ماده ۳۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر ، مقرر میدارد ؛

«هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن(قوانین و مقررات داخلی) بتواند هر یک از حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه را از بین ببرد و یا در آن راه فعالیتی در راستای مخدوش کردن بنمایاند»

بواقع تشریح این بند بقدری مشخص است که نگارنده و هر محقق عرصه سپهر سیاسی دنیای پر آشوب کنونی را بی نیاز میکند . اما مهم این است که،  هیچ فرد ، نهاد یا دولتی حق ندارد مفاد مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر را به گونه ای تفسیر و تعبیر کند که برایش حق پایمال کردن حقوق برشمرده شده در 29 بند قبل از آن را به ارمغان آورد !

دادگاه بین المللی لاهه به استناد کنوانسیوها و معاهدات مشخص حقوق بشری در حقوق بین الملل ، تنها مرجعی است که در صلاحیت بررسی تحلفات مربوطه را بر عهده دارد ، با ذکر این نکته مهم که «  احکام این دادگاه قابلیت اجرایی نداشته و ندارد » ،

 بیش از 60 روز است که جهان شاهد حملات خونین میان اسراییل و نوار غزه و کرانه باختری و جنوب لبنان و کشته شدن کودکان و کهنسالان بیگناه (توده غیر مسلح مردم) است ،

آنهم با استناد به « حق دفاع از خود»در برابر حمله تروریستی سازمان « حرکه المقاومه الاسلامیه» یا « حماس » .

با استناد به همین حق ، لذا دولت درحاکمیت نتانیاهو برای نجات از بحرانهای داخلی خود قادر شد تا همه دولتهای غربی را به حمایت از خود وادارد و افراد غیر نظامی ، کودکان و بیماران بستری در بیمارستانها را مورد حمله قرار میدهد .

لذا دولت اسراییل نه تنها کنوانسیونهای مختلف مصوب ژنو را و بالاخص (1949) را بصورتی مشخص زیر پا گداشته بلکه توانسته بسیاری از دولتهای غربی را به همراهی با خود وادار کند و جنگی ملی و فومی میان (فلسطینی ، اسراییلی ) و یا بهتر است بگوییم جنگی مذهبی میان ( یهودی ، مسلمان ) را بوجود آورده است.  بشهادت مواضع مترقی افراد، گروهها ، نهادها و جریانات سیاسی مختلف به پیشتازی سازمانهای بین المللی که به کردها « اسمشان هست و جسمشان نیست» که طی اطلاعیه های رسمی دوطرف این جنگ و بالاخص اسراییل را به دلیل عدم پذیرفتن آتش بس و رسیدگی به گرفتاران بیگناه در میدان این جنگ خونین که در نهایت به نقض حقوق بشر «نسل کشی » و «پاک سازی قومی » با مستندات محکمه پسند ،متهم کرده اند.

با توجه به شمه فوق الذکر از این جنگ ویرانگر هیج یک از این اتهامات تاکنون که نگارنده در حال تایپ این مطلب است سر از هیچ مراجه حقوقی و محکمه های مشخص و پیش بینی شده در حقوق بین الملل برای رسیدگی به اینچنین جرایمی راه پیدا نکرده اند و گویا هیچ نشانی از باز شدن این جرایم برای رسیدگی  درمراجعی مانند « دیوان کیفری بین المللی » در چشم انداز نیست!

چرا ؟

 با تو جه به مقدمه فوق میخواهیم به راهکار چگونگی مشخص به عنوان وظیفه حقوق بشری ، در کاربرد حقوقی و جزایی بعنوان منابع استنادی مرجع در دادگاه بین المللی و یا شورای امنیت که طی پروتکلها و کنفرانسها بتصویب حداکثری اعضای آن در کنوانسیون ژنو و یا دادگاه لاهه میپردازیم که بدانیم، رسیدگی به منازعات فی مابین کشورها ( هرچند احکام این مراجع قضایی بین المللی هیچگونه قدرت لازم الاجرایی ندارند )رسیدگی کند.

