آذر 1389,ساعت 06:30:25
ابتدا بلندپایه ترین دیپلمات آمریکا هیلاری کلینتون
«هردولتی دراین جهان می داند که دولت آمریکا روزنه هایی دارد مانند الک.

همیشه همینطور بوده است. با این وجود دولت های دیگر با آمریکا معامله می کنند، نه چون از ما خوششان می آید یا به ما اطمینان دارند یا فکر می کنند که ما راز نگه داریم بلکه چون به نفع آنهاست.» وقتی دولت آمریکا چنین خونسرد واکنش نشان می دهد می توان بر آن بود که حتی این دولت هم حُسن های انتشار سندهای دیپلماتیک را می بیند – با وجود سر و صداهای نمایشی به علت به اصطلاح جرم وخیانت به کشور. قانون اساسی آمریکا نیز صریح است: رسانه ها بدون اجبار به اعلامِ منابع خود اجازۀ انتشار دارند. اما این منابع، همانند باردلی مانینگ، اگر کار به جای باریک بکشد با دادن این اطلاعات مرتکب جرم شده اند.

آزادی اطلاعات، آزادی بازار

این حرف های صریح، وضع سیاست بین المللی را به خوبی روشن می کند. برای کشورها و ملت هایی که از نظام های اطلاعاتی آزاد استفاده می کنند دیدن واقعیت ها بیشتر سود است تا ضرر. آزادی اطلاعات و آزادی بازار دست در دست یکدیگر دارند.

در این سندهای دیپلماتیک با گونه ای هنر کشورداری آمریکا مواجه هستیم که خود را به رخ می کشد. دیپلمات های آمریکایی با سرسختی دنبال کمی صلح و آزادی و رفاهِ بیشترهستند – نه تنها برای آمریکا بلکه برای تمام ساکنان دهکدۀ جهانی. نیت ها و روش های آمریکایی ها آنچنان هم بد نمی نمایند، بویژه وقتی آنها را با نیت ها و روش های دشمنان و دوستانِ آمریکا بسنجیم.

معلوم است که دیپلمات های آمریکایی موقتا دچار مشکل می شوند اما منافع آمریکا در مجموع تقویت می گردد. زیرا اگرهمۀ حرف ها گفته شود آمریکا بیش از دشمنانش سود می برد که سیاستشان در مورد آنچه ناخوشایند است بیشتر معطوف به پنهان کاری است. از این جهت دنیا در اشتیاق قسمت بعدی از مجموعۀ ویکی لیکس است. اینکه ایران از اسرائیل خطرناک تراست، اینکه حاکمان یمن اذعان می کنند با آمریکا علیه طالبان همکاری می کنند، اینکه کرزای باید درهمۀ نشریه ها بخواند وجودش چه مشکل بزرگیست، اینکه پاکستان بیشتر از سوی طالبان تهدید می شود تا ازهند – همۀ این «وضعیت موجود» می تواند برای پیگیری منافع آمریکا فقط مفید باشد.محمود احمدی‌نژاد به تازگی از عراق به عنوان «یک پایگاه شیعه» نام برد که با تهدیداتی دست و پنجه نرم می‌کند. «برای رسیدن به این اهداف، ایران مجبور شده است که از خود انعطاف پذیری زیادی در عملیات‌ها و گاهی در ایدئولوژی نشان دهد». بدین ترتیب خیلی هم «به ندرت» نبوده که ایران«از گروه‌های شیعه یا گروه های رقیب - و حتی گاهی گروه‌های سنی- با هدف ایجاد وابستگی مالی- حمایت مالی و معنوی کند» و«عدد دقیقی برای این کمک‌ها وجود ندارد؛ ولی کمک مالی ایران به کسانی که این پول‌ها را می‌پذیرند چیزی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار در سال است که ۷۰ میلیونش به شورای عالی اسلامی عراق» و «شاخه نظامی آن، نیروی شبه نظامی بدر می‌رسد».

از سال ۲۰۰۳، «ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه پاسداران - سپاه قدس (نزدیک به رهبر ایران، علی خامنه‌ای) چگونگی پیاده کردن سیاست حکومت ایران در عراق را به عهده دارد». وی «از تمامی امکانات دیپلماتیک، امنیتی، اطلاعاتی و ابزارهای اقتصادی برای تاثیر بر متحدان و منتقدان عراقی خود استفاده میکند تا حکومتی طرفدار ایران در بغداد و همین طور دیگر شهرستان‌ها بر سر کار بیاید». بر اساس گفته‌های سفیر امریکا، آقای هیل، «سلیمانی با رئیس‌جمهور طالبانی، معاون رئیس‌جمهور عادل عبدالمهدی (شماره دوی شورای شیعه)، نوری المالکی، نخست‌وزیر سابق ابراهیم آل جعفری و رئیس‌ مجلس سنی عیاد السامرائي روابط نزدیکی دارد».

