زندانیان سیاسی، نماد زنده مقاومت طبیعی مردم تحت ستم در برابر دیکتاتوری حاکم است.
طی هفتههای اخیر، همزمان با تحولات منطقهای و افزایش فشارهای امنیتی داخلی، شرایط زندانیان سیاسی در ایران بهویژه در زندان تهران بزرگ (فشافویه) و قرچک، به سطحی بیسابقه از خشونت و نقض حقوق بشر رسیده است. آنچه در این روزها رخ داده، نهتنها یادآور شکنجههای سیستماتیک دورانهای تاریک است، بلکه گواهی است بر شکنندگی نظامی که از صدای اعتراض میهراسد.
توهین به کرامت انسانی در ملاقاتها
در روزهای ۲۵ و ۲۶ تیرماه، پس از هفتهها بیخبری از سرنوشت زندانیان سیاسی منتقلشده از اوین، خانوادهها اجازه یافتند با عزیزانشان در زندان فشافویه دیدار کنند. اما این دیدار، خود صحنهای از تحقیر و خشونت بود: تفتیشهای بدنی توهینآمیز و غیرقانونی، از جمله برهنهکردن زنان، به روایت خانوادهها و رسانههای مستقل، نقض صریح کرامت انسانی و مصداق بارز «تجاوز سازمانیافته دولتی» است.
محمد نوریزاد، یکی از زندانیان سیاسی، از اعتصاب جمعی زندانیان در اعتراض به این رفتارها خبر داده و با شجاعت پیام ایستادگی و تحصن عمومی زندانیان سیاسی در فشافویه را اعلام نموده است و بر آن پافشاری کرده است.
انتقال اجباری و شرایط غیرانسانی
پس از حمله موشکی اسرائیل به زندان اوین در دوم تیرماه، مقامات رژیم صد بشری جمهوری اسلامی در اقدامی شتابزده و سرکوبگر، صدهها زندانی سیاسی زن و مرد را شبانه و با ضرب و شتم به زندانهای فشافویه و قرچک منتقل کردند. این انتقال نهتنها بدون اطلاع خانوادهها صورت گرفت، بلکه به دلیل بیخبری مطلق تا هفتهها، از منظر حقوقی «ناپدیدسازی قهری» محسوب میشود. در زندانهای مقصد، زندانیان با وضعیت فاجعهبار زیستی روبرو هستند: قطع آب و برق، نبود آب شرب، ازدحام بیش از ظرفیت، گرمای طاقتفرسا، فقدان تهویه، محرومیت از دارو و خدمات پزشکی.
نمادهای ایستادگی در دل ظلم
رژیم در تلاش است با اعمال فشار حداکثری، روحیه مقاومت را در میان زندانیان بشکند. با این حال، مقاومت جمعی، همبستگی میان زندانیان، و مخالفت با تبعید اجباری چهرههایی چون دکتر سعید ماسوری – قدیمیترین زندانی سیاسی ایران با ۲۵ سال حبس – نشان از ادامه شعلهور بودن روح آزادیخواهی دارد. همچنین، وضعیت وخیم مطلب احمدیان که نیازمند ۹ عمل جراحی برای نجات جانش است، نمونهای دیگر از بیتوجهی عامدانه و استفاده از سلامت جسمی زندانیان بهعنوان ابزار فشار است.
فراخوان به جامعه جهانی
رفتار جمهوری اسلامی در زندانها تنها نقض حقوق بشر نیست؛ بلکه بخشی از یک الگوی سیستماتیک خشونت حکومتی علیه هر صدای معترض است. در این راستا، جامعه جهانی و نهادهای مدافع حقوق بشر باید اقدامات زیر را در دستور کار فوری خود قرار دهند:
۱. اعمال فشار بینالمللی بر جمهوری اسلامی برای آزادی بیقید و شرط تمامی زندانیان سیاسی؛
۲. مستندسازی و پیگرد بینالمللی موارد شکنجه، ناپدیدسازی و رفتارهای تحقیرآمیز؛
۳. قرار دادن وضعیت حقوق بشر ایران در سطح اولویت مشابه با مسائل امنیتی و تسلیحاتی.
نتیجهگیری: زندانیان سیاسی، قلب تپنده مقاومت ملی
زندان در تاریخ معاصر ایران همواره کانونی برای تولد آگاهی، مقاومت و اتحاد علیه استبداد بوده است. امروز نیز، در میانه موج تازه سرکوب، صدای زندانیان سیاسی پژواک وجدان بیدار ملت ایران است. آنها اگرچه در بندند، اما آزادترین انسانهای این سرزمیناند. خامنهای و دولت پزشکیان باید پاسخگوی این جنایتهای سازمانیافته باشند؛ همانگونه که جمهوری اسلامی در تابستان ۱۳۶۷، با قتلعام هزاران زندانی سیاسی، لکه ننگی جاودانه بر تاریخ ایران و وجدان جهانی برجای گذاشت. نباید اجازه داد این فاجعهها در سکوت تکرار شوند.
مسعود کاشفی – ۲۷ تیرماه ۱۴۰۴