طبیعت زیبای مسجدسلیمان
هر کسی که تاریخ مسجدسلیمان این شهر کوهستانی ـ صنعتی را بدونه خیلی خوب متوجه میشه که تیتری را که برای این مطلب انتخاب کردم: “مسجدسلیمان شهری که با نفت بدنیا آمد و با گاز از دنیا می رود..”بی دلیل نیست. مشکل نشت گاز یکی از مشکلاتی ست که بعد از استخراج نفت در مسجدسلیمان برای ساکنین این شهر به یکی از مشکلات حیاتی تبدیل شده و تا حال هم قربانیان زیادی داده و هر روز خبر قربانی جدیدی را می شنویم.
کوههای نفت خیز مسجدسلیمان در زمان کشف نفت
نشت گازهاي سمي و جاري شدن نفت در كوچهها و خانههاي مردم مسجدسليمان، اين روزها به مانند طلوع و غروب خورشيد براي ساكنان اين شهر زرخيز عادي شده است و در نتيجه پيامدهاي ممارست دايم با ذخاير انرژي، شيوع بيماريهاي خطرناك خوني، پوستي، ريوي و سرطانها و مرگهاي ناگهاني و غيرطبيعي براي هموطنان ما در مسجدسليماني به ارمغان آورده شده است. اين در حالي است كه در ماهها و روزهاي اخير، پديده نشت گاز سمي در ورودي شهر مسجدسليمان، تنفس طبيعي مردم را با مشكل روبهرو كرده
مشکل نشت گاز از زمین یک مسئله است و مشکل لوله های پوسیده گاز که به خارج از مسجدسلیمان گاز را انتقال می دهند هم یک مسئله دیگر. گفته میشه که نشت گاز از زمین های مسجدسلیمان به خاطر مخازن نفتی نزدیک به سطح زمین بسیار خطرناک است بخصوص گاز هیدروژون سولفور که یکی از خطرناک ترین گازهاست و زمین های مسجدسلیمان جز نادرترین زمین های دنیاست که این گاز را دارند که از این هم برای کود های شیمیایی استفاده می کنند. خیلی دردناکه که این شهر صد ساله که برای کشورمون هم نفت هم گاز هم آب و هم برق تولید می کرد و هنوز هم تولید می کند ولی خودش از همه اینها محرومه! در حالیکه یکی از بزرگترین سدهای ایران را در مسجدسلیمان داریم ولی مردم این شهر روزی دو ساعت آب دارند! در حالیکه اولین کارخانه برق در این شهر بود الان بیشتر وقت ها برق ندارند. در حالیکه ایران با فروش نفت و گاز ی که از این شهر و بقیه شهرهای خوزستان به یکی از کشورهای ثروتمند دنیا تبدیل شده ولی این شهر یکی از محرومترین شهرهای دنیاست.. واقعا نوشتن این جملات هم دردناکه …
سد زیبای مسجدسلیمان یادم می یاد در اوایل انقلاب که بی قانونی عجیبی همه جا حاکم بود ساکنین منازل غیر شرکتی که گاز نداشتند خود دست به اقدام زدند و از لوله های بزرگ گاز شهر که از شمال به جنوب و از شرق به غرب شهر دهها سال پیش کشیده شده بود و منازل شرکت نفت را تغذیه می کردند؛ گاز برای خونه های خود وصل کردند و طبیعتا بدون هیج گونه ایمنی و بدون استفاده از لوله های مخصوص گاز در واقع با لوله های آب و حتی بعضی ها با شیلنگ آب! مردم نیاز به سوخت و آب گرم و بخاری داشتند. و از آنجاییکه مسئولین اقدام نکردند خود اقدام به این کار خطرناک کردند. نتیجه اینکه هر روز خبر انفجار خونه ای را می شنیدیم و مرگ چندین نفر… هیچوقت همسایه ای را که با کل فرزندان و بستگان جنگ زده که از اهواز نزد آنها