نوشته شده توسط atabak   
12 تير 1387,ساعت 00:11:43

 

تو که مرهم نئی زخم دل مو

نمک پاش دل ریشم چرائی

باباطاهر لر همدانی 

پیش از هر چیز این نکته را روشن کنم که برای ما اساسا نژاد و نژادگرائی و نژادپرستی محلی از اعراب ندارد، و اگر به مطالب اخیر روزنامه ایران و برخی کتابها و سایتها در این زمینه اعتراض می کنیم فقط از آن روست که به نظر می رسد گروهی از این منابع عمدا علاقمند سند سازی و تحریف تاریخ و واقعیات منطقه هستند، و گروهی دیگر با سهل انگاری و بی توجهی خود شریک جرم گروه نخست هستند. قوم لر بختیاری با توجه به نقش و حضور پررنگی که همواره در تاریخ و فرهنگ مردم ایران داشته است و با توجه به گستردگی جمعیت و قلمرو ایشان در چندین استان لرستان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان و.. در میان اقوام ایرانی مردمی ناشناخته و مجهول الهویه نیستند.اهل فن و قلم بسیاری از ایرانیان و لران گرفته تا مستشرقان و خاورشناسان درباره این مردم مطالب متعدد و متفاوتی نوشته اند، این مطالب گاه موثق و علمی و گاه ضد و نقیض و نامعتبر بوده اند، سوال ما اینست که چگونه یک ارگان دولتی (سازمان میراث فرهنگی) و به دنبال آن یک روزنامه دولتی (روزنامه ایران) بدون در نظر گرفتن سایر تحقیقات و نظریات موجود صرفا به انتشار مشکوک ترین و بی پایه ترین فرضیه اکتفا می کند.
وقتی روزنامه ایران بر نامشروع بودن استفاده از کتابی تاکید می کند، چگونه است «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» اقدام به چاپ این کتاب نموده است!
کتاب مورد اشاره « سيماى ميراث فرهنگى و صنايع دستى و گردشگرى چهارمحال و بختيارى» قطعا بی غرض و مرض منتشر نشده است و به طور اتفاقی هم هزاران نظریه و فرضیه دیگر را به بهای سامی و مغول (!) بودن بختیاریها نادیده نگرفته است. محض اطلاع روزنامه ایران باید عرض کنم متاسفانه بختیاریها در استان چهارمحال هم مثل دیگر استانهای همجوار «مهمان» هستند. کتاب مورد استناد شما را دو نفر از اهالی غیر بختیاری استان نوشته اند، این دو نفر شناخته شده هستند و کتاب ایشان نیز به اندازه کافی مخدوش و مورد اعتراض هست کما اینکه پرونده این سندسازی هم اکنون در دادگاه مفتوح است.اما روزنامه ایران می توانست به جای اینکه به تعریف و توضیح ریشه نژادی سامی بپردازد واژه ساده و رسای «عذرخواهی» را به کار برد و به جای دفاع از آن فرضیه مشکوک و مخدوش یا به بیان احتمالات دیگر هم بپردازد و یا لااقل در این زمینه سکوت کند.

 

بر گرفته از سایت زیر....متاسفانه این روزنامه در اقدامی سوال برانگیز اشتباه خود را اینگونه توجیه کرده است که بر اساس برخی اقوال علمی و دانشگاهی نه فقط بختیاری بلکه تمام مردم ایران از نژاد سامی هستند:

