به باور شما دلسوزان و انسانهای مسئولیت پذیر در این دوران سخت و برزخی و آتشی که در منطقه جغرافیایی ما برای سوزاندن همه همتبارانمان هر لحظه نزدیکتر میشود ، تمدن ایلام یا کاسیان مربوط به چه کسانی بوده؟ما چه منابعی تحقیقی و پژوهشی در اختیار داریم که نامی از ایلامیان و اتابکان لر در آن نیست؟این همه باستان شناس که از 150 سال پیش در حوضه تمدن ایلامیان مشغول بررسی و تحقیقات هستند و همه ساله در نشریات معتبر دنیا انتشار می یابد .بسیاری در جهت اختلاف افکنی بین کرد ، لرو لک به عنوان اقوام مجزا هستند و دشمنان مشترکمان برای این اینکار دست به هر کاری زده اند -اما غافل از اینکه کوچکترین وجه مشخصه ای که اینها را جدا از هم بکند وجود ندارد از رسومات کلی در عزا و عروسی تا موسیقی گرفته همچنین شکل و شمایل این مردم دقیقا یکسان است -تنها اختلاف اندکی که در این بین مستمسک اختلاف افکن ها است نوع گویش است که آنهم بر می گردد به دوره ای که طوایفی در قسمت شمال لرستان در دست سلسله برزیکانی از کردهای عثمانی اداره می شده اند و گویش لری این طوایف تبدیل به ترکیبی از گویشی لری و کردی شده است .همه مردم لک زبان تا چند دهه گذشته پوششی مانند همتبارانمان یعنی لر بختیاری داشته اند ( تصاویر عهد مشروطه از مردم شمال لرستان گواه این مدعا است از جمله مردان روستاهای محل تولد ما که تا 40یا 50 سال پیش شلواری مانند شلوار بختیاری می پوشیدیم)- هیچ میدانید در کردستان اقلیمی عراق کنونی ، در دانشگاه کرمانجها وسورانیها زبان همدیگر را بخوبی نمی فهمند واززبان سوم برای ارتباط استفاده می کنندوقطعا" اگر اینها داخل یک کشوربودند حالا جنگشان بر سر این بود که ما زبانمان کردی نیست.یا مثلا زبان ایلامیهاوکلهرهای کرمانشاه از لحاظ دستوری با کرمانجی وسورانی فرق دارد .اما عزیزان یاد بگیریم که همه می گویندکرد هستند .ما و کردها با هم برادر و از یک ملت هستیم و به این برادری افتخار می کنیم اما واقعیت تاریخ اینست میان ما تفاوت ایجاد شده است و دلیلش اینکه بخشی زیادی از کردها بیشتر جزء عثمانیها(ترکیه)و بخش عظیمی دیگر در طول تاریخ با اعراب بوده اند و بیشترین اشتراکات فرهنگی را به اجبار با آنها دارند .از شیوه پوشش لباس گرفته تا بیشتر اداب و رسوم عمومی مردمان کرد.زنده باد کرد و زنده باد لر
مریم پارسا / کردپرس یکی از جلوه های اشتراکات فرهنگی کرد و لر آواز و موسیقی حزن انگیز و مراسم سوگواری نزدیک به هم است. شعر و موسیقی آن چنان با زندگی لرها و کردها تنیده شده است که این دو قوم حتی برای مراسم سوگواری نیز موسیقی و آواز ویژه ای دارند.
مریم پارسا / سرویس فرهنگی کردپرس : شاید به طور دقیق نتوان برای اولین سروده های حزن انگیز کردها و لرها تاریخی را تعیین کرد اما آنچه که غیر قابل انکار است این است که سروده ها و آوازها به دور از تکلف و در کمال سادگی سروده شده اند و مضامین بکر و دلنشین آوازها نشانگر این است که همه ی این سروده ها برآمده از عمق جان سراینده گان آنهاست. نوع موسیقی و آوازهایی هم که هر دو قوم در هنگام اندوه، دلتنگی، تنهایی و سوگواری به کار می برند بسیار شبیه به هم است. برای نشان دادن اشتراکات موسیقی و آواز حزن انگیز و سوگواری کردی و لری ابتدا به طور اجمالی به انواع موسیقی، آواز و سازهای اصیل میان هر دو قوم پرداخته شد هاست.
