نوشته شده توسط Administrator   
28 مرداد 1388,ساعت 21:35:36

 

نمايش تماميت گرايی و توهم زايی جنبش رنگی "ما بی شماريم"، جنبشی که بامه سبزش می خواهد محتوای همه چيز را بگيرد و به نفع سران خود بازنويسی کند، نمی تواند مردمی باشد، جنبش از بالا نازل نمی شود، در ميان مردم جنبشی به وجود آمده است که بسيار عميق تر و بامحتواتر از اين ظاهرسازی ها با تخم های رنگی است و اين جنبش آزادی خواهانه مردمی دارد شکل میگيرد برای همين مصلحت انديشان نظام، از حالا برای خواباندن و ساکت کردن جنبش، مثل هميشه،سران گنديده و دست نشانده ی خود را نشانده اند- اينها کی اند؟ اينها کجا بودند؟

اينها مجموعه ای از اپوزيسيون مردم فروش و فرصت طلب و کسبه و سرمايه داری خصوصی وهنرمندان خود فروش و فرزندان شان هستند؟

مگر "همبستگی" از همفکری و همدلی و اتحاد و همراهی نمی آيد؟ پس چرا

همه چيز در چهارچوب موازين داخلی تنظيم شده است؟ در چهارچوب همان موازين و همان نظامی که

مردم در اعتراض به آن توی خيابان ريخته اند و کشته داده اند؟ آن وقت پس چرا همه می توانند فقط

امضا کنند ولی همه حق ندارند حرف بزنند؟ چرا همه حق ندارند در فضای آزاد خارج از کشور، خودشان

باشند و با صراحت روياهای خود را بيان کنند؟
 

"شاه بايد برود. بحث بعد از مرگ شاه" و حمله لمپن ها را دانشگاه به

ياد می آورم که تا دو نفر با هم حرف می زدند اين اوباش می آمدند و بحث را ممنوع می کردند و حالا

"احمدی نژاد بايد استعفا بدهد" تبديل می شود به نهايت مبارزه يک ملت برای آزاديخواهی؟! اصلاً

مبارزه مدنی در چهارچوب قانون اساسی و در چهارچوب نظام يعنی چی؟ کجای آن "قانون اساسی

جمهوری اسلامی و نظامش" انسانی و عادلانه است؟ کجای منش آن نظام، انسانی و عادلانه است؟ چرا

بايد در اين دايره تنگ عبوس و در چهارميخ قرون وسطايی اين نظام باقی بمانيم؟ ما به شما چه

احتياجی داريم که داريد تک تک ما را در تابوت مصلحت انديشی و اصلاح گرايی و سانسور اسلامی،

زنده به گور می کنيد؟

مطلب ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان است و قضاوت را به عهده فرزندان سرزمینهای لر نشین می گذاریم