آبان 1389,ساعت 12:51:56
من وقتی که به این مسئله فکر می کنم که  این جمهوری ضد مردمی اسلامی
 باعث شده که این هم وطنان عزیز ما شهر و کشور را ترک کنند خیلی دلم می گیره و
 دوست دارم به سهم خودم به نوعی از این هموطنان یاد کنم و به نوعی قدردانی کنم.
متاسفانه همه ی ارامنه شهر مسجدسلیمان را ترک کردند و همین چندی پیش خبری از
 درگذشت آخرین ارمنی شهر خوندم که خیلی متاثر شدم\ اختر قاسمی /.
مطلب این بارم خاص هم شهریان مسجدسلیمانی ام هست. کسانی که مسجدسلیمان را می شناسند می دونند که این شهر به دلیل نفتی که داشت و به دلیل حضور شرکت نفت بزرگ ایران نه تنها بومیان را مشغول به کار کرد بلکه دیگر ایرانیان از سراسر ایران و حتی دیگر کشورها مثل انگلیس و امریکا و هندوستان و پاکستان و کشورهای دیگر …هم در این شهر بودند. بطوریکه خیلی از این گونه شهروندان در شهر محلات خودشون رو داشتند مثل محله ی هندی ها یا محله ارامنه یا محله اصفهانی ها …مسجدسلیمان رنگارنگ بود و این رنگارنگی اش بهترین خصلتی بود که این طور زیبا یش کرده بود.
 ارامنه یکی از اقلیت های بسیار دوست داشتنی در مسجدسلیمان بودند مثل حضورشون در بقیه نقاط ایران در ورزش در هنر در صنعت در همه ی عرصه ها فعال و کاردان و خوب بودند و در عرصه هایی هم نمونه ی بسیار عالی بودند. همه می دونیم که بخشی از تاریخ هنر ما را بخصوص هنرهای مدرن مثل سینما موسیقی تاتر ووووووووو…را ارامنه نقش به سزایی داشتند. ضمن اینکه روحیه ای شاد و اخلاقی بسیار انسانی داشتند. متظاهر نبودند. .
 من وقتی که به این مسئله فکر می کنم که  این جمهوری ضد مردمی اسلامی باعث شده که این هم وطنان عزیز ما شهر و کشور را ترک کنند خیلی دلم می گیره و دوست دارم به سهم خودم به نوعی از این هموطنان یاد کنم و به نوعی قدردانی کنم. متاسفانه همه ی ارامنه شهر مسجدسلیمان را ترک کردند و همین چندی پیش خبری از درگذشت آخرین ارمنی شهر خوندم که خیلی متاثر شدم. در حال حاضر فقط گورستان ارامنه تنها یادگاری ست که از ارامنه در این شهر به جای مانده متاسفانه در این مورد هم خوندم که حفاری هایی غیر مجاز در گورستان ارامنه انجام شده که حتما دارند زمینه سازی می کنند که بخواهند این گورستان را هم خراب کنند همان طور که کلیسای بسیار زیبای ارامنه شهر را خراب کردند… فرهنگ خراب کردن فرهنگی ست که با انقلاب به فرهنگ حاکمان ایران تبدیل شد و همین طور هم ادامه دارد…
 بهتره دیگه از خرابی نگم که هم دل خودم میگیره هم شما را اذیت می کنم…هدفم از این مقدمه این بود که از همه ی شما همشهری های عزیزم که خاطراتی با ارامنه شهر مون دارید  خواهش می کنم که اگر امکان دارد خاطره ای از زندگی تون با ارامنه در مسجدسلیمان را برای من بفرستند تا همه را در یک مقاله ای جمع و جور کنم و برای یکی از رسانه ها برای نشر بفرستم. شاید با این کار ما مسجدسلیمانی ها بتونیم زره ای از زخمی که جمهوری ضد ایرانی اسلامی به  این هم وطنان زده را مرهمی بخشیم
 با سپاس
 اختر
قبرستان ارامنه در مسجدسلیمان: تنها چیزی که نشان از حضور ارامنه در این شهر می دهد
مسجدسلیمان شهر من، شهری فراموش شده…
هر وقت اسم مسجدسلیمان را در نشریه ای می بینیم و یا مقاله ای در باره ی این شهر در سایتی می بینیم به جز خبر از خرابی و مشکلاتی که بخصوص بعد از انقلاب مخرب 57 در آن به وجود آمده هیچ چیز دیگری نمی خونم و نمی بینم …دوست عزیزی لینکی در باره ی مسجدسلیمان فرستاد با عنوان ” مسجدسلیمان در حال مرگ است …”
خیلی دلم گرفت و از خودم می پرسم آیا شهری که به ایران جان داد حقش مرگ است؟ مسجدسلیمان شهری که اولین چاه نفت ایران و خاورمیانه در آن احداث شد و به ستون و شاهرگ اقتصادی ایران تبدیل شد حالا در حال مرگ است و به جز یک مخروبه چیزی دیگری از او باقی نمانده است . این شهر هنوز هم معدن نفت و گاز است و هر روز مردم آن شاهد جوشش نفت از زمین هستند…ولی کجایند مسئولینی که توجه کنند و این ذخیره های گوهر بار را برای مردم شهر و کشور استفاده کنند.