همه می خواهند دل ما را به دست بیاورند

واکنش جهانی به این نوع دیپلماسی آمریکا نقش محوری این کشور را درعصر شبکه های اطلاعاتی تأیید می کند. راهبرد شناسِ ارشدِ کلینتون یعنی آنه- ماری اسلاوتر مدعی است، قدرت امروزه با گستردگی ارتباطات تعریف می شود. به گفتۀ وی به این ترتیب میزان ارتباطات جهانی آمریکا بزرگترین مزیت این کشورهم هست. به هرحال عنوان های خبری رسانه های جهانی، دنیایی را نشان می دهند که نظر آمریکا را جدی می گیرد. همانند روزی که بچه ها در مدرسه کارنامه می گیرند، هرکشور، هر حزب می خواهد بداند چه نتیجه ای گرفته است. و همه همچنان می کوشند آمریکارا به طرف خود بکشند. هر کس می خواهد چهارپایِ آمریکا گاری به گل نشانده اش را بیرون بکشد.

با این وجود ناخشنودی از افشای گفتگوهای محرمانه، گفتگوی جهانی را دربارۀ صلح و آزادی و رفاه دچار ابهام می کند. اما تغییر دید هیچگاه به معنای کنار گذاشتن منافع تثبیت شدۀ ملت ها نیست. آنچه انسان های زیادی در جهان آرزو می کنند، چگونه آنها منافع خود را با هم پیوند می زنند، همۀ اینها تنها بسیار آهسته تغییر می کند. و با توجه به منافع کنونی، ایالات متحده همچنان طرف صحبت پیدا خواهد کرد – و راهی دیگری برای حفاظت از اطلاعات. هنوز تا مدتها نیاز است دل آمریکایی ها را به دست آورد تا بتوان منافع خود را پیش برد.

آیندۀ درخشان برای ایالات متحدۀ آمریکا

در پنجاه سال آینده ایالات متحده راهی به نسبت مطمئن خواهد رفت که وعدۀ رشد و رفاه می دهد. آیندۀ اروپا و حاشیۀ اروپا – منظور روسیه و آسیای مرکزی و چین و هنو و نیز شرق است که به اروپا بسیار نزدیک است – کمتر درخشان می نماید. معلوم است که تحولات انقلابیِ عصرِ اطلاعات آمریکایی ها را هم با مشکل روبرو می کند. آنهایی که اینقدر به اطلاعات شبکه ای اهمیت می دهند باید همواره میان آزادی اطلاعات و حفاظت اطلاعات تعادل برقرار کنند. لازمۀ این کار توانایی سیاسی است.

میزان سندهای انتشار یافته، در هر کشوری به برخی از نتیجه گیری ها منجر می شود. از برلین «سیاست غلط بایگانی» به گوش می خورد و «دیوان سالاران ناتوان». احمدی نژاد در تهران می گوید: اینکه پادشاه عربستان سعودی خواسته سر مار ایران را از بدن جدا ببیند قطعاٌ تنها افسانۀ سازمان سیاست.

تنها در آمریکا نیست که خیلی ها ژولین آسانژ را خطر می دانند، می گویند وی خائن یا حتا بدتر است. بنابراین: کلکش را بکنید! البته باید انگیزه ها و روش های آسانژ را مورد بررسی قرار داد مانند انگیزه های هر فعال یا روزنامه نگار دیگر. اما پدیدۀ ویکی لیکس فراتراز آسانژ است. هیاهو در مورد شخص او گمراه کننده است.

ویکی لیکس به هیچ رو پایان روزنامه نگاری سنتی نیست بلکه بیشتر نوزایی آن است. تبیین مناسبات و توضیح پدیده ها وتشریح نزدیک به واقعیت وضعیتِ چشم انداز سیاسی و ( اقتصادی)، همۀ اینها کم اهمیت نمی شود بلکه بر عکس: درعصر اطلاعات اجتناب ناپذیر می شود، عصری که میزان داده ها به شدت افزایش می یابد. درفاصلۀ بین سال های 2008 و 2009 میزان اطلاعات در سطح جهان 62 درصد افزایش یافت و به 800 هزار

  

پتابایت رسید. در سال 2010 عصر زتابایت ( 1 میلیون پتابایت) آغاز شده است. زمان برای لَختی آسایش نیست، تاریخ نوشته می شود!

مطلب فوق ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان در خارج از کشور است

با درود بیکران به تمام فرزندان لر در سراسر دنیا که مایه افتخار این جنبش هستند

www.lorabad.com   

از: اندرو دنیسون

در: دی تاگس تسایتونگ

تاريخ بروز رساني ( 22 آذر 1389,ساعت 06:44:33 )