار
دوم سپتامبر۲۰۱۳"
"اتحاد چپ ایرانیان در خارج علیرغم مرزبندیهای طبقاتی و سیاسی روشنی که با سازمان مجاهدین خلق و از جمله سیاستهای بغایت انحرافی و ارتجاعی رهبری این سازمان دارد ، وظیفه عاجل خود و همه نیروهای ترقیخواه و بشردوست میداند که ضمن دفاع از امنیت و حق پناهندگی سیاسی کامل مجاهدین خلق در عراق و ضرورت انتقال فوری آنها به کشورهای پناهنده پذیر ، خواستار تحقیق مستقل پیرامون این حمله تروریستی و حملات مشابه پیشین و مجازات عاملین و آمران این کشتار ددمنشانه شوند . سرنگون باد رژیم تروریست و اسلامی ایران
گرامی باد یاد همه جانباختگان راه آزادی
اتحاد چپ ایرانیان در خارج از کشور ، ۴ سپتامبر ۲۰۱۳"
"سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور در عین آنکه سیاست ها و عملکرد مجاهدین خلق را که در گذشته در خدمت صدام حسین بوده و امروز به خدمت امریکا کمر بسته اند، در گذشته و برنامه های ایشان برای آینده، همه را خلاف مصالح ملی ایران میداند، این کشتار وحشیانه و جنایت هولناک که بدون تردید توسط آدمکشان جمهوری اسلامی با چراغ سبز دولت المالکی صورت گرفته است را شدیدآ محکوم مینماید و انتظار دارد که مراجع بین المللی در اسرع وقت آن را مورد رسیدگی قرار دهند. ما امیدواریم که هرچه زودتر راه حلی برای خروج این انسانهای بی دفاع از دام مرگ فراهم گردد.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
چهارم سپتامبر 2013 (13 شهریور 1392)"
راه کارگر (کميته مرکزى)
September 03, 2013
سازمان ما همچون موارد گذشته و صرف نظر از سیاستهای ارتجاعی حاکم بر رهبری سازمان مجاهدین خلق ، این جنایت مشترک تروریستهای اسلامی وابسته به رژیمهای عراق و ایران را قویا محکوم می کند و سازمان ملل را هم به دلیل عدم ایجاد شرایط لازم برای حفظ امنیت ساکنان لیبرتی و اشرف ، و هم بدلیل عدم انتقال فوری این پناهدگان سیاسی به کشورهای امن محکوم می کند و رژیمهای ایران ، عراق ، امریکا و نهادهای بین المللی را عامل به خاک و خون کشیده شده صدها نفر از ساکنان اردوگاههای مجاهدین خلق طی یک دهه اخیر میداند .
کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )
11 شهریور 1392
حزب حکمتيست
September 01, 2013
سازمان مجاهدین خلق، که رهبری آن تا امروز ریاکارانه از قتل و کشتار اعضا و هواداران این سازمان برای پروژه های ارتجاعی عروج در محافل امپریالیستی سرمایه سیاسی ساخته است، باید بلافاصله اعضا و فعالین خود را از عراق و کمپ اشرف خارج کند.
رهبری این سازمان ملزم است که بی درنگ و بدون قید و شرط، شرایط انتقال اعضا و هوادران این سازمان به مناطق امن، را فراهم کند.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، باید بلافاصله تسهیلات انتقال آنها به کشوری های امن، را فراهم کند.
تعلل در خارج کردن اعضا سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت از عراق، بیش از این قابل قبول نیست.
حزب کمونیست کارگری – حکمتیست
١ سپتامبر ۲۰۱۳
hekmatist.com
اردوگاه اشرف مجاهدین قربانیان جدیدی داد!
تا آن جا که به مربوط به سیاست ارتجاعی مسئوولان این اردوگاه یعنی رهبری مجاهدین می شود، آنها تمام لطایف الحیل بی تفاوتی را درجهت حفظ این اردوگاه به هرقیمت به کار برده اند تا سوء استفاده سیاسی کرده و قدرت نمائی درمقابله با رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی نشان داده و درعین حال قربانیان این اردوگاه را وسیله ای برای تبلیغات به نفع خود ازطریق مظلوم نمائی قراردهند.
