در همان روزهایی که سپاه پاسداران با شوق از پرتاب موفق موشک بالستیک «قاسم بصیر» خبر می‌دهد، و اولویت اصلی رژیم آخوندی ، پاسداری و مافیایی دامن زدن به جنگ است ، در ۱۵ استان ایران جریان زندگی برای چند روز متوقف شده: تعطیلی ادارات، مدارس ، بانکها ، خدمات شهری و قطع گسترده‌ی آب و برق، و رنج طاقت‌فرسای مردمی که در گرمای ۵۰ درجه، بی‌پناه و بی‌امید، در صف‌های آب و یخ ایستاده‌اند. 
براساس برآورد کارشناسان اقتصادی، هر روز تعطیلی سراسری – تنها در کلان‌شهرهایی مانند تهران، اصفهان و مشهد – خسارتی بالغ بر ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ میلیارد تومان به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند. در مجموع، این وقفه سه‌روزه می‌تواند تنها در بخش رسمی اقتصاد، بیش از ۵ هزار میلیارد تومان زیان مستقیم به بار آورده باشد؛ عددی که معادل بودجه سالانه برخی استان‌هاست. 
ایران در میانه‌ی تابستان ۱۴۰۴، درگیر شدیدترین بحران آبی یک قرن اخیر شده است. بنا بر داده‌های رسمی منتشرشده در تیرماه، چهار سد اصلی تهران – لار، لتیان، ماملو و امیرکبیر – با کاهش کم‌سابقه‌ای در ذخایر روبه‌رو هستند. حجم ذخیره‌ی سد لار به ۷٪، لتیان به ۲۰٪، ماملو به ۲۱٪ و امیرکبیر به ۳۸٪ ظرفیت کل رسیده است. در مجموع، از ۹۲۵ میلیون مترمکعب حجم طبیعی این سدها، تنها ۴۱۴ میلیون باقی مانده است.
اما چرا ایران به این نقطه رسیده؟ دلایل فاجعه مشخص‌اند:
مدیریت ناکارآمد و امنیتی منابع آب توسط نهادهایی چون قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه؛
سدسازی‌های بی‌رویه و فاقد ارزیابی زیست‌محیطی که با قطع جریان طبیعی رودخانه‌ها، تالاب‌ها را خشک کرد؛
برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی که به فرونشست زمین در دشت‌های کشور انجامیده (در تهران تا ۳۶ سانتی‌متر در سال)؛
فقدان برنامه‌های بلندمدت برای بازچرخانی آب در صنعت و کشاورزی و نیز بی‌توجهی به بازسازی شبکه‌های انتقال فرسوده؛
و در نهایت، انکار بحران و مقصر جلوه دادن مردم، به جای اصلاح ساختاری حکمرانی آب.
در چنین وضعیتی، نه بودجه‌ای برای آبخوان‌داری اختصاص می‌یابد، نه برنامه‌ای برای احیای تالاب‌های در حال مرگ (مانند گاوخونی، هورالعظیم و هامون). تنها سیاست رژیم، افزایش قیمت آب و برق و تهدید مردم به جریمه برای "پرمصرفی" است. بدتر از همه، وقتی بحران به تهران می‌رسد، رئیس‌جمهور خامنه ای ، پزشکیان از "انتقال پایتخت" سخن می‌گوید، گویی با کوچ از واقعیت می‌توان از فاجعه گریخت.
اخیرا، اخبار رسانه‌های جهانی و منطقه‌ای از توقیف کشتی حامل ده‌ها میلیون دلار سلاح ارسالی ایران برای شبه‌نظامیان حوثی در یمن حکایت دارد. پولی که می‌توانست صرف بازسازی زیرساخت‌های آبی یا حمایت از مناطق محروم شود، خرج جنگ‌های نیابتی و جاه‌طلبی موشکی شده است.
از نگاه مردم، این رژیم واپس‌گرا نه تنها به قرن بیست‌و‌یکم تعلق ندارد، بلکه با نادیده گرفتن بنیانی‌ترین نیازهای انسانی، آینده کشور را می‌سوزاند. موشک‌ها ساخته می‌شوند، اما زندگی در آتش تشنگی می‌سوزد. در این معادله نابرابر، حاکمیت با تمام قوا به تقویت صنایع نظامی و صدور بحران مشغول است و مردم را با بحران‌های طبیعی، اقتصادی و زیست‌محیطی تنها گذاشته است.
در این میان پرسش روشن است: آب یا موشک؟ زندگی یا مرگ تدریجی؟
پاسخِ براندازان همان است که تاریخ بارها تکرار کرده: تا این رژیم فرو نریزد، آب از سر این مردم خواهد گذشت.
 
 
نوشته‌ی دکتر مسعود کاشفی ۳ مرداد ۱۴۰۴