همتباران و یاران جنبش رهائی بخش لر ما بسیارانیم و دشمن بزرگ ما عدم دوستی و همراهی ماست ..

شبه جزیره مسندم در عمان که گویش کمزاری در آن رایج است.

روستای کُمزار از روستاهای شبه‌جزیره و استان مسندم عمان است.[۱]. این روستا در فاصلهٔ ۳۶ کیلومتری شمال شهر خصب واقع می‌باشد، یاقوت حموی در شرح این روستا چنین می‌نویسد: کُمزار با ضمّ وسکون، روستایی در کرانهٔ دریای عمان در وسط دره‌ای مابین دوکوه واقع شده‌است ودرآن چشمه‌های آب شیرین وگوارا جاری است. این روستا در پایهٔ منطقهٔ (رؤوس الجبال) واقع شده‌است، مسیر راهش باقایق تا شهر خصب ۴۵ دقیقه‌است.از مشاهیر روستای کمزار وأعلام بارز آن می‌توان از الشیخ محمد بن صالح المنتفقی نام برد، وی در اواخر قرن یاز دهم هجری قمری فوت کرد ودر ضلع جنوبی روستا در پایه کوه مدفون است. در چند سال أخیر دولت مدرسه أی در روستا به یادگار وی نامگذاری کرده‌است.[۲].

 

جمعیت روستای کُمزار ۲۶۸ نفر (۷۵ خانوار) است که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند.[۳].


بیشتر مردم این روستا از قبیله شُحُوح هستند که مفرد آن شِحِی می‌گویند. قبایل شحوح عادات غریبی در مراسم عروسی ومناسبات دارند به طوریکه در هنگام جشن عروسی با صدای نغمه طبل و رقص، شمشیر به هوا پرتاب می‌کنند و درهنگام بازگشت شمشیر به زمین آن را در هوا بادست دوباره باز می‌یابند چونکه در این عملیات شمشیر نبایستی به زمین بیفتد. زبان این قوم عربی است ولی احیاناً کلماتی در زبان می‌آورند که برای غیر ساکنان این منطقه نامفهوم است. بعد از رقص وشمشیر بازی با نغمه طبل، بساط شام که عبارت از پلو وبره بریان است برپا می‌کنند وشام را صرف می‌نمایند. پس ازصرف شام رئیس آن گروه که در رقص وشمشیر بازی شرکت داشتند سر بره بریان‌شده را از روی سینی بر می‌دارد وآن را می‌تکاند و با ایجاد صدایی مانند صدای شغال (هُو هُو، هُو هُو) به صدا زدن آغاز می‌نماید، در پی این صدا بقیه افراد مجموعه نیز باهم صدای (هُو هُو) شروع می‌کنند، تقریباً در حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه این مراسم ادامه دارد، سپس این مراسم رقص و شمشیر بازی پایان می‌یابد.[۴].[۵].

 

ساکنان کُمزار

ساکنان این روستا از مردمان لر تشکیل یافته‌اند .

  • کمزاری

باقی ماندهٔ اشغالگران انگلیس، همانطور که معلوم این مناطق سالهای مدیدی تحت نفوذ انگلستان و پرتغال بوده‌است، ودر نتیجهٔ آمیختگی بین افراد قشون انگلیسی‌ها و پرتغال‌ها و ساکنان اصلی تعدادی از تبار پرتغالی و انگلیسی در منطقه باقی مانده‌است که به زبان مادری شان تکلم می‌کنند.[۶].

 

مفردات زبان کمزاری

بعضی از مفرداتی که در زبان کمزاری وجود دارد:

  • کاغد
  • غترة
  • عوبله
  • طورماحی
  • لدن
  • سنة
  • غطة
  • تواری
  • برظة
  • طمربی
  • أرف
  • سیّة
  • حسکه

پانویس

  1. سلطنة عمان. مسقط: وزارة الاعلام، ۱۹۹۲ میلادی.
  2.  السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی)..
  3. عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی .
  4. لفتنانت کولونیل، سیر آرنولد ویلسون، ، «(تاریخ عمان والخلیج)» ،. انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی..
  5.  الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، (معجم البلدان) ، دار الکتب العلمیة، بیروت، لبنان، جلد چهارم، چاپ سال ۱۹۹۰ مبلادی به (عربی)..
  6.  السلطان:قابوس، البوسعید، موسوعة دلیل الأعلام: مسقط، چاپ اول، سال ۱۹۹۸ میلادی. (به عربی)..
  7. عمان فی عام ۱۹۸۶ (عام الحصاد والتراث) إصدار وزارة الإعللام، دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۸۶ میلادی .

 

گویش کُمزاری یا لارکی یکی از گویش‌ها از زبان‌های ایرانی از گروه جنوب غربی است و از زیر شاخه های زبان لری که در ایران در جزیره لارک بدان سخن می‌رانند. کمزاری همچنین در روستای کمزار، شهر خصب و دبا در شبه جزیره مسندم (کرانه جنوبی تنگه هرمز - روبروی بندرعباس) درعمان نیز صحبت می‌شود.[۱] در لارک این زبان هنوز فرم اصلی خود حفظ نموده ولی در کمزار، خصب و دبا بعلت گستردگی استفاده از زبان عربی در اداره‌ها، مدرسه‌ها و رادیو تلویزیون، در کمزاری تعداد زیادی واژه عربی وارد شده‌است.

