ارديبهشت 1389,ساعت 12:58:12

با واکُنش سخت و برق آسای مردُم کردستان و

 همچنین اعتراض یکپارچه ای که در میان جریانها،

 احزاب و شخصیتها جُنبش گرفت، مُحاسبات خامنه ای و

 همدستانش که بر پایه قتل تبهکارانه پنج زندانی

   سیاسی بنا شده بود، یکسره غلط و نابجا از آب درآمد

 

ارتکاب این جنایت یک بار بیشتر نشان داد که باند نظامی ولی فقیه نه تنها تصوُر روشنی از شرایط واقعی کشور ندارد بلکه، حتی در دُنیای فانتزی خویش که بر لاف و دروغ و چاه جمکران طاق زده شده نیز در جستجوی راه حل واقعی بقا سردرگُم مانده است.

برای دیدن خط ربط میان اعدامهای روز یکشنبه و اعتراضهای ماه آینده، نیازی به ذره بین وجود ندارد. آقای خامنه ای می تواند مُطمین باشد که پیام حلق آویز کردن جوانان کشور به روشنی به مردُم رسیده است، همانگونه که پیام تجاوُز به زندانیان، چاقو کشی در خیابان و تیراندازی از پُشت بام و پنجره را دریافت نموده و به صورت فرستنده اش تُف کرده اند. ولی فقیه و قصابهایش، آزموده را دوباره و چند باره می آزمایند و نتیجه ای که می گیرند هر بار با شدت بیشتری به عقب کمانه می کند.

به گمان آیت الله و همدستانش انتخاب پنج زندانی سیاسی با پرونده ساخته و پرداخته "تروریستی" برای اعدام، می توانست قتل به مثابه عالی ترین شکل سرکوب را به صورت کم هزینه ای در خدمت زهر چشم گیری از مُخالفان و مُعترضان و پاشیدن بذر وحشت در جامعه توجیه کند. آنها می پنداشتند اتهام "مُحاربه" از یک سو چندان خط قرمزهای "نظام" را پر رنگ ترسیم می کند که جُرات اعتراض را از مُنتقدان جدی حُکومت می گیرد و از سوی دیگر با دامن زدن به بحث روشهای رویارویی با دستگاه حاکم در میان مُخالفان، توان نشان دادن واکُنش را از آنها سلب خواهد کرد.

یک جنایت بی دردسر و پُر منفعت، این می توانست تابلویی باشد که ولی فقیه در برابر خود آویخته بود. او دهانه ی کیسه ی خود را برای ریختن سود بی واسطه این جنایت که در جلوگیری از اعتراضهای بیشتر نقد می شد، باز کرده بود و همزمان، در شوق دریافت منافع باواسطه سرمایه گذاری با خون فرزندان میهن یعنی، ایجاد شکاف و بی اعتمادی در جُنبش اجتماعی، دست بر دست می مالید.

هیچکُدام از این پندارها به واقعیت نگرایید زیرا آقای خامنه ای به همراه مُریدان نظامی – امنیتی اش همچون همیشه در پس تحولات حرکت می کنند. آنها این مُحاسبات را در دستگاه گَذشته، خط و مرزهای تعیین شده از سوی آن و شاهین ترازوی اش جمع و تفریق کرده اند و حال آنکه عینیت امروز از داده های به کُلی مُتفاوتی شکل گرفته است.

خبط ولی فقیه جمهوری اسلامی، خراب شدن دیوار "خودی" و "غیر خودی" بر سر دستگاه سرکوب، بی اعتباری دستگاه قضایی و احکام آن نزد جامعه، همبستگی جُنبش اجتماعی در مُبارزه علیه حُکومت و سر آخر فراز یافتن شیوه های مُبارزه و مُقاومت به اعتصاب فراگیر را در پی داشته است.

بدین طریق خون بازی آیت الله خامنه ای گودال مشروعیت "نظام" را فقط عمیق تر نکرد، او جامعه را به تماشای جا گرفتن حُکومت، پایه های ثبات سیاسی و نهادهای قضایی و امنیتی قُدرت بر کف آن دعوت کرد.

 

شنبه، ۲۵ اردی‌بهشت ۱۳۸۹ / ۱۵ می ۲۰۱۰
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران شرحی از چگونگی اعدام پنج زندانی سیاسی در ۱۹اردیبهشت منتشر کرده است. این گزارش گوشه ای از سبعیت رژیم از سویی، و پاکباختگی شجاعان مظلومی را نشان می دهد که تا به آخر دست از سودای آزادی برنداشتند.

در اولین قدم از اجرای این احکام، زندانی سیاسی، مهدی اسلامیان در ساعت ۱۰ صبح روز ۱۸ اردی بهشت ماه تحت عنوان نقض حکم و لزوم حضور در بخش اجرای احکام زندان رجایی شهر کرج از بند ۱ محل استقرار خود خارج و سپس به یگان حفاظت انتقال آماده برای اعزام ایشان به زندان اوین، تحویل داده شد‫.