شایان ذکر است در این مقاله تأکید بر تبیین ساز و آوازهای حزن انگیز است به رقص، موسیقی و آوازهای شاد در مقالات آتی پرداخته خواهد شد.
اشتراکات موسیقایی و آواز کردی و لری
موسیقی و آواز کردها و لرها بسیار به هم شبیه است؛ نوع سازها، آوازها و حتی اوزان موسیقی میان هر دو قوم بسیار به هم نزدیک است. بیشتر ترانه های لری در میزانهای موسوم به 4/2، 8/6، 8/7 اجرا میشوند. که این وزنها در موسیقی کردی نیز وجود دارد. در بسیاری از ترانه ها در هر دو قوم شروع ملودی با سکوت همراه است و بیشتر ترانهها از دو جمله (فراز و فرود) و گاه از یک جمله تشکیل یافته اند. و معمولاً بیت واحدی از کلام در هر ترانه وجود دارد که تکرار می شود عموماً ترانه ها با انتخاب کلمه یا مصرعی که تکرار میشود نامگذاری میشوند. در ترانه ها و آوازهای هر دو قوم کرد و لر از کلمات و نامآ واهایی همچون اَمان آمان، ئازیزم یا عزیزم، اَرِی، خُوا، ههی، وِی و ... استفاده میشود و معمولاً در پایان هر ترانه نوازندگان قطعه ای ضربی با ریتم 4/2 می نوازند. البته در ترانه های لری بیت های تکراری و اساساً تکرار نسبت به ترانه های کردی کمتر است. بیشتر موسیقی های لری در دستگاه ماهور اجرا میشود اما نغمه های بختیاری بیشتر در دستگاه شور است. بیشتر آوازهای کردی نیز در دستگاه شور اجرا می شوند. در موسیقی لکی اجرا در دستگاه شور و ماهور تقریباّ به یک میزان رایج است اما نکته جالب توجه این است که اگرچه موسیقی لرستان بیشتر در دستگاه ماهور است اما شباهت موسیقی لری و لکی به کردی بسیار بیشتر از موسیقی بختیاری به کردی است. متن ترانه های فولکلور کردی و لری نیز بیشتر برگرفته از افسانه ها، حکایته ا و داستان های رایج میان دو قوم است. و در این ترانه ها بیشترین بسامد موضوعی با موضوعات حماسی و عاشقانه است. توصیف طبیعت نیز در ترانه ها و آوازهای میان هر دو قوم جایگاه ویژه ای دارد. خصوصاً شرایط زیست محیطی تقریباً یکسان لرستان و کردستان (قرار گرفتن هر دو استان در منطقه ی کوهستانی و اطلاق زاگرس نشینان به آنان)، شاعران و سرایندگان این ترانه ها و آوازها را به توصیفات بسیار زیبا از طبیعت برانگیخته است.
انواع موسیقی و آوازهای کردی و لری
آنچه در انواع موسیقی و آواز کردی و لری گفته میشود تنها برای برجسته کردن و معرفی بهتر این ترانه ها و موسیقی هاست چراکه موسیقی، رقص، ترانه و آواز درمیان هر دو قوم به ابعاد بسیار وسیعتری تقسیم میشود که مرزبندی دقیقی را نمیتوان برای آن تعیین کرد.
انواع موسیقی کردی:
گورانی: بزرگترین نغمه های کردی را در خود دارد و کهن ترین بخش ادبیات موسیقی کردی را شامل میشود و در زبان عامه به تمام شیوه ها و آوازهای موسیقی کردی گورانی گفته میشود.
بیت: بیشتر جنبه ی مذهبی و حماسی دارد. نام دیگر آن "بالوره" است. این آواز بیشتر در مهاباد و منطقه مکریان[1] اجرا میشود. در بیت گاهی نیز سرودهایی سوزناک موسوم به "سوز و مقام" سروده میشود که بیت با این مضامین تقریباً در بیشتر مناطق کردستان رایج است بالوره گویان، ساده، بدون تکلف و بی پرده آوازشان را از هر قسم که باشد سر میدهند.
