سرداران کر و کورمافیای سپاه نمیفهمند که ستمدیگان ایران از هر قومیتی چنان بستوه آمده و در رسیدن به حق خود مصمم هستند که در هر سطحی آماده مقابله با سرکوبگران هستند. اگر سپاه فاز نظامی و مسلحانه را کلید بزند، دیگر نباید توقع داشته باشد که جوانان این سرزمین با سنگ و مشت با آنها مقابله کنند. حتی شده با تقدیم شهیدان، خلع سلاح واحدهای خونریز سپاه کار دشواری نخواهد بود و سرنوشت جنگ مسلحانه در سطح شهر را خلقهای تحت ستم ایران تعیین خواهند کرد که برای آزادی و دموکراسی می جنگند وجنبش رهایی بخش لرستان با همه فرزندان دلیر لر بیدریغ از آن پشتیبانی میکند، نه سرداران نگون بختی که در سودای قدرت بیشتر و ثروت افزونتر، قصد اسلحه کشیدن بر روی مردم را دارند.

 هیچ کس حق ندارد جنبش ستمدیگان ایران را متهم به خشونت کند.بعضی  طوری از آتش گرفتن ایستگاه پلیس و .. صحبت می کنید که گویی جمعی از مردم صبح آر پی جی هایشان را بر دوششان نهاده و راهی خیابان ها شدند. خیر حضرت استاد! مردم آمدند تا مثل همان کشور های مورد علاقه شما در خیابان راه بروند و اعلام حضور کنند. آیا کسی به سمت شمع به دست های شما با گاز اشک آور و گاز فلفل و انواع چوب و چماق حمله کرد ؟ چه تناسبی دیده اید بین واکنش های آن حکومت ها و واکنش مقامات این نظام که مردم را متهم به خشونت می کنید؟
می زنند. می زنند. و مردم تا قبل از دیروز می خوردند و می خوردند. اما تا کی ؟ اینها به کدام دلیل عقلی و حجت شرعی دفاع از خود را محکوم می کنید؟ جنبش رهایی بخش لرستان هم به عدم خشونت معتقده ولی دفاع از خود را در مقابل حمله مستقیم و در شرایط رو در رو نشان عقل می دانیم نه نفرت و تمایل به خشونت.
ما همیشه برای نظرات احترام قائل بوده ایم و نظرات را مطالعه کرده ایم ، ولی اینها هم باید پیشنهادات عملی بدهند. شمع دست بگیرید و کتک بخورید و بمیرید شد پیشنهاد؟؟!!!!

 اروپایی ها و بعضی خارجه نشینان هم که موقع حرف زدن با مردم ایران هستند و موقع عمل و داد و ستد جانب رژیم را میگیرند و این عملکرد دوگانه باعث ماندن رژیم میشود. اینکار غربی ها و غرب زده ها تنها هزینه سرنگونی برای مردم را بالا میبرد ولی در عوض باعث خواهد شد که کاری که در ایران میشود اساسی باشد. آقایان هر کسی گفته که انقلاب بد است اشتباه کرده و میکند. حالا شماها از هزار نفر فاکت بیار, اقکار این رژیم مال 1400 سال پیش است و با گل و بوسه, امکان ندارد از جنایات خود دست بکشد. این رژیم تصمیم ندارد مثل آدم رفتار کند و این رژیم فقط زبان زور را میفهمد. و رودها هم جاری شده و بزودی به سیل نیز تبدیل خواهد شد و همه ظالمان و مشاطه گران را باهم خواهد برد

