رداد 1391,ساعت 18:53:32 | |
واحد نهضتهای آزادی بخش سپاه بوسيله محمد منتظری در داخلسپاه تشكيل شد. اما سپاه تنها محملی برای پوشش رسمی فعاليتهای برون مرزی وی بود كهسالها قبل از انقلاب روابط بسيار گستردهای با نهضتهای آزادبخش منطقه و جهان برقراركرده بود. اين واحد را هر چند شايد بتوان به نوعی اطلاعات خارجی سپاه در اين دورهدانست، اما به علت شخصيت با نفوذ محمد منتظری كه اصولا در قالبهای سپاه نمیگنجيد،فرماندهی و كنترل آن نيز در بيرون از سپاه بود و همين مسئله موجب تنشهای بسيارميان فرماندهی سپاه و نيز سپاه با وزارت خارجه شده بود. واقعه اشغال فرودگاه تهراندر دوره دولت موقت توسط محمد منتظری و نيروهای وی اوج اين تنشها بود.
* واحدنهضتهایآزاديبخش سپاه:
واحد نهضتهای آزادی بخش سپاه بوسيله محمد منتظری در داخلسپاه تشكيل شد. اما سپاه تنها محملی برای پوشش رسمی فعاليتهای برون مرزی وی بود كهسالها قبل از انقلاب روابط بسيار گستردهای با نهضتهای آزادبخش منطقه و جهان برقراركرده بود. اين واحد را هر چند شايد بتوان به نوعی اطلاعات خارجی سپاه در اين دورهدانست، اما به علت شخصيت با نفوذ محمد منتظری كه اصولا در قالبهای سپاه نمیگنجيد،فرماندهی و كنترل آن نيز در بيرون از سپاه بود و همين مسئله موجب تنشهای بسيارميان فرماندهی سپاه و نيز سپاه با وزارت خارجه شده بود. واقعه اشغال فرودگاه تهراندر دوره دولت موقت توسط محمد منتظری و نيروهای وی اوج اين تنشها بود. از نظر محمدمنتظری و بعدها سيد مهدیهاشمی وظيفه اين واحد حمايت از نهضتهای آزاديبخش بدونتوجه به ماهيت آنها و نيز سياستهای رسمی كشور در عرصه خارجیبود. اما نهايتا فعاليتهای خارج از قاعده اين واحد و نيز تزاحمشديد آن با سياست خارجی دولت موقت و بعدها با دولت رجايی منجر به انحلال آن شد.
بخشی از نيروهای اين واحد از سپاه خارج شدند و جريان نهضت جهانی اسلام را به رهبریسيد مهدیهاشمی ايجاد كردند و گروه ديگری نيز جذب واحد اطلاعات شدند. انحلال اينواحد از طريق مصوبه مجلس و نيز دخالت صريحهاشمی رفسنجانی كه در آن زمان رياست مجلسرا برعهده داشت، انجام گرفت. بنا به دلايلی كه بعدها در تاسيس وزارت اطلاعات نيز درنظر گرفته شد، هاشمی رفسنجانی اعتقاد داشت كه قدرت گرفتن اطلاعات سپاه موجب كودتایاين نيرو خواهد شد.