«در ابتدا تصور عمومى بر اين بود كه نژاد سامى صرفاً ريشه قوميت هايى همچون عرب و يهود باشد، اما در جلد دوم فرهنگ معين آمده است: اولاً سامى يعنى منسوب به سام از اولاد سام بن نوح و ثانياً به معناى عالى و بلندمرتبه است (ص ۱۸۰۹) كه با كمى توضيحات بيشتر فرهنگ دهخدا نيز بر اين موضوع صحه گذاشته و آورده است كه سام فرزند ارشد نوح (نبى) بود كه با زوجه خود در كشتى داخل شد و از هلاك توفان رهايى يافت و اقوام فرسى، آرامى، يهودى، آشورى و عربى، آكدى و كنعانى قديم از نسل سام هستند كه با كمى جست و جوى بيشتر مى توان به اين مطلب اشاره كرد كه حتى برخى از محققان نيز معتقدند قوم فرس يا فارسان از نژاد سامى اند، برخى ديگر فارسان را از نژاد آريايى مى دانند» (ایران، شماره 3960، صفحه 23)

لینک این مطلب در سایت اینترنتی روزنامه ایران:

http://www.iran-newspaper.com/1387/870404/html/iran.htm

این روزنامه به این مطلب اشاره نکرده است که چرا نام این مملکت به جای «ایران» (سرزمین آریائیها) نام «سامان» (سرزمین سامیها) نداشته است!
نه نژاد شناس هستیم، نه نژاد گرا و نه نژاد پرست! ما فقط می دانیم ایمان داریم نا دیده گرفتن صدها نظریه و سند و فرضیه به بهای تکرار و تاکید بر یک نظریه خاص بی انگیزه و غرض نیست.
این روزنامه به این مطلب اشاره نکرد که چرا زبان فارسی از زبانهای هندواروپایی است و نه سامی! احتمالا تک و توک افرادی هم سامی بودن آنرا مطرح کرده اند اما ایا یک روزنامه   و سراسری حق دارد بدون در نظر گرفتن هزاران کتاب و مقاله چنین مطرح کند که عده ای معتقدند اریائی و عده ای معتقدند سامی! پس لطفا گزینه مغول را هم اضافه کنید چون همان کتاب مورد استناد شما همین را درباره بخشی از مردم ایران (بختیاری) مطرح کرده است.این روزنامه در بیان این مدعیات خود هیچ اشاره ای به هیچ منبعی نژادشناختی و باستان شناختی نکرده و صرفا به تعریف مدخل سام و سامی از فرهنگهای دهخدا و معین بسنده نموده ، شگفتا در پایان مطلب ادعا کرده است:

«آماده ايم هرگونه مطلب علمى و تخصصى كه داراى اسناد معتبر باشد را منتشر كنيم.»

         نکته قابل توجه دیگر اینکه این توضیح روزنامه ایران هیچ اشاره ای به قضیه مربوط به «مغول» ندارد، حال آنکه هم در منابع مورد استفاده اش و هم در خود گزارش ویژه نامه آمده است:«بختیاریها به دو ایل هفت لنگ و چهارلنگ» تقسیم می شوند که در مورد این تقسیم بندی دلایل زیادی از جمله: نحوه ی بستن مالیات و انشعابات عشیره ای بر اساس زاد و ولد اولیه «چهار پسر و هفت پسر» از همسر بختیار مغول ذکر کرده اند». 

ما از یک روزنامه انتظار نداریم مطالبی تخصصی و کاملا علمی و مستند ارائه کند، اما این انتظار هست که اولا به بیان یک طرفه اطلاعات اکتفاء نکند و ثانیا اگر سهوا یا عمدا چنین کرد شجاعت و کرامت عذرخواهی را داشته باشد.