قبل از محرم خبرهایی مبنی بر خواست سپاه برای سرکوب خونین تظاهرات روز عاشورا منتشر گردیده بود که حوادث روز عاشورا و موضع گیریهای بعدی سران گمراه سپاه تائیدکننده این اخبار است. در روز عاشورا، علیرغم شکست کامل نیروی انتظامی در مقابل مردم و تسلیم شدن واحدهای سرکوبگر ضد شورش و سقوط شهر تهران بدست مردم، سپاه همچنان برای تشدید فشار بر جناح معتدل حکومت، از دخالت در اوضاع امتناع نموده و شرط ورود به صحنه را باز بودن دستش برای اعمال حداکثر خشونت اعلام نموده بود.
نشریه صبح صادق ارگان رسمی سپاه در مطلبی می نویسد که حتی 500 هزار نفر معترض هم عددی نیستند و سردار جزائری هم در اظهاراتی ضد ایرانی به ارتداد و الحاد معترضین حکم می دهد که طبیعتاً جزای ارتداد و الحاد مرگ است. همچنین سپاه با اجرای طرحی از پیش آماده، با بکارگیری بسیج و پرسنل رسمی خود اجتماعاتی را در تهران و سایر شهرها سازمان داده که بنام مردم، خواستار ریشه کن کردن چشم فتنه شوند.

سپاه در مرحله اول با سوار شدن بر شانه های رهبر، کودتای انتخاباتی را پیش برده و با حمایت قاطع رهبر از نتایج متقلبانه انتخابات، میانه روهای حکومت را به عقب راند و اینک در مرحله تکمیلی کودتای خود در صدد ایجاد وضعیت فوق العاده در کشور و اداره کردن رهبر بمنظور حاکمیت نظامی کامل است.
اجرای طرح جنایتکارانه سپاه و قتل عام معترضین، خودبخود وضعیت فوق العاده را در کشور بوجود آورده و نهادهای حکومتی نظیر مجلس و قوه قضائیه بی اثر شده و رهبر ناچار خواهد بود برای حفظ تاج و تخت خود، دربست در اختیار خواستهای سپاه قرار گرفته و تبدیل به ماشین امضای ایشان گردیده و مجری مقاصد سپاه شود.
اینکه آیا جناح اکثریت معتدل حاکمیت، کنار گذاشته شدنشان توسط سپاه را می پذیرند یا خیر، و اینکه رهبر، تصمیم گیری عالی را به سپاه واگذار می کند یا خیر، مربوط به خودشان و خارج از دستان ملت ایران است. اما آنچه مردم ایران می توانند به سرداران خشک مغز سپاه وعده دهند این است که قربانی اسلحه کشیدن بر روی ملت و کار گذاشتن تیربار در خیابانها و به صحنه آوردن زره پوشها و تانکها، مردم دلاور ایران نخواهند بود. در چنین آتشی این سرداران خائن سپاه هستند که خواهند سوخت و خاکستر خواهند شد.

