تير 1392,ساعت 09:36:01

ژنرال جورج کيسی است که به عنوان رئيسستاد ارتش آمريکا از 2007 تا 2011 خدمت کرد و ژنرال فرمانده نيروهای چند مليتی در عراق از 2004 تا 2007 بود. من از نزديک شقاوت و طبيعت مخرب نقش رژيم ايراندر داخل عراق را مشاهده کرده ام. و وقتی در اين رابطهفکر کردم، چهار چيز در مورد رژيم ايران زمانی که من آنجا بودمبرای من کاملاً روشن است.اول اين که رژيم برای دستيابی به اهداف سياسی اشفعالانه از ترور استفاده کرد. که بيانگر چيزی است که در آينده منطقه رخ خواهد داد.که بيانگر چيزی است که در آينده در منطقه رخ خواهد داد. دوم اين که آموزش و تسليح شبه نظاميان عراقی توسط آنها يک عامل اصلی در ادامه جنگ فرقه ای بود که عراق را در سالهای 2006 و 2007 در بر گرفت.که بيانگر چيزی است که در آينده در منطقه رخ خواهد داد.سوم اين که اين رژيم به طور مستقيم مسئول کشتن صدها نفر از نيروهای ائتلاف و هزاران عراقی است که بيانگر چيزی است که در آينده در منطقه رخ خواهد داد. نکته آخر اين که به خاطر اين مسائل آنها به راستی سزاوار نامگذاری شان به عنوان يک دولت حامی تروريسم هستندکه بيانگر چيزی است که در آينده در منطقه رخ خواهد داد. ما که به عراق می رفتيم نظرمان اين بود که رژيم ايران به دنبال قرار گرفتن يک دولت دوست خودش در عراق است. همچنين آنها خواهان شکست دولت آمريکا در تلاشهايش برای ايجاد يک دموکراسی باثبات در عراق بودند. و آنها با آموزش و تسليح سازمانهای تروريستی در عراق توليد بی ثباتی کردند.

برای ما از ابتدا روشن شد که رابطه نزديکی بين نيروی قدس و شبه نظاميان شيعی وجود دارد. اما ما فهم درستی از تأثيرات کامل نفوذ ايران تا زمان واقعه بمب گذاری حرم عسگری در فوريه 2006 در سامرا نداشتيم. به تدريج که اطلاعات ما ارتقا پيدا کرد و ما حملات بيشتری روی شبه نظاميان مورد حمايت ايران انجام داديم، ما به يک نوع وسيله انفجاری رسيديم که در ايران به صورت دست ساز توليد می شد. ما آخرين نوع آر.پی.جی.و خمپاره و راکتهايی را پيدا کرديم که روی آنها فارسی نوشته شده بود و تاريخ ساخت داشت. لذا واضح بود که اين مهمات اخيراً از ايران رسيده بود. در اواسط 2006 ديگر هيچ شکی باقی نبود که رژيم ايران مشغول دادن سلاح و تجهيزات به سازمانهای تروريستی در داخل عراق است.

ما در اواخر 2006 شاهد يک روند نگران کننده ديگر نيز بوديم. به نظر ما رسيد که شبه نظاميان عراقی با حمايت ايران در حال بيرون راندن عراقيان از محل زندگيشان در بغداد هستند تا کنترلشان روی شهر را افزايش دهند. در دسامبر 2006 ما اين امر را مورد تأييد قرارداديم و اين زمانی بود که ما شش عامل نيروی قدس را دستگير کرديم که در يک سلول عملياتی در بغداد بودند. در اين سلول که يک سلول فرماندهی بود، در روی ديوار يک نقشه بود و در روی نقشه مناطق بغداد کد رنگی خورده بود که اين کد رنگ بنا به گروه های فرقه ای بود. همچنين در روی اين نقشه فلش هايی بود که حرکت بالقوه اين جمعيتها را نشان می داد. بلافاصله برای ما مثل روز روشن شد که رژيم ايران به عمد و بگونه ای مستقيم خشونت فرقه ای را دامن می زند تا عراق را بی ثبات کند.

خوب معنی تمامی اين حرفها چيست؟ تاريخ تنها به عنوان يک راهنما برای آينده است که مهم است. من می توانم به شما بگويم که اين رژيم از حمايتش از تروريسم دست برنخواهد داشت و آنها از تروريسم برای دستيابی به اهداف سياسی خود استفاده خواهند کرد و بی ثباتی را در تمامی خاورميانه گسترش خواهند داد. ترکيب اين امر با پيگيری بمب اتمی توسط آنها مرا به اين نتيجه می رساند که اين رژيم يک تهديد غيرقابل قبول چه برای منطقه و چه برای جامعه بين المللی است. و من از هيچ نمونه ديگری نمی توانم بيش از نمونه ايران ياد کنم که يک اپوزيسيون دموکراتيک در مقابل رژيم حاکم ضرورت داشته باشد. از من خواسته شده که در مورد تجارب شخصی ام در عراق با سازمان مجاهدين خلق و نيز در رابطه با رژيم ايران صحبت کنم.

اما اول تبريک می گويم به شما خانم رجوی و به همه شما به خاطر موفقيت در خارج کردن سازمان مجاهدين خلق از ليست آمريکا.

اين ستايشی است از عزم راسخ و پشتکار اين سازمان. اما صادقانه بگويم بنا به تجربه شخصی من اينکار بايد مدتها پيش صورت می گرفت. من در سال 2004 در عراق بودم در زمانيکه به مجاهدين خلق استاتوی حفاظت شده داده شد. من از نزديک فعاليتهای آنها را برای تقريباً سه سالی که در عراق بودم دنبال کردم. من گزارشهای هفتگی از ژنرال هايم دريافت می کردم که برخی از شما آنها را می شناسيد: ژنرال ميلر، ژنرال برندنبرگ و ژنرال گاردنر. مطلب فوق الذکر سخنرانی ژنرال جورج کيسی در گردهمايی بزرگ  در ويلپنت پاريس یک خبر است و

قضاوت سایت جنبش رهائی بخش لرستان به عهده مراجعه کننده به مطلب است 

www.lorabad.com 

تاريخ بروز رساني ( 09 تير 1392,ساعت 09:48:02 )