         در هر حال بهتر بود روزنامه ایران به جای پرداختن به شرح و تفصیل و معرفی «نژاد سامی» به عذرخواهی و دلجوئی از مردم بختیاری می پرداخت و یا در صورت اعتقاد و تایید مطلب مورد اشاره دست کم به منابع و اسناد خود اشاره می کرد و نه اینکه به دو فرهنگ لغت بسنده کند.طرف اصلی ما کیست؟ روزنامه ایران یا سازمان میراث فرهنگی کشورخوشبختانه روزنامه ایران هم پی برده است به این حقیقت که: «استفاده از كتاب سيماى ميراث فرهنگى و صنايع دستى و گردشگرى چهارمحال و بختيارى قابل دفاع نيست»باید دید وقتی روزنامه ایران (که لااقل در این قضیه اگر علیه ما نباشد بی طرف است) بر نامشروع بودن استفاده از کتابی تاکید می کند، چگونه است این کتاب را یک سازمان دولتی که قرار است چشم و چراغ میراث فرهنگی این مرز و بوم باشد و نام پرطمطراق «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور» را یدک می کشد اقدام به چاپ این کتاب نموده است!ناشر کتاب « سيماى ميراث فرهنگى و صنايع دستى و گردشگرى چهارمحال و بختيارى» «مدیریت پایگاه میراث فرهنگی قلاع تاریخی استان چهارمحال و بختیاری» می باشد که از ادارات تابعه میراث فرهنگی استان است.باز جای اینست که این نکته تکرار و تاکید شود ما فعالان لر که قصد داریم این داستان تلخ را تا آخر دنبال کنیم نه نژاد شناس هستیم، نه نژاد گرا و نه نژاد پرست! ما فقط می دانیم ایمان داریم نا دیده گرفتن صدها نظریه و سند و فرضیه به بهای تکرار و تاکید بر یک نظریه خاص بی انگیزه و غرض نیست. لزوم هوشیاری و خویشتن داری مردم لر در تداوم اعتراضات مدنیخوشبختانه پیشاپیش تجمع کنندگان روزهای گذشته شهرکرد و اهواز 30 تن «استادان دانشگاهها» بودند، ارزوی من اینست که همین روند ادامه یابد، و کسان دیگری جلوداری این حرکات را برعهده نگیرند.اولا دلیلی برای متوقف شدن این اعتراضات نیست بلکه اتفاقا لازم است دامنه آن گسترده تر شود و هوشیاری و آگاهی بیشتری در این زمینه به همتباران و هم میهنان داده شود.و دوم اینکه متاسفانه مطلب اخیر روزنامه ایران نشان می دهد دستهائی خوش دارند در مناطق لرنشین ایران اسلامی هم آشوب و بلوا ببینند! ما باید با هوشیاری و خویشتنداری بیش از پیش خود آرزوی چنین مقاصدی را بر دل ایشان بگذاریم.ما پیش از هرگونه اعتراضی فقط به انجام برخی تماسهای تلفنی با این روزنامه و سازمان میراث فرهنگی اکتفاء کردیم، این روند تقریبا یک هفته زمان ما را گرفت، سرانجام روزهای یک شنبه و دوشنبه برخی تجمعات محدود و ارام صدای ما را رساتر اعلام نمود، باز هم باید دنبال راههای منطقی تر و موثرتر بگردیم و بدون آنکه سرسوزنی از حق خویش ........ 

مطالب مرتبط::: گزارش سايت شوشان از تجمع لرهاي بختياري در اهواز:: گزارش تجمع اعتراض آمیز بختیاریها در شهرکرد و اهواز / روزنامه ایران فردا (سه شنبه) کتبا عذرخواهی می کند:: قطعنامه و شکوائیه گروههای مختلف لر بختیاری در اعتراض به هتک حرمت اقوام ایرانی:: ریاست بنیاد ایران شناسی استان انتشار منابع و اسناد مجعول درباره قوم بختیاری را محکوم کرد:: هنگامه علیقلی: مسولان میراث فرهنگی استان منبع را در اختیار من گذاشته اند:: نوشته ای از حسین حسن زاده رهدار:: توضیحات سرپرست روزنامه ایران در شهرکرد:: کروبی و رضایی تحریف و اهانت نسبت به مردم لر راپیگیری کنند

:: کانون لربختیاری ایرانیان (اهواز) به روزنامه ایراناعتراض کرد

برگرفته از سایت ....زیر

. http://bahman-alaeddin.blogfa.com/

تاريخ بروز رساني ( 13 تير 1387,ساعت 08:28:54 )