* واحداطلاعاتسپاه واحد اطلاعات سپاه با انگيزه جمع آوری اطلاعات از گروهایمخالف انقلاب و معارض تاسيس شد. اولين فرمانده واحد اطلاعات ستاد مركزی سپاه، محسنرضايی است كه بعدها پس از مرتضی رضايی فرمانده كل سپاه میشود. كادر اين واحد دراين دوره عمدتا از نيروهای بسيار جوان تشكيل شده اما هدايت آنها زير نظر كسانی استكه قبل از انقلاب تجربه فعاليتهای مخفی و نيز برخورد با ساواك راداشتهاند. از اين رو تقسيم كار نيز بسيار ابتدايی بوده و ساختارسازمانی آن نيز هنوز شكل نهايی خود را نيافته است. نيروهای آن فاقد تجربه اطلاعاتیبوده و تنها منبع آموزشی آنها نيز جزوات برجای مانده از ساواك است. در اين مقطعبيشتر اسناد ساواك تا زمان تحويل به وزارت اطلاعات در دست واحد اطلاعات است. واحد اطلاعات سپاه در اين مقطع از امكانات ساواك و اموالمصادره شده از وابستگان رژيم سابق استفاده میكند و از نظر فنی در سطح پائينی قراردارد. روحيه آزمون و خطا كاملا در ساختار آن مشهود بوده و نحوه گزينش آن نيز براساس روابط دوستانه افراد با يكديگر است. در اين دوره هسته اصلی واحد اطلاعات راجوانان انقلابی شهر ری و محلههای اطراف آن مانند نازی آباد و جوانمرد قصاب و خزانهتشكيل میدهند و اين انحصار در ساختار اطلاعاتی سپاه برای ساليان متمادی برجایمیماند.
متلاشی كردن حزب توده و فرقان، برخورد با كودتای نوژه ( در ايندو مورد اطلاعات تائيد نشدهای از همكاری سازمانهای اطلاعاتی شوروی سابق وجوددارد) و نيز برخورد با آندسته از گروههای سياسی كه وارد فاز نظامی شده اند،كارنامه واحد اطلاعات در اين دوره است. واحد اطلاعات سپاه در اين دوره همكاری بسيارنزديكی با دادستانی انقلاب و بخش اطلاعات آن دارد و تقريبا بصورت ضابط اين نهاد عملمیكند.
سپاه در طی اين سالها به دو بخش اصلی ستاد مركزی و سپاهكشور تقسيم میشود. نبايد فراموش كرد كه اين تقسيم بندی، در واقع، به نوعی تقسيم ابتدايیسپاه به دو بخش صف و ستاد بوده است. ( نيروهای ستادی در يك تشكيلات نظامی عمدتاحالت برنامه ريزی و كنترل اجرا را برعهده دارند در حاليكه نيروهای صف معمولا بهنيروهای عملياتی كه وظيفه اجرای دستورات ستاد مركزی را دارند اطلاق میشود). در ايندوره سپاه كشوری خصوصا سپاه تهران در زمينه اطلاعات و نيز عمليات بسيار سازمانيافته و موثر عمل میكند. گشتهای اطلاعاتی القارعه در اين دوره از ابتكارات بسيارموثر سپاه در برخوردهای خيابانی بشمار میرود.
*واحد اطلاعات در دورهجنگ: در اين دوره با تثبيت سپاه به عنوان صحنه گردان اصلی جنگ،تلاش میشود تا تمامی زمينههای اطلاعاتی نيز به جنگ مرتبط شوند. در سازمان دهیجديد، سپاه از حالت واحدی خارج شده و تمامی واحدها به معاونت تبديل میشوند. ازاين رو واحد اطلاعات سپاه نيز به معاونت اطلاعات سپاه تغيير نام میدهد.
با انتصاب محسن رضايی به فرماندهی كل سپاه، افراد ديگری به رياستاطلاعات سپاه میرسند كه از آن جمله اند، رضا سيف اللهی، سيد كاظم كاظمی ( كه دريكی از ديدارهای دورهای از مناطق جنگی به شهادت میرسد) و نيز احمد وحيدی. اينآخری از همان زمان تشكيل واحد اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضايی تا زمان رسيدنبه فرماندهی اطلاعات سپاه همواره نقش جانشين اطلاعات سپاه را داشته و بعدها نيز باشهادت سيد كاظم كاظمی به رياست اين ساختار منصوب میشود.