سیاه چمانه: (به معنی چشمان سیاه یا سیاه چشمان) این آواز به شکل ده هجایی و دو مصراعی به سبک سروده های قبل از اسلام که هجایی بوده اند (و نه عروضی) سروده میشود. با توجه به ساختار اشعار که هجایی اند و دارای متنی ساده و به دور از تکلفاند میتوان قدمت این سروده ها را به قبل از اسلام دانست. البته در این سروده ها بیشتر جنبه ی عرفانی و مذهبی (اخیرا متن های عاشقانه سوزناک) غلبه دارد این در حالی است که در اشعار هجایی قبل از اسلام بیشتر مضامین حماسی، تعلیمی، بزمی و عاشقانه غلبه دارد. به سیاه چمانه "صوفیانه یا شیخانه" نیز میگویند. این آواز به شکل ده هجایی و دو مصراعی به سبک و سیاق ایرانیان کهن سروده میشود در مورد وجه تسمیه سیاه چمانه نظرهای گوناگونی وجود دارد. عدهای معتقدند سیاه چمان به معنی سیاه جامه است یعنی کسی که هنگام خواندن این آواز جامه مشکی میپوشیده است. این موسیقی بیشتر در مناطق اورامان، پاوه، نودشه، نوسود، مریوان و غرب سنندج استفاده میشود.
هوره: هوره آوازی حزن انگیز و زیباست که محتوای آن بیشتر سوگ، غربت، فقدان عزیزان، تنهایی و دلتنگی و هجرت است.
حیران: حیران را میتوان از زیر مجموعههای بیت دانست چرا که اغلب شامل سرودههای عاشقانه و پرسوز و گداز با اظهار عجز و لابه و دعا به درگاه خدا و ائمه و پیامبران است.
لاووک: لاووک یا "لاوژه" نیز یکی از آوازهای سنتی کردی است که در میان کرمانجهای خراسان به "لووهی له لو شوان" شهرت دارد. این مقام مخصوص زنان است به حیران نیز بسیار شبیه است.
چمری: این آواز به معنی شیون و عزا و نهال قامت خم شده است. چمری خوانی همانند نوحه خوانی است و در سوگ عزیزان و در بزرگداشت درگذشتگان سروده میشود.
موسیقی و رقص حماسی، چوپی، ههڵ پهڕکێ: مراسم موسیقی و رقص ههڵ پهڕکێ حاوی هفت ریتم اصلی است که به ترتیب با ساز و همراهی اجراکنندگان انجام میشود؛ ریتم آن از کند و آرام و گریان شروع میشود و به ریتم هیجانی (سێ جار یا کرژ) پایان مییابد و در میان آن ریتمهای دیگری نیز اجرا میشود.
مولودی خوانی: کردها این نوع شعرها را به همراه دف نوازی در میلاد پیامبر (ص) انجام میدهند.
انواع موسیقی لری:
موسیقی و ترانه های غنایی و عاشقانه: شامل موسیقی و ترانه هایی در فراق، وصال و توصیف زیبایی ها و حالات عاشق و معشوق است. مانند بیت ها (البته بیت بیشتر در بین بختیاریها رایج است.) و ترانه های مشهوری چون "هیلو، بینا بینا، کیودار، نغمه های شیرین و خسرو، ساری خوانی، میر بگی (میرونه) و ..."را در بر می گیرد. بخش دیگری از موسیقی و ترانه های عاشقانه حاوی موسیقیها و آوازهای شادی است که با رقصهای جمعی صورت میگیرد.
موسیقی و ترانه های رزمی و حماسی: این آوازها بیشتر پیرامون موضوعاتی چون ارزشهای حماسی، دلاوری، شجاعت، وطن پرستی، رزم و... هستند.
موسیقی و ترانه های سوگواری و حزن انگیز: این موسیقیها بیشتر جنبه آیینی دارند و حاوی مضامینی چون سوگ، تنهایی، نکوهش بیوفایی روزگار، اندوه و... هستند. از مقامهای بیکلام این سبک موسیقی میتوان به "چمری"، "سحری" و "پاکتکی" اشاره کرد. و از مقامهای با کلام این سبک میتوان به "هوره، مور، مووه، و مویه"، "رارا پیشکوه"، "رارا پشتکوه"، "رارا شیرازی" و "دنگ دال" (که بیشتر ویژه بختیاری هاست) اشاره کرد.