  از آنجا که نگارنده بخاطر حفظ استقلال نظر و دیدگاه ، در برخورد با پدیده هایی که در پیرامون ما بعنوان یک جامعه بشری رقم میخورد را حفظ کرده و در راستای عرف متداول شدن این گونه نگرش درمیان جامعه سیاسی فارسی زبان و بالاخص کوشندگان راه تحقیق در رشته ای به گستردگی علم حقوق ،همواره کوشیده ام.

  اکنون بیش از 60 روز جهان شاهد یک درگیری خونین در نوار غزه میان یک گروه شروع کننده بی دلیل جنگ در حمله به یک فستیوال که به استناد دوستان ما در اروپا بخشی از درآمد این جشن و فستیوال  را قرار بود برای کمک به نوار غزه اختصاص داده دهند، هستیم ! گروهی بنام « جنبش مقاومت اسلامی (به عربی: حركة المقاومة الإسلامية ) با نام اختصاری «حَماس» ، یک سازمان و تشکیلات سیاسی و نظامی اسلام‌گرای سنی مذهب است که بر نوار غزه در سرزمین‌های فلسطینی حکومت می‌کند شروع شد . طرف مقابل این حمله که بدفاع از مردم ان منطقه مورد حمله در خاک اسراییل، تشکیل شده و خود را بجهان معرفی می‌کند،  و الیته گویا برای نجاتش از بحرانهای داخلی کشور اسراییل، دنبال این امداد غیبی بوده را ، یک دولت و کابینه در حال سقوطی است به برهبری شخصی بنام نتانیاهو سازماندهی مقابله با آن گروه حمله کننده را بر عهده دارد .

تذکر؛ در زمان شروع نگارش این مطلب  اسراییل بخاطر موارد فوق و نشان دادن یک نقشه راه با آلترناتیوی مشخص که نام « نجاتبخشی بقول خودشان دنیا،  از دست بنیادگرایی خونریز»  با قرار دادن مشخصا «یک رهبری حاکمیتی در کشوری بنام ایران » بعنوان سر مار ، که بر روی چاههای نفت این کشور بعنوان سومین کشور دارای ذخایر نفتی جهان چمبره زده ، با هیچ گونه مذاکره ای برای توقف یا پایان دادن به درگیری را قبول نکرده(در روز درج این مطلب در سایتهای مختلف متوجه شدم که بعد از یک وقفه چهار روزه و آزادی بخشی از بیگناهان از طرف مقامات نشسته در قطر و اورشلیم مجددا چند روز دیگر هم تمدید شد ) ولی اکنون ادامه پیدا کرده ، همین جنگی که دیدیم در امتدادش خشک و تر (بیگناهان بسیاری از کودک و کهنسال) را باهم« بگواهی منابع بیطرف ناظر بر این نزاع » بیرحمانه میسوزاند.

(( در آخرین خبرها شنیدیم که موتورهای قوی پمپاز آب دریا به درون تنلهای حماس در نوار غزه شروع شده است !!! نمونه این حرکت در سال 2015 توسط دولت وقت مصر صورت گرفت که نتایج این حرکت ضد محیط زیستی سبب آلودگی ابهای زیر زمینی در آن منطقه و سیه روزی کشاورزان گردید ))

  باید بدانیم که هستند بسیار  قوانینی که بر میدان جنگ میان دوطرف متخاصم در همه مراحل درگیری و هرگونه شکل و مشخصه ای حکومت می‌کنند و این مجموعه قوانین حقوق بین الملل براحتی و کاملاً داوطلیانه ، قابل دسترسی و قابل استناد و در عصر رشد تکنولوژی کنونی بینهایت آشکار که به ذکر بخشی از آنها که بقرار زیر هستند در حد حوصله این نگارش میپردازم :

   1- سوء استفاده از یک پرچم سفید، به عنوان تسلیم شدن یا آتش بس غیر قانونی است .

2-کشتن یا آسیب وارد کردن به کسی که تحت محاصره است غیر قانونی است.

3-حمله  به یک مکان یا شخص بدون دفاع ممنوع است.