معاونت اطلاعات در اين دوره دارای ساختار بخش اطلاعات عراق،اطلاعات خليج و كشورهای عربی، امنيت، بخش لبنان، بخش افريقا، بخش عمليات ويژه وتشكيلات اداری خاص خود است. هر چند از نظر سازمانی، ساماندهی مجدد معاونت اطلاعاتسپاه پس از تشكيل وزارت اطلاعات و گرفته شدن بيشتر وظايف اطلاعاتی آن چندان بهآسانی صورت نمیگيرد اما تلاش میشود تا حوزههای جديدی برای فعاليت اين معاونت درعرصههای اطلاعاتی تعريف شود.
*رويكردهای جديد درمعاونت اطلاعات سپاه: همانگونه كه گفته شد تشكيل وزارت اطلاعات، محدوديتهای وسيعیرا در دو عرصه داخلی و خارجی برای اطلاعات سپاه ايجاد كرد. با سپرده شدن اطلاعاتامنيتی در داخل و نيز اطلاعات خارجی به وزارت اطلاعات و از سوی ديگر گرفته شدنامكانات و انتقال افراد با تجربه سپاه به اين وزارت خانه، جريان اطلاعات در سپاهعملا به ركود كشيده شد.
بنابراين تشكيلات اطلاعات در سپاه بدنبال تعريف ماموريتهای جديدبود تا مجددا فضای لازم برای تاثير گزاری در جامعه اطلاعاتی را داشته باشد. در اينزمينه دو رويكرد جديد در اطلاعات سپاه تا حدودی ركود ايجاد شده را جبران كرد. اولپيگيری حمايت از نهضتها و جنبشهای آزاديبخش اسلامی و دوم ايجاد جريان جنگهاینامنظم .
در خصوص رويكرد اول، معاونت اطلاعات سپاه بسرعت به تقويت نيروهایخود در لبنان و سوريه پرداخت و تلاش كرد تا در كشورهای همجوار جای خالی واحدنهضتهای سابق را كه قبلا حوزه فعاليت گروه محمد منتظری بود را پر كند. با توجه بهدرگيريهای وسيع اسرائيل در جنوب لبنان، تقويت حزب الله با موفقيت چشمگيری روبرو بود. در اين مرحله بخش لبنان معاونت اطلاعات سپاه موفق شد تا اولين پايگاههای آموزشنظامی خود را در لبنان داير كرده و پايگاههای محكمی را در سوريه ايجاد كند.
از سوی ديگر بالا رفتن ميزان تاثير گزاری حزب الله در مناقشهدرونی لبنان و نيز استقامت آنان در جنوب لبنان در برابر اسرائيل مشروعيت خاصی رابرای اين جريان ايجاد كرد. حزب الله از اين پس با حمايتهای مالی، نظامی واطلاعاتیمعاونت اطلاعات سپاه جای خود را درعرصه مناقشات سياسی ونظامی لبنان باز كرد. جريانگروگانگيری چند تن از اتباع آمريكايی توسط حزب الله و نيز منافعی كه ايران در اينميان از نظر سياسی و نظامی بدست آورد، الويت ويژهای را برای حزب الله و معاونتاطلاعات سپاه موجب شد.
با نهايی شدن سازماندهی حزب الله لبنان، شورايی بنام شورای قرار(شورای تصميم گيری) در آن ايجاد شد كه يكی از اعضای آن فرمانده سپاه لبنان بود كهتوسط معاونت اطلاعات سپاه منصوب میشد. وظيفه اين فرد فرماندهی نيروهای سپاه درلبنان و نيز نظارت بر تصميم گيریهای متخذه در حزب الله لبنان بود.
دومين رويكرد جديد اطلاعاتی معاونت اطلاعات سپاه، ايجاد جريانجنگهای نامنظم اطلاعاتی است كه با توجه به شدت گرفتن جنگ، هيچ نهادی بصورتسازماندهی شده متولی آن نبوده است. در چنين شرايطی فرماندهی اطلاعات سپاه بابكارگيری برخی از فرماندهان لشگرهای عملياتی سپاه مانند علی فضلی در اواخر سال١٣٦٣تلاش كرد تا يك قرارگاه جنگهای نامنظم با گرايش اطلاعات و ايجاد حلقههای جمعآوری اطلاعات در درون خاك عراق تاسيس كند.