چه ازنظرنظامی و چه ازنظرسیاسی آن فرماندهان و رهبرانی که دیدعمیق تری نسبت به حرکت اوضاع دارند، نیروها و اعضای خود راطعمه ی دَم دست دشمنان خود قرارنمی دهند. ولی رهبری مجاهدین حساسیت لازم را دراین جهت نشان نداده و به دنبال یافتن راه حلی جدی نبوده است. بدین ترتیب بنا به نیم بیت معروف “زهرطرف که شود کشته سود اسلام است” رهبران ارتجاعی دوقطب رژیم ایران و سازمان مجاهدین ازوضعیتی که برای اسیران ساکن اردوگاه فراهم آورده اند به نفع خویش بهره می گیرند.
حزب رنجبران ایران ضمن محکوم کردن قاطع کشتاراین اسیران اردوگاه توسط نیروهای ددمنش عراق و هم دردی با خانواده های آنان، قویا خواستارآن است که بلافاصله راه حلی برای انتقال آنان ازعراق که شدیدا محل ناامنی است پیداشود تا خون بی گناهان بیشتری ریخته نشود. تلاش برای وادارکردن رژیم عراق به احترام گذاشتن به حقوق بشر درشرایط کنونی جهان امکان ناپذیراست و حتاعواقب بازهم بدتری برای قربانیان ساکن کمپ اشرف و کامپ لیبرتی مجاهدین درعراق می تواند فراهم آورد. حزب رنجبران ایران ـ ۱۱ شهریور ۱۳۹۲
.......................................
من فکر کنم که مشت نمونه خروار است وتا همین جا به این چند اظهار نظر و به اصطلاح محکوم کردن ها بسنده میکنیم.
اینجاست که متوجه می شویم که این گونه نوشته ها بیشتر مغرضانه به نظر می رسد تا دفاع از حقوق انسان . چرا در هر گوشه ای از جهان کوچکترین اتفاقی می افتد، چپ و راست از ناحیه مدافعین حقوق بشر!!! اطلاعیه صادر می شود بدون آنکه انسانهای به قتل رسیده و بینشهای آنها را محکوم کنند ولی به مجاهدین خلق ایران که می رسند خروس همسایه غاز می شود.
در چنین شرایطی چنگ ودندان نشان دادن و خط و مرز سیاسی ترسیم کردن و حمله به مجاهدین نه تنها صحیح نیست بلکه نشان از آن دارد که با الفبای سیاست و حقوق بشر هم آشنا نیستیم. اختلافات و مرزبندی های سیاسی جایش درست دراین لحظه خونین و جنایتکارانه نیست، فرصت و میدان زیاد است. این فقط آب به آسیاب دشمن ریختن است و از سر دلسوزی و حمایت از جانباختگان آزاده و پاکباز اشرف و مجاهدین نیست.
به قول بابا طاهر که میگوید:
ته که نوشم نئی نیشم چرایی.............. ته که یارم نئی پیشم چرایی
ته که مرحم نئی ریش دلم را ............ نمکپاش دل ریشم چرایی
در برابر رژیم جلاد و خون ریز جمهوری اسلامی ایران زمان آن فرا رسیده است که به جای طرح اختلافات و نکات افتراق، روی اشتراکات و حد اقل ترین محورها تمام اپوزیسیون سرنگونی طلب اعم از نیروهای انقلابی، چپ و کمونیست و دمکراتیک گرد هم آیند و با ایجاد جبهه ای وسیع سدی عظیم و رزمی ایجاد کنند. تنها و تنها در گرو این اتحاد است که میشود هم به سازماندهی توده ای پرداخت و هم با امکانات قوی که ایجاد میشود،این رژیم عهد عتیق و آدم کش را به کثیف ترین بخش زباله دانی تاریخ پرتاب کرد.
هوشنگ اسدیان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
دوشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۲ برابر با ۰۹ سپتامبر ۲۰۱۳
|