4-حمله به ساختمانی که به عنوان بیمارستان استفاده می‌شود ممنوع است. اگر چه بخشی از امکان در  برخی از قوانین بصورت مشخص دارای اهمیت کمتری بمانند اماکن دارای سکنه دارند. این اماکن شامل ، نمادهای فرهنگی و ملی تحت حفاظت هستند. با آمدن اولین اقدام که یک روش نوین را پایه گذاری کرد و آن کنوانسیون ژنو در سال ۱۸۶۴ بود ،قوانین جنگ به یک موضوع بین المللی تبدیل شد.

 

قوانینی که از ژنو و لاهه سر بر آوردند از هر درگیری ویژه ای بالاتر محسوب می‌شدند. این قوانین تلاش می‌کنند که خشونت و فجایع جنگ را به طور کلی کاهش دهند. این قوانین بر همه نوع درگیری مسلحانه ای اعمال می‌شود.
کنوانسیون‌های ژنو
کنوانسیون‌های ژنو که در سال ۱۹۴۹ به صورت رسمی در آمدند و نهایتاً توسط ۱۹۰ کشور پذیرفته شدند، قوانین مربوط به رفتار با قربانیان جنگ شامل زخمی‌ها و سربازان بیمار، اسرا جنگی و غیرنظامیان را برقرار می‌کند.دقیق‌تر اینکه در اصل کمبودی در پیدا کردن مصداق و مستند قانونی برای رسیدگی وجود ندارد اما مشکل بزرگ عدم رسیدگی به جنایات جنگی است! تصویب و مدون شدن قوانین یا موافقت نامه های بی شماری شدند که به طور نه چندان مطلوبی وارد موارد مربوط به میادین جنگ، جنگ افزار، حقوق مالکیت و وظایف کشورهای بی طرف در جنگ گردید.دو کنوانسیون اولیه‌ی لاهه که عبارت بودند از کنوانسیون صلح لاهه ۱۸۹۹ و کنوانسیون جنگ‌های زمینی لاهه ۱۹۰۷ عمدتاً شبیه به هم هستند. که کنفرانس ۱۹۰۷ به توسعه و اضافه کردن قسمت‌های اولیه‌ی لاهه درباره‌ی قوانین جنگ، جنگ افزارهای غیر مجاز و نگرانی‌های مالی می‌پردازد. البته در راستای امر فوق الذکر کنفرانس دیگری برنامه ریزی شد ولی بعداً با آغاز جنگ جهانی اول لغو گردید.

تخریب‌های شدیدی که بر روی اموال هنری از قبیل کارهای هنری، ادبیات و مصنوعات ساخت بشر در طی جنگ‌های جهانی اول و دوم صورت گرفت، خلاء هایی را در قوانین موجود آشکار کرد. در سال ۱۹۵۴ کنفرانس لاهه برای محافظت از اموال هنری در طی درگیری‌های مسلحانه امضاء شد تا مورد عمل قرار گیرد. این سومین مجموعه از قوانین، حفاظت‌های فرهنگی را با عمق بیشتری نسبت به دو سری قبلی مشخص می‌کرد و تلاش می‌کرد تا از هویت یک ملت در مواجه با جنگ و اشغال حفاظت نماید.همان طور که تکنولوژی و آگاهی پیشرفت کرده است، کنوانسیون مصوب و مدون شده در لاهه و کنوانسیون‌های ژنو نیز با یکدیگر همپوشانی یا بهتر است بگویم بصورت تکاملی در سیر تحولات،  بسوی ادغام حرکت کرده‌اند.