جوانانی که امروز دلیرانه، استبداد را وادار به زانو زدن کردند، در جریان حوادث سال 57 هنوز بدنیا نیامده بودند و تجربه ای از آن روزها ندارند. آن زمان هم به همین سادگی رژیمی مسلح و دارای ارتشی قوی و سازمان امنیتی ورزیده، ظرف 3 روز سقوط کرد. در حالیکه سقوط حکومت در تصور هیچ کس نمی گنجید، روز 19 بهمن تعدادی اسلحه بدست مردم خشمگین افتاد و جوانان با همان تعداد سلاح اندک شروع به خلع سلاح کلانتریها کردند و هر کلانتری که سقوط می کرد تعداد بیشتری اسلحه بدست انقلابیون می افتاد و روز بیستم بهمن آنقدر سلاح در دست مردم بود که بتوانند به پادگانها حمله کنند. درگیریهای شدید در روزهای 20 و 21 بهمن سبب شد تا در 22 بهمن، ارتش شاهنشاهی بناچار تسلیم شده و انقلاب به پیروزی برسد. انقلاب 57 با حدود 2500 شهید به پیروزی رسید که بخش اعظم این شهیدان در روزهای نوزدهم تا بیست و یکم بهمن و در جریان مبارزات مسلحانه بشهادت رسیدند.
حکومت جمهوری ضد اسلامی نیز آنچنان در این 6 ماه بر علیه مردم جنایات انجام داده که تجلی خشم مردم را می توان در حوادث روز عاشورا بروشنی دید. مردم به ستوه آمده اند و از هیچ چیز ترسی ندارند. نیروهای ضد شورش بطور ناباورانه ای توسط مردم خشمگین تارومار شدند. حتی شلیک مستقیم بسوی مردم نیز، آنچنان که در روز 30 خرداد سبب نجات رژیم شد، در روز عاشورا بی اثر بود و فقط سبب عصبانیت بیشتر مردم و هجوم آنان بسوی جانیان می گردید.
می توان به قطعیت گفت که خشم و دلاوری مردم به مراتب از روزهای بهمن 57 بیشتر بود. حکومت از درک این واقعیت عاجز مانده است که این جوانان، از جنس همان جوانان ایرانی هستند که سال 57 در یک جنگ مسلحانه خیابانی، سنگر به سنگر جنگیدند و حتی زره پوشها و تانکهای ارتش هم نتوانست مانع از پیروزی آنان شود. در آن ایام نیز جنگ مسلحانه فقط در تهران، در پایتخت، اتفاق افتاد و سرنوشت حکومت را رقم زد.
تفاوت امروز با بهمن 57 در این است که امروز تعداد بیشماری از سپاهیان و بسیجیان جنگ دیده و با تجربه در صفوف مردم و رودرروی یزیدیان هستند. بجای ارتش منسجم و مستحکم شاهنشاهی نیز فقط نیروهای بی انگیزه و فاقد سازمان سپاه قرار دارند که انگیزه قتل عام مردم و هموطنانشان را ندارند.
شاید آخرین فرصتهای این حکومت پلید و جنایتکار باشد که در مقابل خواست مردم ایران سر تسلیم فرود آورده و از خونریزی بیشتر جلوگیری نماید. سران و عقلای جنبش سبز تا قبل از تاسوعا و عاشورا، با شدت هر چه تمامتر مردم را به آرامش و حتی برگزاری راهپیمائی سکوت در روز عاشورا دعوت نمودند، ولی این خود حکومت بود که ترجیح داد با مشت آهنین باستقبال مردم بیاید و به نیروی انتظامی دستور تیر بدهد و اینک مشت آهنینش در برابر مردم متلاشی گردیده است.
نیروهای سپاهی و بسیجی که هنوز در خدمت حکومت یزیدی هستند باید قدری عاقلانه در مورد سرنوشت خود و خانواده اشان فکر کنند، سران حکومت شاه نیز در آخرین لحظه از کشور گریختند و فرماندهان وفادار خود را قربانی نمودند. برای خامنه ای و دیگر افراد بلندپایه حکومت، طرح فرار، از قبل آماده است و آنها باندازه کافی پول در خارج از کشور پنهان کرده اند که چند صباحی را در روسیه یا ونزوئلا یا یک جهنم دیگر به زندگی ننگینشان ادامه دهند، ولی هواپیمای فرار آنها به تعداد همه سرداران سپاه جا نخواهد داشت.
به جنبش رهایی بخش لرستان با همه فرزندان دلیر لر بپیوندید و از خواست حکومت برای کشتار مردم خودداری کنید. تا دستانتان بخون آلوده نشده باشد راه بازگشت دارید. این جمعیتی که در خیابانها می بینید عده ای قلیل و عوامل بیگانه نیستند، اینها خود مردم ایرانند و شکست ناپذیر. حکومت سقوط کرده است و در گرداب متعفنی در حال غرق شدن است، مراقب باشید که شما را نیز با خود منجلاب نکشاند.

  

جنبش رهایی بخش لرستان و همه فرزندان دلیر لر

http://www.lorabad.com/

تاريخ بروز رساني ( 08 دي 1388,ساعت 22:12:32 )