آمده بودند و همه در یک انفجار گاز یک شبه جان باختند یادم نمی رود…چقدر دردناک بود… و بعد اتفاقی را که در یک بعد از ظهر گرمای تابستان سال ۱۳۶۰ در منطقه نمره یک مسجدسلیمان منطقه ای که چاه شماره یک را به ایرانیان هدیه داد؛ رخ داد: بر اثر نشت گاز، فضای خونه ی همسایه دوستم پر از گاز شده بود و با فشار دادن دکمه کلید برق توسط یکی از اهالی خونه جرقه زده می شه و سقف خانه به هوا پرتاب می شه و انفجاری مهیب… من که خونه دوستم بودم و با هم در کارگاهی بر روی سقف خونه دوستم خیاطی می کردیم با صدای انفجار و لرزش زلزله مانند خونه ها به بیرون پریدیم و اهالی خونه همسایه را در حالیکه به بیرون توی حیاط پرت شده بودند به رنگ سفید گچ تکه و پاره دیدیم… این صحنه مثل تصویری واضح در ذهنم هک شده… گاز و نفتی که اول انقلاب به مردم قول داده شده بود به سرسفره ها آورده می شه تا به اون ها جون بده ظاهرا بیشتر قراره جون بگیره!
همان طور که قبلا گفتم عدم اقدام مسئولین برای لوله کشی گاز شهر مردم را واداشت تا خود اقدام کنند و همه لوله کشی غیر ایمنی کردند که منجر به کشته شدن صدها نفر تا به حال شده. حال هم برای نشت گاز اونقدر مسئولان بی تفاوتی نشون دادند تا مردم خودشون اقدام می کنند که چون باز هم امکانات لازم و ایمنی را ندارند در نتیجه به یک خودکشی دست می زنند . هر روز هزاران فوت مکعب گاز طبیعی در اطراف شهر مسجدسلیمان توسط لوله های بسیار قطور رو به آسمان خارج می شود که با شعله های آتش سوخته می شوند. این محل ها همیشه تفریحگاه های جوانان مسجدسلیمان بود که ما به اون ها آتیش ها می گفتیم.
هر بار که از فامیل و دوستی که از ایران برمی گردند در باره مسجدسلیمان می پرسم از بوی تعفن گاز از ابتدای ورود به شهر می گویند. یکی از دوستانم که سالیانی مسجدسلیمان نرفته بود می گفت: ”وقتی بعد از ۱۷ سال دوباره رفتم احساس کردم نفس کشیدن برایم سخت است و بوی وحشتناک گاز چنان اذیت می کرد که از ماسک استفاده کردم. و تمام مدت تعجب می کردم که این مردم چطور اینجا زندگی می کنند…” چند سا ل پیش هم از مادرم شنیدم که فرمانداری شهر دستور تخلیه شهر را داده! به علت نشت بیش از حد گاز و احتمال انفجار شهر … ولی مگر مردم بدون داشتن خونه و محلی برای زندگی می تونند خونه های خودشون رو خالی کنند؟ مگر نه اینکه باید دولت ابتدا محلی برای آنها دست و پا کند؟ یا اینکه مگر نباید خونه های اونا رو خریداری کنه تا بتونند جای دیگه خونه ای بخرند؟ البته این طرح هم مثل خیلی طرح های دیگه فقط در حد صحبت موند و الان گویا تصمیم دارند با همین شکلی که هست کارهایی انجام بدند که باز هم فقط در حد حرف شنیده میشه. واقعا این مسئولین شهر و دولت چه طرحی برای جلوگیری از مرگ و میر مردم این شهر بخاطر نشت گاز دارند؟ آیا تا کی باید ما خبر مرگ هم شهریان را به خاطر بی توجهی مسئولین به این مسئله مهم بشنویم؟ آیا یکی از این مسئولین دولتی گوش شنوایی دارد که این حرف ها را بشنود؟!
|