 پیشرفت‌های تکنولوژیکی در محدوده‌ی جنگ تمایل دارند که موارد بشر دوستانه را تمدید کنند و امور بشردوستانه تمایل دارند که ریشه‌ی پیشرفت تسلیحات و روش‌های تخریب بی حد و حرص را (مانند جنایت علیه بشریت ببینند ) و قطع کنند. این قراردادهای بزرگ که شامل برخی از حیاتی‌ترین قوانین مربوط به جنگ هستند تلاش دارد تا از نگرانی‌های بشر دوستانه، فرهنگی و مالی در حد امکان محافظت با قید اینکه «قوانین و احکام حقوق بشری در مجامع بین المللی » هیچگاه لازم الاجرا نبوده است »

 بقول رفیق دریای عزیز که به این مراجع بین المللی در گفتگویی که با هم داشتیم لقب بی خاصیت (سرکاری )داده است! .

در میدان جنگ کنوانسیون‌های لاهه نه تنها بر روی درگیری‌های مسلحانه تمرکز دارند بلکه یکی از قوانین اولیه‌ی لاهه تأکید بر حل اختلاف از طریق صلح دارد. به طوری که تلاش خود را می‌کند تا از طریق راههای ویژه از جمله راه حل‌های دیپلماتیک برای حل هر اختلاف ملی و یا بین المللی از وقوع جنگ جلوگیری کند.

 کمیته های تحقیق و تفحص، واسطه های بی طرف و هر چیز قابل توصیفی به عنوان مهلت‌های سی روزه ویا بیشتر ، همه راهکارها وابزارهای حقوقی هستند که برای جلوگیری از جنگ استفاده می‌شود. تنها یک جا هست که همه‌ی این مراحل کنار گذاشته می‌شود و آن وقتی است که به طور رسمی اعلان جنگ شود. بنابراین یک اعلان رسمی و مشخص برای شروع جنگ نیاز است، یک حمله‌ی غافل گیرانه ی اولیه غیرقانونی ( حمله روز نخست حماس به فستیوال موسیقی در مرز اسراییل در حد جنایت علیه بشریت ) محسوب می‌شود.

  دقت در داشتن مفاد قانونی دراشکال و موقعیت های مختلف نیاز به بررسی ژرف این موارد مختلف در جنگ بصورتی واقع بینانه بشکل زیر باید مورد به مورد  بررسی و شقه های گوناگون جدال مورد پیش بینی قرار گرفته شود .

مشخصا در معاهده‌ی ژنو ، درباره‌ی رفتار با زخمی‌ها و بیماران با در نظر گرفتن جزئیات، روش برخورد با آنها از رایج‌ترین جنبه های جنگ است که مورد بحث قرار می‌دهد .  بعنوان نمونه ؛ تاکید قوانین بر اینکه جسدهای کشته شدگان در یک جنگ و درگیری خونین باید در اولین زمان ممکن جمع آوری شوند. تاکید مهم اینکه بکارگیری آزمایش های لازم پزشکی باید مد نظر قرار گیرند (فقط برای این که بتوان مطمئن شد که شخص واقعاً مرده است). حتی تعیین هویت برای اطلاع داغدیدگان و بازماندگان شوند و به طور مناسب با توجه به فرهنگ محل درگیری و جنگ ،دفن شوند. اگر لازم باشد ( که قطعا لازم است ) درگیری حتماً باید به طور موقت متوقف شود تا جنازه‌ها جمع آوری و اقدامات لازم مبزول اعمال گردد. باید با اجساد با احترام برخورد کرد(وجود جنازه ها در روز بعد از حمله نیروهای حماس در مرز اسراییل به یک فستیوال موسیقی و یا اجساد رها شده در خیابانها درنوار غزه!!) و اگر ممکن باشد با توجه به مذهب مربوطه‌شان دفن گردند.

 با کسی که در زمان جنگ می‌میرد باید همان رفتارهایی را کرد که با کسی که در زمان صلح می‌میرد، آن رفتارها انجام می‌شود. ارتباط از طریق سرویس ثبت و ضبط قبور باید در آغاز جنگ برقرار شود. مکانی برای قبور نیروهای متخاصم باید مشخص شود، به طوری که بتوان بعداً اجساد را نبش قبر کرد و به سرزمین مادری شان فرستاد و همه‌ی مایملکی که در کنار جسد پیدا می‌شود باید به وارثان آن باز گردانده شود

بعد از این بررسی مشخص ، اکنون با استناد حقوقی به یک مورد این دوران سخت و درگیری میان نیروهای حماس و اسراییل میپردازیم؛

  منابع قانونی حقوق بشری بالاخص « کنوانسیون (معاهده‌ی) سوم ژنو » نیز مستندی است که در ادامه هم قطعا این  مستند را به شور مینشینم و فاکت های مشخص  در نقض آن را با هم خواهیم داشت.