هر چند در همان ابتدای كار به علت اختلاف ديدگاه ميان فرماندهاناطلاعات و نيروهای رزمی در مورد ساختار، ماموريت و كيفيت اين قرارگاه اختلافاتیبروز كرده و موجب خروج فضلی و ديگر اطرافيان وی از معاونت اطلاعات میشود اما نتيجهاين تلاش، قرارگاه رمضان است كه مركزيت جنگهای نامنظم اطلاعاتی سپاه محسوب میشودو بعدها به يكی از مهمترين قرارگاههای اطلاعاتی و عملياتی سپاه در كل جنگ تبديلمیشود.
اين قرارگاه در شهر كرمانشاه بتدريج جای خود را به عنوان اولينتجربه موفق جنگهای نامنظم باز كرده و با گسترش آن بتدريج معاونت اطلاعات بخش اعظمنفوذ خود را بر آن از دست میدهد. بعدها اين قرارگاه نيز مانند ديگر قرارگاههایسپاه تحت امر مستقيم فرماندهی كل سپاه قرار میگيرد. از فرماندهان اصلی اين قرارگاهمیتوان به محمد باقر ذوالقدر و نيز محمد نقدی (شمس) اشاره كرد. لشگر ده بدر كهمتشكل از معاودين عراقی است نيز تحت امر همين قرارگاه قرار دارد.
بنابراين در اين دوره اطلاعات سپاه تمام توان خود را صرف اطلاعاتعراق، قرارگاه رمضان و نهضتهای اسلامی در بيرون از ايران میكند. مسئله اطلاعاتعراق با شدت گرفتن اختلاف ميان وزارت اطلاعات و معاونت اطلاعات سپاه بصورت فرماندهیجداگانهای در آمده و مسئوليت آن بدست علی آقا محمدی نماينده سابق مجلس و قائم مقامفعلی صدا و سيمای جمهوری اسلامی سپرده میشود.
در اين دوره، يك واقعه بصورت مجرد نقش اطلاعات سپاه را برجستهمیكند و آن مسئله مك فارلين است. بدلايلی با تمايلهاشمی رفسنجانی برای خارج كردنآمريكا از موضع (جنگ بدون برنده ميان ايران و عراق) باب مذاكرات با آمريكا از طريقمنوچهر قرباني فر گشوده میشود. اما اينبار ماموريت رسيدگی اين پرونده به جای وزارتاطلاعات كه بانی اطلاعات خارجی است به اطلاعات سپاه سپرده میشود.
قائم مقام معاونت اطلاعات در اين زمان فريدون وردی نژاد است كهبعدها به علت خدماتش در جريان ماجرای مك فارلين به رياست خبرگزاری جمهوری اسلامی ونيز سفارت ايران در چين میرسد. كنترل عملياتی ورود مك فارلين به ايران زير نظر ویو در حوزه عمل بخش ويژه معاونت اطلاعات سپاه صورت میگيرد كه مدتها به دليل فعالشدن وسيع وزارت اطلاعات در خارج، فعاليت چندانی نداشت.
* اطلاعات سپاه و پايانجنگ: جنگ در زمانی به پايان میرسد كه وزارت اطلاعات تبديل بهاصلیترين ساختار اطلاعاتی گرديده و سپاه نيز تقريبا بزرگترين تشكيلات نظامی دركشور را كنترل میكند. جنگ موهبتی برای ساختارهای امنيتی و نظامی كشور بود تا درسايه آن دست به گسترش سازمانی خود زده و نيز مبالغ بسياری را به عنوان هزينه وبودجه دفاعی و امنيتی دريافت كنند. اما در پايان جنگ چنين چشم اندازی ديگر وجودنداشت. يكی از دلايل قبول قطعنامه ٥٩٨ توسط ايران گزارش مسئولان اقتصادی مبنی بربحرانی بودن وضعيت اقتصاد كشور بود. از همين رو پايان گرفتن جنگ به نوعی افزايشمطالبات مردمی بود كه در تمامی اين هشت سال وضعيت بحرانی اقتصاد را تحمل كردهبودند. پايان جنگ از سويی آغاز تعديل سازمانهای نظامی نيز بود كه بعضا بصورتبیرويه رشد كرده بودند و بودجه عظيمی را بر خزانه دولت تحميل میكردند. بنابراينتجديد سازمان در تمامی زمينهها از جمله اطلاعات امری ضروری بود.