موسیقی و ترانه های فصول: از نمونه این ترانه ها برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو و... هستند.
موسیقی و ترانه های کار: این سبک موسیقی و آواز به منظور ایجاد روحیه شاد در تسریع و ترغیب زنان و مردان لر برای انجام کارها به صورت فردی و جمعی خوانده میشوند. (در بین کردها نیز چنین سروده هایی وجود دارد.)
موسیقی و ترانههای طنز (هزل) و هجو: این اشعار بیشتر به صورت سینه به سینه نقل شدهاند. در پارهای موارد خوانش آنها با اجرای حرکات نمایشی طنزآمیز همراه است. (این اشعار در بین کردها هم به همین صورت وجود دارد.)
موسیقی و آوازهای مذهبی: این آوازها هم شامل ترانه ها و آوازهای لری و لکی بر اساس اعتقادات شیعه میشوند و هم ترانه ها و آوازهایی صوفیانه لرها و لکهایی (و حتی کردهایی) که معتقد به آیین یارسان هستند میشوند. سرایش این آوازها با دف نوازی و سازهای ضربی بیشتر همراه است. و نیز چاوشی یا چواشی خوانی که در بازگشت زائری از سفر حج یا دیگر سفرهای مذهبی به هنگام استقبال از او خوانده میشود.
سازهای موسیقی مشترک کردها و لرها
سازها و آلات موسیقی رایج میان کردها و لرها بسیار شبیه به هم هست و تفاوت تنها در چند نوع ساز است. سرنا[2]، کرنا[3]، دهل[4]، نی[5]، تنبک[6]، کمانچه[7]، دوزله[8]، چنگ[9] و تنبور[10] مهمترین سازهای مشترک میان کردها و لرها ست. اما در میان کردها دف[11]، دایره، دیوان[12]، و شمشال[13] و باغلمه نیز استفاده می شود. که باغلمه و شمشال از سازهای مخصوص کردها محسوب میشود اما شمشال شباهت بسیار زیادی به نی هفت بند بختیاریها دارد. در میان لرها نیز تال[14]، نی شیت[15]، نی هفتبند[16] و ویولن[17] نیز استفاده میشود که تال از سازهای ویژه لرها است. ویولن (البته نه به شکل کاملاً اروپایی آن)، نی شیت و نی هفتبند نیز بیشتر در میان بختیاریها کاربرد دارد. شمشال کردی و نی شیت و نی هفتبند بختیاری هر سه از سازهای اصیل چوپانی محسوب میشوند. در میان لکها نیز ترکیبی از همهی این سازها رواج دارد. اما در میان کرمانجها علاوه بر این سازها قوشمه و دوتار (چگور) نیز استفاده میشود البته قوشمه در واقع همان دوزله است. کاربرد دوتار نیز در میان کرمانجها بیشتر به دلیل آمیزش موسیقی کرمانجها با موسیقی شمال خراسان و ترکمنهاست. البته این آمیزش و تأثیر پذیری از موسیقی دیگر مناطق در بین کردها و لرها نیز وجود دارد به طور نمونه گاه موسیقی منطقه مکریان به موسیقی ترکی به دلیل همجواری با ترکهای آذربایجان و ترکیه نزدیک میشود و یا در بین عدهای از بختیاریها نی حمونه (نی همبونه) نیز متأثر از موسیقی جنوب کشور استفاده می شود. میتوان گفت موسیقی و رقص منطقه هورامان و کردستان (مریوان، سقز و...) بکرترین و اصیلترین موسیقی و رقص کردی است.
ترانه ها و آوازهای حزن انگیز مشترک کردی و لری
بیت: بیت همانگونه که اشاره شد در بین کردها بیشتر با مضامین حماسی و مذهبی رواج دارد اما بیت در بین لرها و بختیاریها بیشتر عاشقانه همراه با سوز و گداز و اندوه است. داینی داینی، دِی بلال، شیرین شیرین و... از ابیات مشهور بختیاری اند. البته گاهی بیت را در مضامین دیگری چون مضامین مذهبی و تعلیمی نیز به کار میبرند خصوصاً در لرستان مثلاً به هنگام بازگشت زائری از سفر حج و یا دیگر اماکن مذهبی در کنار خواندن آوازهایی موسوم به چواشی یا چاوشی بیت نیز خوانده میشود. لرها به سرایندگان بیتها "بیت بند" میگویند بیت بیشتر در میان بختیاریها رایج است. بیت در بین لرها بیشتر سینه به سینه نقل شده است و تعداد ابیات مکتوب باز مانده چندان زیاد نیست. این در حالی است که حدود 200 داستان ملی، مذهبی، حماسی و عاشقانه از بیت خوانی در بین کردها وجود دارد که علاوه بر صورت شفاهی صورت مکتوب بسیاری از آنها همچنان باقی است.
