به باور شما دلسوزان و انسانهای مسئولیت پذیر در این دوران سخت و برزخی و آتشی که در منطقه جغرافیایی ما برای سوزاندن همه همتبارانمان هر لحظه نزدیکتر میشود ، تمدن ایلام یا کاسیان مربوط به چه کسانی بوده؟ما چه منابعی تحقیقی و پژوهشی در اختیار داریم که نامی از ایلامیان و اتابکان لر در آن نیست؟این همه باستان شناس که از 150 سال پیش در حوضه تمدن ایلامیان مشغول بررسی و تحقیقات هستند و همه ساله در نشریات معتبر دنیا انتشار می یابد .بسیاری در جهت اختلاف افکنی بین کرد ، لرو لک به عنوان اقوام مجزا هستند و دشمنان مشترکمان برای این اینکار دست به هر کاری زده اند -اما غافل از اینکه کوچکترین وجه مشخصه ای که اینها را جدا از هم بکند وجود ندارد از رسومات کلی در عزا و عروسی تا موسیقی گرفته همچنین شکل و شمایل این مردم دقیقا یکسان است -تنها اختلاف اندکی که در این بین مستمسک اختلاف افکن ها است نوع گویش است که آنهم بر می گردد به دوره ای که طوایفی در قسمت شمال لرستان در دست سلسله برزیکانی از کردهای عثمانی اداره می شده اند و گویش لری این طوایف تبدیل به ترکیبی از گویشی لری و کردی شده است .همه مردم لک زبان تا چند دهه گذشته پوششی مانند همتبارانمان یعنی لر بختیاری داشته اند ( تصاویر عهد مشروطه از مردم شمال لرستان گواه این مدعا است از جمله مردان روستاهای محل تولد ما که تا 40یا 50 سال پیش شلواری مانند شلوار بختیاری می پوشیدیم)- هیچ میدانید در کردستان اقلیمی عراق کنونی ، در دانشگاه کرمانجها وسورانیها زبان همدیگر را بخوبی نمی فهمند واززبان سوم برای ارتباط استفاده می کنندوقطعا" اگر اینها داخل یک کشوربودند حالا جنگشان بر سر این بود که ما زبانمان کردی نیست.یا مثلا زبان ایلامیهاوکلهرهای کرمانشاه از لحاظ دستوری با کرمانجی وسورانی فرق دارد .اما عزیزان یاد بگیریم که همه می گویندکرد هستند .ما و کردها با هم برادر و از یک ملت (تاکید از ماست)هستیم و به این برادری افتخار می کنیم اما واقعیت تاریخ اینست میان ما تفاوت ایجاد شده است و دلیلش اینکه بخشی زیادی از کردها بیشتر جزء عثمانیها(ترکیه)و بخش عظیمی دیگر در طول تاریخ با اعراب بوده اند و بیشترین اشتراکات فرهنگی را به اجبار با آنها دارند .از شیوه پوشش لباس گرفته تا بیشتر اداب و رسو
مریم پارسا / کرد پرسکردها و لرها نیز خود به گروههای مختلفی تقسیم میشوند؛ به طور نمونه یکی از اقوام بزرگ کرد، کرمانجها و یکی از گروههای بزرگ لر بختیاریها هستند و در این میان گروه سومی نیز وجود دارند که شباهت بی اندازه ای به کردها و لرها دارند و لک نامیده میشوند.پیشینه ی تاریخی، زبانی و فرهنگی هر قومی نشان از تمدن آن قوم دارد و آنچه که میتواند تمدن یک قوم را همواره زنده و پابرجا نگه دارد حفظ و شناخت ریشه های تاریخی فرهنگی و اصالت آن قوم است. تطبیق و بازبینی و ژرفنگری در ابعاد زندگی اقوام مختلف میتواند باعث پیوند ناگسستنی میان نسلهای جدید با ریشه هایشان باشد. کردها و لرها هر دو از اقوام اصیل ایرانی محسوب میشوند که دارای اشتراکات فرهنگی و زبانی بسیاری هستند. شناخت و بازنمایی اشتراکات تاریخی، فرهنگی و زبانی میان این دو قوم میتواند نسل جدید را با تمدن فرهنگی و تاریخی کردی و لری آشنا سازد و راهی برای حفظ میراث فرهنگی و زبانی هر دو قوم باشد. کردها و لرها نیز خود به گروه های مختلفی تقسیم میشوند؛ به طور نمونه یکی از اقوام بزرگ کرد، کرمانجها و یکی از گروههای بزرگ لر بختیاریها هستند و در این میان گروه سومی نیز وجود دارند که شباهت بیاندازهای به کردها و لرها دارند و لک نامیده میشوند. اما در این مقاله محوریت بررسی مجموع کردها و لرها هستند و به این اقوام هم در مجموعه همان کرد و لر پرداخته میشود. آنچه در این مقاله بیان میشود بدون هیچگونه جانبداری و تعصب و تنها بر اساس مستندات تاریخی و پژوهشهای داخلی و خارجی و کنکاش و گفتوگوی مستقیم با عدهای از مردم کرد و لر ساکن ایران است.
15. واسیلی، نیکیتین. (1363). کرد و کردستان، ترجمه محمد قاضی، تهران: درایت .از همتبار عزیز مان که این مطلب را برایمان ارسال نموده است بینهایت سپاسگذاریم www.lorabad.com |
|
تاريخ بروز رساني ( 22 دي 1392,ساعت 18:49:37 ) |
م عمومی مردمان کرد.زنده باد کرد و زنده باد لر