سوال مشخص اینست که ؛

در کجای این نزدیک به دو ماه  درگیری و جنگ میان حماس و ارتش اسراییل و کشته شدن بیگناهان بسیار در کوچه و خیابان نوارغزه و یا کشته شدگان در اثر بمبارانهای پهبادی و یا  موشکهای ارسالی و ساخت منتاژی ،  رژیم مافیای سیاسی نظامی جمهوری اسلامی بعنوان سرمار در تهران نشسته به پشتوانه مماشات دنیای سود و سرمایه و چشم پوشی از جنایات این رژیم در ایران مشخصا در زمان جنبش «زند، زندگی ، آزادی »  و کمک به نیروهای نیابتی به عنوان « فرزندان ناخلفش » برای کشتار و ایجاد بحرانهای خانمانسوز و بی حاصل که تنها جیب مافیاهایی بمثابه ، صاحبان سود و سرمایه را در جهان پر میکند. لذا در طول این کشتارها،  حداقلهای مبنی بر رعایت این قوانین توسط طرفین درگیری و مهم‌ترین از آن ، آیا «دخالت جدی دادگاه لاهه و یا دادگاههای بین المللی حقوق بشری » در دستور کار مشخصشان هست؟ اگر آری !

مردم گرفتاردرمنطقه از «غزه تا تلآویو و از اورشلیم تا لبنان ....» که بجز صدور اطلاعیه های دهن پر کن چیز دیگری ندیده اند !

      یکی از مهمترین مسایل مهم در جنگ همواره موضوع اسیران جنگی میباشد ، لذا در امتداد مطلب  با توجه به مستندهای حقوقی  بالاخص «کنوانسیون (معاهده‌ی) سوم ژنو »شامل چگونگی رفتار در تمام مراحل مختلف اسیری تا مرحله آزادی را شامل میشود را مورد بررسی قرار داده و با هم به شور مینشینیم.

نکته مهم در و متداول درحقوق بین الملل؛

« حبس یک اسیر جنگی دارای تفاوت کیفی بسیاری با زندانیان معمولی که طبق قوانین داخلی محبوس هستند در یک کشور دارد ».

(زندانی کردن با احترام و رسیدگی پزشکی به کلیه اسرا’)

نکته ؛ طبق کنوانسیون (معاهده‌ی) سوم ژنو،  اگر یکی از طرف‌های درگیر بفهمد که پرسنل پزشکی کافی برای مراقبت از مصدومین و بیماران تحت مراقبت خود ندارد، می‌تواند پرسنل پزشکی نیروی دشمن را تا زمانی که بحران پزشکی بگذرد در پیش خود نگه داشته و برای کمک های اولیه( در همین حد ونه بیشتر بصورت بیگاری)  بکار بگیرد .

اسیران جنگ در همه‌ی شرایط (هیچ ربطی به نگرش ایدولوژیکی و دینی طرفین در جنگ نداشته و ندارد که بعنوان کنیز و یا برده یا غنیمت جنگی به سبک انسانهای نخستین رفتار شود) مستحق دریافت احترام به خاطر شخصیت انسانی و عزتشان هستند . اثبات هرگونه عملی خلاف موارد فوق طبق معاهدات بین المللی دارای عواقب محکومیتی در حد واندازه قدرت سازمانهای بین المللی میباشد.

حال باید بیاییم و ابتدا باید مشخص کنیم،  قبل از هر چیز زندانیان جنگ (اسرای جنگی) زندانیان کشوری هستند که آن‌ها را دستگیر کرده است. «« اما طبق قوانین و مقررات بین المللی و نه قوانین داخلی کشور زندانبان»» آن‌ها زندانیان وبردگان غنیمتی و حتی  سرباز درخدمت، یا فرماندهی واحدی که آن‌ها را دستگیر کرده است، نیستند.

