گردهمایی اخیر در شهر مونیخ با عنوان «همکاری ملی برای نجات ایران» که با حمایت رسانههایی چون «اسرائیل نشنال نیوز» و «ایران اینترنشنال» برگزار شد، اگرچه با ادعای ایجاد وحدت و تشکیل یک ائتلاف فراگیر برگزار گردید، اما در عمل بیشتر به یک نمایش یکطرفه سیاسی تبدیل شد؛ نمایشی بدون پشتوانه مردمی، بدون تنوع واقعی و بدون پیوند با نیروهای سازمانیافته مبارز.
نه ائتلاف، نه ملی
در این همایش، نه اثری از نیروهای اصلی و تأثیرگذار اپوزیسیون مانند سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت دیده میشد و نه حتی چهرههای شناختهشده و باسابقهای از جریانهای چپ ( سازمان چریکهای فدای خلق ایران و جنبش های حامی فدائیان خلق ) یا قوممحور در آن حضور داشتند. برخی از چهرههایی نیز، که به عنوان نمایندگان «جنبش زن، زندگی، آزادی» و یا جمهوری خواه، معرفی شدند، در عمل نه سابقه تشکیلاتی مشخصی داشتند و نه از دل جنبشهای مردمی برآمده بودند.
اکثر شرکتکنندگان، افرادی منفعل، فاقد سابقهی سیاسی روشن و بدون اتصال به ساختار تشکیلاتی بودند. این گردهمایی بیش از آنکه بازتابدهندهی ارادهی نیروهای واقعی میدان مبارزه با نظام ضد بشری ، جمهوری اسلامی باشد، محل گردهمایی چهرههایی بود که صرفاً در فضای مجازی یا حواشی رسانهای فعالیت محدودی داشتهاند.
حتی همراهان پیشین رضا پهلوی مانند حامد اسماعیلیون و .. که در مقاطعی در کنار او ایستاده بودند، راه خود را از او جدا کردهاند و بهوضوح از مسیر متفاوتی در مبارزه با جمهوری اسلامی حرکت میکنند. این جداییها بهخوبی گویای عدم توانایی پهلوی در حفظ انسجام و اعتماد سیاسی حتی در حلقهی نزدیک به خود است.
شعارهایی تکراری، بدون تشکیلات
پیشنهادات مطرحشده از سوی رضا پهلوی در این نشست و «طرح پنجستونه برای آینده» تکرار و کپی بی پشتوانه مفاهیمی است که پیشتر و با قدرت بیشتر توسط نیروهایی چون شورای ملی مقاومت ارائه و اجرا شده است. تفاوت در آن است که شورای ملی مقاومت پشتوانه تشکیلاتی قدرتمند و شبکههای فعال در داخل و خارج دارد، اما پهلوی فاقد هرگونه سازماندهی، برنامهریزی و توان عملیاتی است.
رسانههایی جانبدار، روایتی ناقص
پوشش خبری این نشست نیز به شکل مشخصی از سوی رسانههایی چون «اسرائیل نشنال نیوز» و «ایران اینترنشنال» هدایت و بزرگنمایی شد، در حالی که خبرگزاریهای مستقل و معتبر جهانی یا اساساً آن را پوشش ندادند یا نگاهی انتقادی به آن داشتند. ایران اینترنشنال، رسانه ای خبری است ، که آشکارا از نظام سلطنتی و شخص رضا پهلوی جانبداری می کند و اخبار مربوط به فعالیتهای سایر جریانهای مبارز مانند شورای ملی مقاومت را ، عمداً سانسور یا حذف می نمایند. این سیاست رسانهای، آشکارا در تضاد با وظیفهی بیطرفی حرفهای در رسانههاست.
نمایشی برای سلطنت، نه گذار
شعار «جاوید شاه» که از ابتدا تا انتهای این نشست بر فضای آن سایه افکنده بود، در عمل نقطهپایان ادعای وحدت ملی است. هیچ جریان مستقل و دموکراتباوری نمیتواند با این سطح از بازگشت به گذشته و نمادسازی شخصی، خود را شریک سیاسی تصور کند. اصرار بر جلب رضایت ریزشیهای نظام، نهتنها نشانهای از وابستگی به قدرت موجود است، بلکه از دید بسیاری از نیروهای انقلابی، اثباتی است بر اینکه رضا پهلوی نه بهلحاظ فکری و نه بهلحاظ عملی، از جمهوری اسلامی عبور نکرده است. همچنان در رؤیای انتقال قدرت از درون حاکمیت، و شاید نوعی کودتای درونساختاری بهسر میبرد.
سخن پایانی
گردهمایی مونیخ، برخلاف نامش، نماد همکاری ملی نبود؛ بلکه سند دیگری بود بر انزوای سیاسی یک جریان فردمحور و ناکارآمد که از همراهی نیروهای اصلی و مردمی مبارز با رژیم جمهوری اسلامی برخوردار نیست. این نشست بیش از آنکه بهکار جنبش آزادیخواهی مردم ایران بیاید، به فرسایش انرژی مبارزان و پراکندگی در صفوف اپوزیسیون واقعی منجر میشود.
نگارنده: دکتر مسعود کاشفی – تحلیلگر سیاسی، از اپوزیسیون جمهوریخواه و مخالف سلطنت
تاریخ: ۵ مرداد ۱۴۰۴ (۲۷ ژوئیه ۲۰۲۵ میلادی)