 

 


 
هر بار خبری از مسجدسلیمان در سایت ها می بینم با خوشحالی خبر را دنبال می کنم به امید اینکه خبری خوش بشنوم که چه تغییراتی شده می بینم به جز خبرنگاران و یا وبلاگ نویسان دلسوزی که هشدار در باره ی نابودی شهر می دهند چیزی نیست … یک بار از اینکه ممکنه با نشئت بیش از حد گاز که سالیانیست گریبان مسجدسلیمان را گرفته منفجر بشه و یک  بار از مشکل بی آبی و برق یک بار از بی کاری جوانان و زمینه رشد اعتیاد در بین جوانان و یک بار از نبود محل بازی و امکانات برای بچه ها و روی آوردن آنها به لوله های نفت و گاز و بازی های خطرناک آنها و خسارات وارده به بچه ها …یک بار از فقر بی حد…شهری که اولین چاه خاورمیانه که به چاه شماره یک معروف است و صدها چاه نفت دیگر در این شهر احداث شدند. اولین کارخانه تولید برق و اولین کارخانه گوگرد سازی و بیش از 76 اولین شرکت و موسسه در همه زمینه ها از اقتصاد و فرهنگ و ورزش و … در این شهر بود…به جای اینکه دولت امکاناتی را فراهم کند تا این شهر به موزه ی نفت تبدیل شود و توریست را از سراسر جهان به آنجا بکشاند و حتی از این راه هم کسب در آمد و هم تبادل فرهنگی با دیگر مردم جهان باشد عملا کمک در نابودی شهر می کنند. هر وقت مطلبی در باره ی مسجدسلیمان می نویسم فقط تمام وجودم را خشم و غم می گیره …از این همه بی خرد بودن مسئولین دولتی …همه مردم مسجدسلیمان و خوزستان می دونند که دولت این شهر را به عمد به فراموشی سپرده. چون مردم این شهر مردمی حزب الهی و مذهبی نبودند. و مذهب جایگاهی در این شهر نداشت …یکی از افتخارات من که متعلق به این شهرم همینه که مردمی متوهم و مذهبی نداشته و خرد در این شهر بیش از ایدئولوژی و دین و مذهب حاکم بود. با اینکه شهری کارگری بود و حتی بخش عظیمی از کارگران که از روستاهای بختیاری به این شهر آمده بودند و استخدام شرکت نفت بودند سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند ولی عقل و خرد داشتند چیزی که مسئولین جمهوری اسلامی ندارند…
مسجدسلیمان! شهر عزیزم خطابم به توست ! شهری که عشق را از تو گرفتم شهری که مقاومت و استواری را با نماد خودت که همون کوههایت بود به من آموختی … مطمئن باش روزی به زودی ما مردم نخواهیم گذاشت که تو از یاد بروی و دوباره می سازیم ترا… تاریخ ایران دشمنان زیادی داشته و هنوز هم دارد یک بار با نام مذهب یک بار با نام شیعه و سنی و یک بار با نام و به بهانه نفت و الان هم دوباره با نام مذهب …اما مردم خردمند ایران زمین روزی به زودی همانند گذشته که نشون دادند این دشمنان ایران را که به زور سرنیزه حکومت می کنند به زباله دان تاریخ خواهند فرستاد…
به امید اون روز اختر ـ کلن
این نوشته زیر را دو سال پیش در وبلاگم که در بلاگفا بود نوشتم ولی متاسفانه از جایئکه حاکمان جمهوری ضد مردمی ایران هر که حقایق را گفت می خواهند خفه اش کنند وبلاگ مرا هم مسدود کردند اما مطلب در وبلاگ ها و سایت های مختلفی نقل شد که کپی آن را برای علاقه مندان دوباره منتشر می کنم:
مسجدسلیمان شهری که با نفت بدنیا آمد و با گاز از دنیا می رود ….