تذکر یک نکته مهم؛

همواره باید در راستای این عبارت که «بی گناه هستند دستگیرشدگان و یا تسلیم شدگان در جنگ ،  مگر این که گناهکاریش ثابت شود» در عرف متداول جامعه حقوقی میگویند « اصل بر بیگناهی است مگر خلافش ثابت گردد » برای هر جنگ جوی دستگیر شده ای فرض می‌شود که جزء زندانیان جنگ است و حتماً باید با آن‌ها طبق موارد فوق الذکر و همچنین چند موردزیر  بطور قطع بدون تفسیر و برداشت ایدولوژیکی یا دینی رفتار شود:

اگر هر گونه شکی درباره‌ی قابلیت اجرای حالت اسرای جنگی   وجود دارد( عدم اطمینان که تعریف اسیر شامل شخص میشود ) نباید قوانین مربوط به اسرای جنگی اجرا شود و باید در سریعترین زمان ممکن آزاد شود مثال؛ کودکان ، کهنسالان ، توریستها ، وکلا و پزشکان بدون مرز و پرسنل نیروهای امداد مانند صلیب سرخ و یا هلال احمر ..... تا زمانی که یک دادگاه مناسب برای تشخیص این که آیا ؛ « وضعیت اسرای جنگی بر اساس یک بنیان مورد به مورد قابل اجرا هست یا نه؟ و اگر هست ،  چه زمان تشکیل شود؟

 هنگامی که ایالت متحده به صورت سیستماتیک از برقراری یک  وضعیت اسرای جنگی و عدم توجه به مراجع بین المللی برای نیروهای طالبان( بعنوان نیروهای تروریست و بنیادگرای اکنون به حاکمیت برگشته در افغانستان)  دستگیر شده در جنگ سال ۲۰۰۱- ۲۰۰۲ در افغانستان خودداری کرد، این کار تخطی از کنوانسیون (معاهده‌ی) سوم ژنو بود.

   نیروهای دستگیر شده  که حتی درحین درگیری مسلحانه بین طرفین تسلیم شده اند،  تا مادامی که خلاف آن ثابت شود به عنوان اسرای جنگی محسوب می‌شوند. بخش دیگر  بیماران و زخمی‌ها، اسرای جنگ  بر اساس قوانین ژنو و لاهه ، باید از هر گونه خشونت، توهین و یا آزمایش‌های بیولوژیکی مصون و محفوظ باشند . اگر اسرای جنگی نیاز به مراقبت‌های پزشکی داشته باشند باید حتماً آن را دریافت کنند و کادر پرشکی را باید حداقل هر ماه یک بار به درون اردوگاه اسرای جنگی آورد تا بتوان مطمئن شد که همه‌ی افراد در وضع مناسبی هستند. اما برخلاف بیماران و زخمی‌ها در مورد اسرای جنگی باید سلسله مراتب نظامی مد نظر قرار گیرد.

به بهانه این درگیر ویرانگر در منطقه خاورمیانه!  آری منظور نگارنده ، همین درگیری خونین ،میان نیرویی بنام حماس که شروع کننده این خونریزی بوده و ادامه خونبارتر آن توسط ارتش یک کشور بنام اسراییل، برهبری نتانیاهو در مقطع کنونی . بیاییم ما بعنوان مردم که میخواهیم گوشت دم توپ و یا هیزم این نزاعهای بی قواره نباشیم ، تلاش کنیم خود و پیرامون خود را مظهر « تلورانس که همانا تحمل منتقد ومخالف خود در خصوص این گونه منازعات» باشیم.