نامبرده حوالی ظهر بدون طی قرنطینه، در حالی که برای چندمین بار درخواست تلفن به خانواده خود را داشت، مستقیما به یکی از سلول های انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد‫.
ساعت شش و نیم عصر همان تاریخ ابتدا علی حیدریان از هواخوری سالن ۶ و سپس فرزاد کمانگر تحت عنوان احضار به بند ۲۰۹ در حالی که تلفن های زندان اوین از ساعت چهار عصر قطع شده بود از کتابخانه اندرزگاه ۷ این زندان به بند ۲۴۰ منتقل شدند.

فرهاد وکیلی نیز از بند ۳۵۰ زندان اوین تحت عنوان احضار به بند امنیتی ۲۰۹ در عصر همان روز خارج و به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد‫.
هم چنین شیرین علم هولی، دیگر زندانی سیاسی این زندان نیز غروب همان روز از بند ۳ نسوان تحت عنوان سوال و نقص پرونده و نهایتاْ احضار به بند ۲۰۹ خارج و به بند ۲۴۰ این زندان منتقل شد‫.
به گواه شاهدان پس از جمع شدن زندانیان سیاسی مذکور در بند ۲۴۰ و در زمانی که تقریباْ محرز شده بود که اجرای حکم اعدام این زندانیان مدنظر است، از حدود ساعت یازده شب در موارد متعددی صدای بلند آواز خواندن ۵ زندانی مورد اشاره به گوش سایر زندانیان این بند می رسید‫.

شاهدان عنوان می نمایند تا ساعت ۴ صبح حداقل دو بار افرادی با هویت های نامعلوم در معیت نماینده دادستان به سلول های زندانیان سیاسی مراجعه کردند که در مواردی دوربین فیلمبرداری همراه آن ها مشاهده شده است اما از شرح ماوقع و دیالوگ های صورت گرفته کماکان اطلاعی در دست نیست‫.

حدود ساعت چهار صبح روز ۱۹ اردی بهشت ماه، حداقل ۲۵ تا ۳۰ مامور با فرماندهی فردی به نام "کورگل" ‫برای انتقال زندانیان به پای چوبه های دار در بند ۲۴۰ این زندان حاضر شدند.
‎‫در این هنگام فرزاد کمانگر به عنوان یکی از ۵ زندانی سیاسی در آستانه ی اعدام، که تعدادی شکلات به همراه خود داشت، به سربازان حاضر شکلات تعارف می کند که با برخورد توهین آمیز فردی به نام "انارکی" از مسولان تیم حاضر روبه رو می شود و سرانجام پس از بحث و جدل با دخالت تعداد دیگری از مسولان حاضر اجازه توزیع شکلات ها را بین چهار زندانی سیاسی دیگر می یابد.

‎‫سرانجام زندانیان پس از دستبند و پابند شدن به سمت محوطه اصلی زندان اوین مابین درهای اول و دوم منتقل می شوند. این در حالی بود که فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر هر دو از مشکل جسمی حاصله از شکنجه های سابق در زمان راه رفتن در رنج بودند.

در محدوده محوطه اصلی جنب پارکینگ موتوری این زندان، محل اعدام پیش تر آماده شده بود؛ و زندانیان بدون مقدمه بر روی نیمکت های حاضر برده شدند.
دقایقی پیش از اجرای حکم در حالیکه دو دوربین فیلمبرداری از جزییات اجرای حکم تصویربرداری می کردند، تعدادی از زندانیان خواستار باز کردن دستبند یا پابند خود و اجازه انداختن طناب به گردن خود به عنوان آخرین خواسته شدند که با توهین مسولان حاضر اقدام به شعار دادن و پاسخگویی نموده و هم چنین به سرود خوانی جمعی پرداختند‫. ‫(با توجه به عدم اطلاع شهود از زبان کردی، تاکنون تنها مشخص شده است، یکی از سرودهای سرداده شده سرودی است کردی به نام ای رفیق یا احتمالا ای رقیب‫)

در حالیکه زندانیان حاضر به سکوت نبودند، قبل از ساعت ۵ صبح روز ۱۹ ازدی بهشت ماه ۱۳۸۹ حکم اعدام ۵ زندانی سیاسی بدون طی کمترین روال قانونی و انسانی در محوطه زندان اوین به اجرا در آمد‫.
پس از اجرای حکم و پایین آوردن پیکرها و معاینه پزشکی توسط فردی به نام "شاه ویسی"، اجساد به محل نامعلومی منتقل شده‫ و تاکنون نیز دستگاه قضایی-امنیتی از تحویل دادن پیکرها به خانواده ها بر خلاف حداقل موازین حقوقی و انسانی خودداری نموده است.

www.lorabad.com 

مطلب ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان است .

   قضاوت را به عهده فرزندان سرزمینهای لر نشین می گذاریم

 http://lorabad.com