هوره: هوره، مور، مویه، یا مووه نیز یکی دیگر از آوازهای حزن انگیز مشترک کردها، لرها و لکهاست. عدها ی قدمت هوره سرایی را به قبل از اسلام و مقارن با عصر زرتشت می دانند؛ در مناطق لک نشین هوره را "کلیمه" و "مور" نیز می نامند که بیشتر تکبیت می باشد. کلیمه به معنای کلام است. هوره ها اشعاری حزن انگیزاند که ساختاری ساده دارند و به هنگام سرایش خوانندگان آنها را با سوز و گدازی از عمق جان و خروج صدا از ته گلو میخ وانند. بسیاری از کردها، لرها و لکها به هنگام هوره سرایی اصولاً یک دستشان را برای ایجاد تمرکز و خوانش زیباتر کنار گوش خود قرار میدهند. البته این کار را بسیاری از چوپانان بختیاری نیز به هنگام آوازخواندن انجام میدهند. تعداد نتها در هوره بسیار کم و محدود است و این خود نشان دیگری از اصالت هوره هاست. به هوره خوانان "هوره چر" نیز میگویند. از مقام های مشهور هوره میتوان به علینظر چر، ایلامی چر، دلفونی چر (طرهونی چر)، الشتری چر، قاچاقی چر، بنیره چر، پاوه موری، سیاچمانه، ساروخونی، مور، ژن چر، سوار چر، دودنگی، کوه چر و... اشاره کرد. توصیف عناصر بومی و طبیعی و توصفات بکر دیگری همچون حالات عاشق، کوچ ایل و تحمل جای خالی و فراق معشوق، سوگ عزیزان، سیاه چادر و... در هوره ها جلوه ای ویژه دارد.
چمری: چمری درهر دو قوم کرد و لر از موسیقی های ویژه سوگواری است. چمری آوازی است که به پاس تجلیل از وجود با ارزش از دست رفتهای اجرا میشود. چمری در بسیاری از مناطق مختلف ایلام، لرستان و کرمانشاه اجرا می شود. در بسیاری از مناطق کردستان نیز زنان به هنگام فوت عزیزان آنرا می خوانند. اگر چمری خوانده شود، کردها در رقص خود جهت را تغییر می دهند و آرام آرام به عقب می روند.
اشتراکات مراسم سوگواری و موسیقی سوگ کردی و لری
در میان همه ی کردها و لرها اگر پیش از فوت کسی بدانند که در حال احتضار است همه نزدیکان و عزیزان و بزرگان خانواده دور فرد در حال احتضار جمع میشوند و با خواندن قرآن و دعا برای فرد محتضر مرگی آسان و بخشش گناهانش را از خدای متعال طلب میکنند.