 بواقع این درگیری و جنگ میان دو نیروی جنگ طلب، سلولهای خفته در سطح دنیا را که کیسه برای اینگونه ویرانگرانیها دوخته اند را بیدار کرده است و دلیل مشخص آن  اینکه پیوسته شاهد پروپاگانداهای مختلف در عرصه سوشیال مدیا هستیم . آری این درگیری که بمانند ریختن آب در لانه مورچگان بود که همانا مافیای تروریسم بین المللی خود را بخوبی نشان داده است که بعنوان  واریز کنندگان سود به جیب کارتلها و تراستهای بزرگ دنیای سود و سرمایه ، مشخصا بخش کارخانجات اسلحه سازی ،  که بیش از بیش چهره خود را بخوبی عریانتر کرده است .

فعال سیاسی حقوق بشر در تبعید

   یدی جدیدی لرستانی  

آدر ماه 1402 برابر با دسامبر 2023

منبع مورد استنساخ؛

کمیته پژوهش

 ‏https://pajohesh.bashariyat.org/?page_id=3369

(1)

نمونه اول رهبران دنیای متمدن غرب که تنها به یک اخطار کتبی بدون پشتوانه عملی به رژیمی که نگارنده لقب ام الداعش بآن داده !!

 فعال شدن ماده ۹۹ منشور جهانی سازمان ملل متحد توسط دبیرکل - دبیرکل سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترز، روز چهارشنبه اقدامی نادر انجام داد تا به‌طور رسمی به شورای امنیت در مورد تهدید جهانی ناشی از جنگ غزه هشدار دهد، زیرا کشورهای عربی به‌دنبال استفاده از این هشدار هستند تا شورا را وادار به فراخوانی برای آتش‌بس ظرف چند روز کنند.

 گرانت شاپس، وزیر دفاع انگلستان از سفر به اسراییل و سرزمینهای فلسطینی اشغالی برای تلاش برای ارسال سریع‌تر کمکهای بشردوستانه، از جمله مستقیماً از طریق دریا به غزه، استفاده خواهد کرد آمریکا، یکی از پنج قدرت وتو در شورای ۱۵ عضوی، با آتش‌بس میان متحد خود اسراییل و حماس مخالف است، زیرا معتقد است چنین اقدامی تنها به نفع شبه‌نظامیان فلسطینی است.

ریاض منصور فرستاده فلسطین در سازمان ملل روز چهارشنبه گفت که دیپلمات‌های عرب در حال تنظیم پیش‌نویس قطعنامه شورای امنیت برای درخواست آتش‌بس هستند. یک قطعنامه حداقل به ۹ رأی موافق و بدون وتوی ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه یا انگلستان نیاز دارد. جمهوری‌خواهان سنای آمریکا لایحه کمک به اوکراین و اسراییل بر سر اختلافات مرزی را مسدود کردند.

 متیو میلر، سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا روز چهارشنبه گفت که ایالات متحده با هر گونه منطقه حائل پیشنهادی در داخل نوار غزه مخالفت خواهد کرد، زیرا این موضع واشنگتن مبنی بر عدم کاهش وسعت منطقه تحت محاصره فلسطین پس از درگیری کنونی را نقض می‌کند.

(2)

نمونه دوم اخطار کتبی بدون پشتوانه عملی !!

 هشدار رهبران جی-۷ به رژیم ایران سایت دولت انگلستان (۱۵آذر) با انتشار بخشی از بیانیه رهبران جی-۷ نوشت: رهبران G7 پس از نشست مجازی خود در ۶ دسامبر ۲۰۲۳ بیانیه‌یی صادر کردند. بازیگران منطقه‌یی باید فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده را متوقف کنند: به‌ویژه، ما از رژیم ایران می‌خواهیم از حمایت از حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها و دیگر بازیگران غیردولتی خودداری کند و از نفوذ خود در این گروهها برای کاهش تنشهای منطقه‌یی استفاده کند. ما به همراه شرکای خود در منطقه به‌شدت در حال کار برای جلوگیری از تشدید بیشتر درگیری و گسترش گسترده‌تر هستیم... ... . دلایلی وجود دارد که باور کنیم حملات حوثی‌ها توسط ایران امکانپذیر شده است....

گر در خانه کس است بقوق شاعر

همین یک حرف (دونمونه) بس است .