 
طبیعت مسجدسلیمان
طبیعت زیبای مسجدسلیمان
هر کسی که تاریخ مسجدسلیمان این شهر کوهستانی ـ صنعتی را بدونه خیلی خوب متوجه میشه که تیتری را که برای این مطلب انتخاب کردم: “مسجدسلیمان شهری که با نفت بدنیا آمد و با گاز از دنیا می رود..”بی دلیل نیست. مشکل نشت گاز یکی از مشکلاتی ست که بعد از استخراج نفت در مسجدسلیمان برای ساکنین این شهر به یکی از مشکلات حیاتی تبدیل شده و تا حال هم قربانیان زیادی داده و هر روز خبر قربانی جدیدی را می شنویم.
مسجدسلیمان
کارخانه تصفیه آب مسجدسلیمان
مسجدسلیمان
کوههای نفت خیز مسجدسلیمان در زمان کشف نفت
 نشت گازهاي سمي و جاري شدن نفت در كوچه‌ها و خانه‌هاي مردم مسجدسليمان، اين روزها به مانند طلوع و غروب خورشيد براي ساكنان اين شهر زرخيز عادي شده است و در نتيجه پيامدهاي ممارست دايم با ذخاير انرژي، شيوع بيماري‌هاي خطرناك خوني، پوستي، ريوي و سرطان‌ها و مرگ‌هاي ناگهاني و غيرطبيعي براي هموطنان ما در مسجدسليماني‌ به ارمغان آورده شده است.
اين در حالي است كه در ماه‌ها و روزهاي اخير، پديده نشت گاز سمي در ورودي شهر مسجدسليمان، تنفس طبيعي مردم را با مشكل روبه‌رو كرده
مشکل نشت گاز از زمین یک مسئله است  و مشکل لوله های پوسیده گاز که به خارج از مسجدسلیمان گاز را انتقال می دهند هم یک مسئله دیگر. گفته میشه که نشت گاز از زمین های مسجدسلیمان به خاطر مخازن نفتی نزدیک به سطح زمین بسیار خطرناک است بخصوص گاز هیدروژون سولفور که یکی از خطرناک ترین گازهاست و زمین های مسجدسلیمان جز نادرترین زمین های دنیاست که این گاز را دارند که از این هم برای کود های شیمیایی استفاده می کنند.
خیلی دردناکه که این شهر صد ساله که برای کشورمون هم نفت هم گاز هم آب و هم برق تولید می کرد و هنوز هم تولید می کند  ولی خودش  از همه اینها محرومه! در حالیکه یکی از بزرگترین سدهای ایران را در مسجدسلیمان داریم ولی مردم این شهر روزی دو ساعت آب دارند! در حالیکه اولین کارخانه برق در این شهر بود الان بیشتر وقت ها برق ندارند. در حالیکه ایران با فروش نفت و گاز ی که از این شهر و بقیه شهرهای خوزستان به یکی از کشورهای ثروتمند دنیا تبدیل شده ولی این شهر یکی از محرومترین شهرهای دنیاست.. واقعا نوشتن این جملات هم دردناکه …
سد مسجدسلیمان
سد زیبای مسجدسلیمان
یادم می یاد در  اوایل انقلاب که بی قانونی عجیبی همه جا حاکم بود ساکنین منازل غیر شرکتی که گاز نداشتند خود دست به اقدام زدند و از لوله های بزرگ گاز شهر که از شمال به جنوب و از شرق به غرب شهر دهها سال پیش کشیده شده بود و منازل شرکت نفت را تغذیه می کردند؛ گاز برای خونه های خود وصل کردند و طبیعتا بدون هیج گونه ایمنی و  بدون  استفاده از لوله های مخصوص گاز در واقع با لوله های آب و حتی بعضی ها با شیلنگ آب!  مردم نیاز به سوخت و آب گرم و بخاری داشتند.  و از آنجاییکه مسئولین اقدام نکردند خود اقدام به این کار خطرناک کردند.  نتیجه اینکه هر روز خبر انفجار خونه ای را می شنیدیم و مرگ چندین نفر… هیچوقت همسایه ای را که با کل فرزندان و بستگان جنگ زده که از اهواز نزد آنها آمده بودند و همه در یک انفجار گاز یک شبه جان باختند یادم نمی رود…چقدر دردناک بود… و بعد اتفاقی را که در یک بعد از ظهر گرمای تابستان سال ۱۳۶۰ در منطقه نمره یک مسجدسلیمان منطقه ای که چاه شماره یک را به ایرانیان هدیه داد؛ رخ داد: بر اثر نشت گاز،  فضای خونه ی همسایه دوستم  پر از گاز شده بود و با فشار دادن دکمه کلید برق توسط یکی از اهالی خونه جرقه زده می شه و سقف خانه به هوا پرتاب می شه و انفجاری مهیب… من که خونه دوستم بودم و با هم در کارگاهی بر روی سقف خونه دوستم خیاطی می کردیم با صدای انفجار و لرزش زلزله مانند خونه ها به بیرون پریدیم و اهالی خونه همسایه را در حالیکه به بیرون توی حیاط پرت شده بودند به رنگ سفید گچ تکه و پاره دیدیم… این صحنه مثل تصویری واضح در ذهنم هک شده… گاز و نفتی که اول انقلاب به مردم قول داده شده بود به سرسفره ها آورده می شه تا به اون ها جون بده ظاهرا بیشتر قراره جون بگیره! 