آیین سوگواری در بین کردها، لرها لکها، کرمانجها و بختیاریها اگر چه در بسیاری از رسومات یکسان است اما برخی رسمها امروزه در میان بسیاری از طایفه ها و مناطق شهری کنار گذاشته شده و یا بسیار کم رنگ شده است مثلاً امروزه در اکثر مناطق لرستان روی خراشیدن، گیس بریدن، کتل بندی و پرسانه دیگر اجرا نمی شود. البته رسم پرسانه در بین کردهای کردستان و مکریان تقریباً به قوت خود باقی است. در این مقاله برای آشنایی مخاطبان همه ی رسومات ذکر میشود. در لرستان هنگامی که کسی فوت میشود همه لباس مشکی به تن میکنند و اگر فوت شده جوان باشد و یا بزرگ فامیل باشد چند تن از زنان خویشاوند نزدیک بالای سر جسد متوفی جمع میشوند شلالهای (دستهای) از گیس خود را می برند و بر روی جسد می اندازند. سپس به زاری و شیون می پردازند و آوازهای ویژه سوگ را به لری و لکی می خوانند. در این هنگام یکی از اقوام مقداری خاک رس می آورد و با گلاب گِلی درست میکند که به خَرّه معروف است و همگان از این گل بر روی سر و شانه های خود به نشانه سوگواری و عزا می مالند[18]. اگر متوفی اسب داشته باشد اسب او را می آورند لباسها و تفنگ متوفی را بر روی اسبش میگزارند و کلاه را بالای همه ی لباسها قرار می دهند و بعد چند روسری و پارچه زنانه بر روی اسب می اندازند به این عمل کتل بندی میگویند. جنازه را پس از اجرای مناسک دینی و غسل دادن به سوی خانه میآورند در مقابل جنازه گوسفندی را قربانی میکنند سپس کتل یا کتلها را در جلو و جنازه را پشت سر کتلها به سوی گورستان می برند در این هنگام نوازندگان ساز عزا که در بین بختیاریه ا به "توشمال" و در بین لرها به "چپ چالان" و "ساز دهل کو" موسوم اند با سرنا و دهل شروع به نواختن "ساز چپی" موسیقی ویژه عزا "چمر" (لری)، "چمرانه،چمریونه"(کردی و لکی)، "دنگ دال، گاگریو، گرگریو، سرو و یا چمری، دندال، دمدال و..."(بختیاری) میکنند. زنان روی میخراشند و به زبان محلی خود میخوانند و شیون میکنند در این هنگام اصواتی چون وِی وِی، هَی رو هَی رو، ووی ووی و... را تکرار می کنند. این نوع شیون کردن و تکرار اصوات در بین زنان کرد نیز رایج است. اما پوشیدن لباس مشکی در عزا بیشتر در بین کردهای شیعه رایج است اهل تسنن رنگ خاصی برای سوگ نمی پوشند البته در منطقه مکریان عده ای از زنان خویشاوند نزدیک روسری سفید می پوشند اما این رسم نیز عمومیت چندانی ندارد. نوع خاص عزاداری زنان کرد و لر به عزاداری در ایران باستان شباهت دارد چرا که نمونه این نوع عزاداری در مرگ اسفندیار، سیاوش و سهراب در شاهنامه ذکر شده است.
اسفندیار ( «همه خسته روی و همه کنده موی زبان شاه گوی و روان شاه جوی...
زنان از پشوتن در آویختند همه خون ز مژگان فرو ریختند...
از آن پس به سالی به هر برزنی به ایران خروشی بد و شیونی...»
سیاوش- «همه بندگان موی کردند باز فریگیس مشکین کمند دراز
برید و میان را به گیسو ببست به فندق گل و ارغوان را بخست...»
سهراب- «بفرمود تا دیبه خسروان کشیدند بر روی پور جوان
تهمتن پیاده همی رفت پیش دریده همه جامه دل کرده ریش
(شاهنامه چاپ مسکو)
در تمام این اشعار به روی خراشیدن، شیون کردن، گیس بریدن، دیبا و پارچه های زیبا بر روی جسد کشیدن، خاک بر سر پاشیدن و یک سال به سوگ نشستن اشاره شده است.
در بین لرها مردانی که از خویشان نزدیکاند نیز هر چند لحظه یکبار باهم اصواتی چون بُوِی بُوِی، بو بو، بُوَاَ بُوَاَ و... را تکرار می کنند البته گاه نیز عباراتی چون اِی دای اِی بیدای (بختیاری) و یا روله روله را تکرار می کنند. البته هم در بین کردها و هم در بین لرها اصولاً مردان خود دار هستند و در جمع گریه نمی کنند. سپس مراسم سوگواری موسوم به "پُرس" به مدت 3 روز در خانه صاحب عزا بر پا میشود و هر یک از میهمانان مبلغی پول را به عنوان "پرسانه" برای کمک به خانواده صاحب عزا در اجرای مراسمات میدهد. پرداخت پرسانه در میان هر دو قوم کرد و لر انجام میشود. موسیقی ویژه عزا یا همان «ساز چپی در بین سایر نغمه های موسیقی نواحی ایران به دلیل نواخت آن با منحصراً با دو ساز سرنا و دهل، ریتم و فواصل و گردش نغمه ها یک آهنگ ویژه و متفاوت است.»(سامانی،1382: 59-57) در لرستان و کردستان گورستانها بیشتر در دامنه کوه ها و یا در دشتها قرار دارند. در میان بختیاریها اگر متوفی فرد بزرگی باشد بر روی قبر او شیر سنگی موسوم به برد شیر قرار می دهند این شیر سنگیها نماد قدرت، پهلوانی، دلاوری، جنگاوری و شجاعت متوفی هستند. نی نوازی نیز به هنگام اندوه و سوگ و دلتنگی و... هم در بین کردها و هم در بین لرها رایج اما نواخت این ساز در میان بختیاریها عمومیت بیشتری دارد.