* تشكيلنيروی قدس:
ضرورت بازنگری درساختارهای دوران جنگ و نيز تعريف ماموريتهای جديد تحولات وسيعی را در درون معاونتاطلاعات سپاه ايجاد كرد. با انتخاب رهبريت جديد برای نظام، خط مشیهای جديد نيزبرای سپاه وضع شد كه يكی از آنها ايجاد نيروی مقاومت و ديگری ايجاد نيرويی برایحمايت از نهضتهای اسلامی در سرتاسر جهان شد. بنابراين سپاه كه تا اين زمان براساسفرمان ٢٦ شهريور سال ١٣٦٤ آيت الله خمينی دارای سه نيروی زمينی، دريايی و هوايیبود، دو نيروی ديگر را نيز با تغييراتی كه در بسيج و معاونت اطلاعات بوجود آورد بهساختار كلی خود اضافه كرد. نيروی قدس سپاه پاسداران حاصل تغييرات بنيادی معاونتاطلاعات سپاه بود اما تبديل معاونت به نيرو هر چند مزيتهای بيشتری برای اطلاعاتسابق سپاه داشت اما موجب يك جراحی ديگر در اين ساختار گرديد. در سال ١٣٦٨ ستاد كلسپاه پاسداران به ستاد مشترك سپاه تغيير نام داد. در پی اين تحول بر مبنای ساختارارتش، ادارات مختلف ستاد مشترك نيز شكل گرفت. يكی از اين ادارات، اداره اطلاعاتستاد مشترك سپاه بود، با تشكيل اين اداره بسياری از نيروهای كيفی نيروی قدس جذب ايناداره شدند. اين دومين زايش اطلاعاتی از ساختار اصلی اطلاعات سپاهبود.نیروی قدس عملا تا زمانبحران بوسنی اسير بحرانی بود كه در واقع كل كشور دچار آن بود. جريان اعطای درجاتنظامی و نيز بحران در بودجه بندی نيروهای نظامی كشور گريبان اين نيروی تازه تاسيسرا نيز گرفته بود.
هاشمی رفسنجانی به عنوانرئيس جمهور به نيروهای نظامی كشور اعلام كرده بود كه اقتصاد كشور مانند زمان جنگنمیتواند هزينههای آنان را تامين كند اما دست نيروهای نظامی را برای فعاليتهایاقتصادی با استفاده از رانتهای دولتی به منظور خودكفايی باز گذاشته بود. به دنبالهمين سياست است كه در تمامی نيروهای نظامی معاونتهای خودكفايی وارد ساختار سازمانیمیشوند و نيروی قدس نيز از اين مسئله مستثنی نيست. جريان اعطای درجههاینظامی و نيز برنامههای خودكفايی اقتصادی، طبقه خاصی را در نيروهای نظامی و امنيتیايجاد میكند كه سرمنشا بسياری از مفاسد اقتصادی و امنيتی در سالهای بعد میشود.دوره بلاتكليفی پس از جنگ شايعات وسيعی را مبنی بر انحلال سپاه قدس را شايع میكند و اينمسئله تا زمان بحران بالكان و شروع جنگ در بوسنی ادامه میيابد.
ترور مبارزان و مخالفان داخلی از جمله : ●اسامی ترورها و جنایات مافیای حاکم بر ایران در آینده نزدیک خواهد آمد
|