آذر 1390,ساعت 07:24:21
دکتر وین دایر در کتاب "عظمت خود را دریابید"، میگه :
آدم ها دو دسته هستند: غازها و عقاب ها. هرگز نباید عقاب ها رو بهمدرسه غازها فرستاد و نباید افکار دست و پا گیر غازها فکر عقاب ها رومشغول کنه. کسی که مثل غاز هست و تعلیم داده شده، نمی تونه درست پرواز کنهو به خار و خاشاک گیر می کنه که مانع پروازش می شه . ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه . عقابی که مثل غاز رفتار می کنه از ذات خودش فرار می کنه.

دکتر وین دایر در کتاب "عظمت خود را دریابید"، میگه :

آدم ها دو دسته هستند: غازها و عقاب ها. هرگز نباید عقاب ها رو بهمدرسه غازها فرستاد و نباید افکار دست و پا گیر غازها فکر عقاب ها رومشغول کنه. کسی که مثل غاز هست و تعلیم داده شده، نمی تونه درست پرواز کنهو به خار و خاشاک گیر می کنه که مانع پروازش می شه . ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه . عقابی که مثل غاز رفتار می کنه از ذات خودش فرار می کنه.

بدترین چیز ندونستن قوانین عقاب هاست . این که ندونیم چطوری عقاب باشیم :

غازها همه مثل هم فکر می کنند و همیشه هم ادعا می کنند که درست فکر میکنند . افکارشون کپی شده هست و اصلاً خلاقیت نداره . اکثر مواقع هم همگی باهم به نتایج یکسان می رسند چون دقیقا مثل هم فکر می کنند .

عقاب ها میدونند زمانی که همه مثل هم فکر می کنند در واقع اصلا کسی فکر نمی کنه .

غازها همیشه می دونند غاز دیگه چطوری زندگی کنه بهتره. هر کسی جای کسدیگه تصمیم می گیره . برای همین اکثراً یا دیر به بلوغ ( فکری جنسیاحساسی ) می رسن و یا اصلا بالغ نمی شن .

عقابها به خلاقیت ذهن هر کس اعتقاد دارن و در زندگی، ماهیگیری به فرد یاد می دنو نه ماهی . در محله عقاب ها هر کسی جای خودش باید فکر کنه و کسی مسوولیتزندگی کس دیگه رو به عهده نمی گیره .

 غازها از جسمشون بیش از حد کار می کشن و تمام توان داشته و نداشته رو به کار می گیرن ولی به نتایج دلخواه نمی رسن  .

عقابها اول تمام جوانب کار رو در نظر می گیرن ، با توجه به تجارب قبلی و برنامهریزی های ذهن خلاقشون تصمیم می گیرند و بعد شروع به کار می کنند . عقاب هاایمان دارند که تلاش جسمی به تنهایی اصلا برای کار کافی نیست .

غازها باید همه رو راضی نگه دارند و تمام تلاششون رو در روابط می کنند کههمه انسان ها ، تک به تک از اونها راضی باشند . به جای انجام وظایف ورسالت خودشون ، رضایت همه اطرافیان رو با هر زحمتی شده به دست می یارن چوناگر به دست نیارن احساس خلا می کنند .

عقابها می دونند که به دست اوردن رضایت همه افراد امکان نداره و نیمی از مردمهمیشه با نیمی از افکار اونها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست کهمخالفانش رو راضی نگه داره .

 غاز نه نمی گه و همش شاکی هست که چرا باید اینهمه به دیگران توجه کنه .

عقاب در مواقعی که لازم هست ، به راحتی نه می گه .

غاز شرط اول ارتباط رو صمیمیت بیش از حد می دونه .

عقاب شرط اول ارتباط رو احترام متقابل می دونه .

غاز نمی خواد باور کنه که دشمنی داره .

عقاب می دونه که باید دشمنش رو ببخشه ولی بهش اعتماد نمی کنه .

غاز از تجربیات درس نمی گیره و فقط آزار می بینه .

عقاب بعد از گذروندن سختی مسئله ، به فکر پذیرش مسئله و درس های ممکنه هست .

غاز از دلش هیچ وقت حرف نمی زنه .

عقاب با دلش زندگی می کنه .

غاز یا احساسیه و یا منطقی .

عقاب می دونه که در دورانی از زندگی باید مغز رو پرورش و ورزش داد و در دورانی دیگه باید دل رو نوازش داد و به حرف های دل بها داد .

 بدرود    www.lorabad.com

تاريخ بروز رساني ( 02 دي 1390,ساعت 15:56:22 )