در بین کردها نیز موسیقی سوگ درست مثل لرها با سرنا و دهل و نی نواخته می شود و به آن چمرانه یا چمریونه می گویند البته اجرای این موسیقی نیز در میان هر دو قوم بسیار کم رنگ شده است اما در میان اکثر بختیاریها و لکها همچنان اجرا میشود. البته عدهای از لرها و لکها خصوصاً در منطقه کوهدشت برای مراسم عزا نیز رقصی آیینی دارند که به منظور ادای احترام و بزرگداشت متوفی با نظمی خاص اجرا میشود.
در اینجا به ترتیب نمونه هایی از اشعار لری، بختیاری و لکی و کردی که در سوگواری توسط زنان خوانده میشود ذکر می گردد.
- سوارُ اومَه اِن توو نیسی واشون/ خوارا گیس بُرَن رواَن نُآشون/ هی آسمو اُری گِرِ تی رَه وِ تیره/ کی دییه دوو تا بِرار با یَک بَمیره...
- هی دُدِرِ کوچکم کُتِمِ لوو کُ/ اَرَدِم نیومَدِم بُ او بُ او کُ...
- مرده شور یواش بَشور تیرا وِ رونِم/ مِ جِوُنِ جاهلم شیرین زِوُنِم...
- نِمَم داسیه سَرم یا گیژ دردم!/ هه هاینه گردِم و هَرنین ئه گردم/ وژت چینِ و خیالت چی مه تنیا/ مِنِی ته مَم چی لیوه کویگَردم...
- مَریَ و گیرَ سِفیدَ بَرگِم آژیرِی بَرگ سوزانی جَرگِم...
نتیجه گیری:
- موسیقی و آواز کردها و لرها بسیار به هم شبیه است و سازهایی هم که هر دو قوم در نواخت موسیقی به کار می برند تقریبا یکسان است و تفاوت تنها در چند ساز است.
- سرنا، کرنا، دهل، تنیک، تنبور، کمانچه، چنگ، دوزله، و نی سازهای مشترک همهی کردها و لرهاست و تنها "تال" ساز ویژه لرها، "باغلمه و شمشال" ساز ویژه کردها، "نی شیت و نی هفتبند" ساز ویژه بختیاریها و "چگور" ساز ویژه کرمانجها محسوب میشود.
- در ترانه ها و آوازهای هر دو قوم بیشترین بسامد موضوعی با موضوعات حماسی و عاشقانه است.
- نی نوازی، نواخت چمری و هوره خوانی از اشتراکات موسیقایی کردها و لرها در هنگام سوگ و اندوه است.
- مراسم سوگ کردی و لری در نواخت موسیقی ویژه سوگ با سرنا و دهل، جمع کردن پرسانه، شیون کردن با خوانش شعرهای لری، کردی و لکی و... همه و همه نشان از نزدیکی فرهنگی این دو قوم دارد.
- شباهت عزاداری و سوگ در بین کردها و لرها با آنچه که در شاهنامه وصف شده است نشان دیگری بر اصالت و قدمت این دو قوم ایرانی است.
منابع:
- امیراحمدی، بهرام.(1368). نقش سنگ در زندگی کوچ نشینان بختیاری، نشریه علوم اجتماعی، شماره 2، ص. 47-43.
- پاکباز، روئین.(1381). دایرة المعارف هنر، تهران: فرهنگ معاصر.