مسجدسلیمان
همان طور که قبلا  گفتم عدم اقدام مسئولین برای لوله کشی گاز شهر مردم را واداشت تا خود اقدام کنند  و همه لوله کشی غیر ایمنی کردند که منجر به کشته شدن صدها نفر تا به حال شده. 
حال هم برای نشت گاز اونقدر مسئولان بی تفاوتی نشون دادند تا مردم خودشون اقدام می کنند که چون باز هم امکانات لازم و ایمنی را ندارند در نتیجه به یک خودکشی دست می زنند .  هر روز هزاران فوت مکعب گاز طبیعی در اطراف شهر مسجدسلیمان توسط لوله های بسیار قطور رو به آسمان خارج می شود که  با شعله های آتش سوخته می شوند. این محل ها همیشه تفریحگاه های جوانان مسجدسلیمان بود که ما به اون ها آتیش ها می گفتیم.  
شعله های گاز در مسجدسلیمان
هر بار که از فامیل و دوستی که از ایران برمی گردند در باره مسجدسلیمان می پرسم از بوی تعفن گاز از ابتدای ورود به شهر می گویند. یکی از دوستانم که سالیانی مسجدسلیمان نرفته بود می گفت:  ”وقتی بعد از ۱۷ سال دوباره رفتم احساس کردم نفس کشیدن برایم سخت است و  بوی وحشتناک گاز چنان اذیت می کرد که از ماسک استفاده کردم. و تمام مدت تعجب می کردم که این مردم چطور اینجا زندگی می کنند…” چند سا ل پیش هم از مادرم شنیدم که فرمانداری شهر دستور تخلیه شهر را داده! به علت نشت بیش از حد گاز و  احتمال انفجار شهر … ولی مگر مردم بدون داشتن خونه و محلی برای زندگی می تونند خونه های خودشون رو خالی کنند؟ مگر نه اینکه باید دولت ابتدا  محلی برای آنها دست و پا کند؟ یا اینکه مگر نباید خونه های اونا رو خریداری کنه تا بتونند جای دیگه خونه ای بخرند؟ البته این طرح هم مثل خیلی طرح های دیگه فقط در حد صحبت موند و الان گویا تصمیم دارند با همین شکلی که هست کارهایی انجام بدند که باز هم فقط در حد حرف شنیده میشه. واقعا این مسئولین شهر و دولت چه طرحی برای جلوگیری از مرگ و میر مردم این شهر بخاطر نشت گاز دارند؟ آیا تا کی باید ما خبر مرگ هم شهریان را به خاطر بی توجهی مسئولین به این مسئله مهم بشنویم؟ آیا یکی از این مسئولین دولتی گوش شنوایی دارد که این حرف ها را بشنود؟!
آسمان هم برای کشتار 67 گریست…
اختر قاسمی / رادیو کوچه 
کشتار تابستان سال ۱۳۶۷ از طرف حامیان حقوق بشر به جنایت علیه بشریت نام گرفت. در تابستان  سال ۱۳۶۷ در عرض چند هفته چندین هزار زندانی دگر‌اندیش به دستور رهبری جمهوری اسلامی اعدام شدند. منیره برادران زندانی سیاسی آن دوران و از بازماندگان دهه شصت در این باره می‌گوید:
 فایل صوتی را از اینجا بشنوید
 دانلود فایل صوتی
تاريخ بروز رساني ( 24 آبان 1389,ساعت 21:42:38 )