- توحیدی اوغاری(کانیمال)، کلیم الله.(1377). اهمیت و اصالت موسیقی کردی خراسان، نشریه هنر و معماری، شماره 3، ص. 112-107.
- رخشا. معصومه.(1378). آیین سوگ و مویه ها در ایل پاپی، کیهان فرهنگی، شماره 55، ص.31-26.
- سامانی، هوشنگ.(1383-1382). موسیقی مرگ، نشریه هنر و معماری، شماره 26، ص59-57.
- شرفکندی، عبد الرحمن.(1369). هه نبانه بۆرینه (فرهنگ واژگان کردی فارسی) هژار، تهران: سروش.
- عمید، حسن.(1389). فرهنگ فارسی عمید،چاپ اول، تهران: انتشارات راه رشد.
- فردوسی، ابوالقاسم.(1391). شاهنامه فردوسی(بر اساس نسخه مسکو)، چاپ چهارم، تهران: نشر آدینه سبز.
- معین، محمد.(1386). فرهنگ یک جلدی معین، چاپ یازدهم، تهران: انتشارات معین.
- بسیاری از مطالب نیز بر اساس گفتگو با عدهای از مردم کرد(مهاباد، اشنویه، بوکان، تکاب، کرمانشاه، سنندج، مریوان و دهگلان.) کرمانجهای(شیروان، قوچان و بجنورد) لرهای(خرمآباد، ازنا، الیگودرز، درود، بروجرد، دهلران، نهاوند و الشتر) بختیاریهای((فلاورجان، دامنه، داران و یزدانشهر(اصفهان)- شهرکرد و فارسان(چهار محال بختیاری)- گویم(فارس)- دزفول، بهبهان و اندیمشک (خوزستان)) و لکهای (الشتر، کوهدشت، دهلران و کنگاور) صورت پذیرفته است. برخی دیگر از مطالب نیز در گفتگو با عدهای از عشایر و نیز عدهای از قومیتها (طالیفههای موگوئی، سرلک، حسنوند، یوسفوند، کاکاوند و...) صورت پذیرفته است.
پی نوشتها:
نویسنده: مریم پارسا کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
[1] . مکریان تقریباً شامل شهرهای جنوب و جنوب غریبی استان آذربایجان غربی و بخش هایی از شمال غرب کردستان شهرهای مهاباد، نقده، بوکان، اشنویه و... می شود.
[2] . نوعی ساز بادی.
[3] . شیپور بزرگ، نای جنگی.
[4] . طبل بزرگ، کوس.
[5] . نوعی ساز بادی.
[6] . تنبک، دنبک، دمبک یا ضرب از سارهای کوبه ای است.
[7] . سازی ایرانی و از سازهای زهی است.
[8] . دوزله سازی است متشکل از دو نی بهم چسبیده است به آن جفتان جفتی نر و ما و قوشمه نیز می گویند.
[9] . از سازهای کهن و اصیل نوعی ساز زهی است.
[10] . از سازهای زهی است.
[11] . از سازهای کوبه ای است.
[12] . نوعی ساز مضرابی است.
[13] . نوعی ساز بادی و نی فلزی است و از سازهای قدیمی در منطقه کردستان به شمار می رود.
[14] . سازی ویژه لرهاست که به کمانچه شبیه است.
[15] . سازی همانند کرنا و سرنا است فلزی است و هفت سوراخ در رو و یک سوراخ در پشت ساز قرار دارد.
[16] . این ساز نیز همانند نی شیت است با این تفاوت که پنج سوراخ در رو و یک سوراخ در پشت ساز قرار دارد.
[17] . سازی زهی و آرشه ایست چیزی شبیه به رباب.
[18] . این رسم به نشانه سوگواری و بر گرفته از ترکیب کنایی "خاک بر سر شدن" به معنای "بد بخت شدن و عزادار شدن" در ادبیات فارسی است. این رسم همچنان در بین لرها خصوصاً در روز تاسوا و عاشورای حسینی با عنوان "گل مالی" برای ترک تعلقات و دوری از منیّت و در سوگ نشستن انجام می شود. از همتبار عزیز مان که این مطلب را برایمان ارسال نموده است بینهایت سپاسگذاریم www.lorabad.com |
|
تاريخ بروز رساني ( 22 دي 1392,ساعت 18:50:46 ) |