در مسندم گویشوران آن ایرانی‏تباران ساحل‏نشین طایفه شحوح هستند.[۲]

مالچانووا زبان شناس معاصر بنیاد (موسسه) زبانشناسی فرهنگستان روسیه، عقیده دارد که کمزاری یکی از لهجه‌های اچمی است [۳]. با این حال کومزاری شباهت‌های زیادی نیز با گویش مینابی دارد. از دیگر ویژگی‌های کمزاری این است که برای سخنوران به گویش لری قابل فهم می‌باشد[۴].(به همین دلیل است که در اتنولوگ کمزاری شاخه‌ای از لری دانسته شده.[۵]

در گستره پراکندگی کمزاری در عمان عربی زبان رسمی است. ارتباط مستمر لر های کُمزاری با عرب‏ها در عمان پیدایش مجموعه‌ای (بیش از ۳۰ درصد) از واژه‌های عربی در واژگان کمزاری و نیز پدیده تداخل آوایی (بیشکار از واژه کهن‏تر «پیشکار»، حین از واژه کهن‏تر «آهن» و غیره) در آواهای آن را سبب شد. در نحو کمزاری همانندی‌هایی با زبان عربی دیده می‏شود که احتمالاً به سبب رشد همگرایی این زبان‏ها است. مانند ساختارهایی با معنی «داشتن» با حرف اضافه حالت بایی: وای مه («با من») «من دارم»، مقایسه با: عربی مَعَهُ «با او» و نیز در ترکیب صفت و موصوف که در زبان عربی، صفت از لحاظ شمار و معرفه یا نکره بودن با اسم مطابقت می‏کند.[۶]

از ویژگی‏های آوایی کمزاری وجود ح حلقی و دال و ر برگشته است، که متأثر از زبان‏های خارجی (عربی، اردو) است. پدیده خاص آوایی  لری کمزاری «ر» شدگی است، مانند: دور برای «دود»، و کرام برای «کدام» در حوزه هم‌خوان‌ها این زبان ویژگی‏های تاریخی زبان لری را نمایان می‏سازد هم‌چون «دانستن» و «پسر» و نه «زانستن» و «پور» که از واژه‌های شمال غربی است.[۷]

 

نمونه‌هایی از زبان لری کمزاری

عناصر زبان فارسی در لارکی زیاد یافت می‌شوند ولی بعضی کمی تغییر شکل داده‌اند مانند: خانه = خانوغو، مرد = مردوکو

چند جمله کوتاه به زبان لری لارکی:

  • پ گییا تای ؟ = از کجا می‌آیید ؟
  • کییا تو خوری ؟ چه می‌خورید ؟
  • بپ تو گییا هه ؟ = پدرت کجاست ؟
  • مَ تو خاووم = من می‌خوابم.
  • مَ تو گوم = من می‌گویم.
  • مَ تو خوروم = من می‌خورم

دستور زبان

لری کومزاری بسیاری از خواص زبان‌های کهن ایران را تاکنون محفوظ داشته، مانند صرف نام‌ها در حالت‌های هفت‌گانه و به کار بردن پیشوندهای متعدد برای فعل‌ها.

  • ضمیرها شخصی

 

مفرد

جمع

اول شخص

مَی‌اَم mæɪ æm

ماهِم mɑːhem

دوم شخص

تُوی toviː

شومائه ʃumɑː ə

سوم شخص

ییهه jiːhe

یِهن jehen

در گفتگوهای روزمره معمولاً مَ mæɪ æm، تُو toviː و یِ je برای من، تو، او بکار می‌رود.

منابع

* زبان کومزاری در اتنولوگ

1.    و.و موشکالو - آ.آ کریمووا - ای.ک مالچانووا: گویش‌های بشکردی، کردشولی و کمزاری. مترجم: لیلا عسگری، در: «ویژه‌نامه نامه فرهنگستان»، اردیبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۲. (از صفحه ۹۶ تا ۱۰۶).

2.   و.و موشکالو - آ.آ کریمووا - ای.ک مالچانووا: گویش‌های بشکردی، کردشولی و کمزاری. مترجم: لیلا عسگری، در: «ویژه‌نامه نامه فرهنگستان»، اردیبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۲. (از صفحه ۹۶ تا ۱۰۶).

3.  

Molchanova, E.K., Kumzari yazyk/dialekt, in Yazyki mira: Iranskie yazyki. I. Yugo-Z apadnye Iranskie yazyki, Moskva: Indrik, ۱۹۹۷, pp. ۱۹۱-۱۹۳.

4.       و.و موشکالو، آ.آ کریمووا، ای.ک مالچانووا. گویش‌های بشکردی، کردشولی و کمزاری. ترجمهٔ لیلا عسگری. ۱۳۸۳. 

5.      Ethnologue 14 report for Luri

6.       و.و موشکالو - آ.آ کریمووا - ای.ک مالچانووا: گویش‌های بشکردی، کردشولی و کمزاری. مترجم: لیلا عسگری، در: «ویژه‌نامه نامه فرهنگستان»، اردیبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۲. (از صفحه ۹۶ تا ۱۰۶).

7.      و.و موشکالو - آ.آ کریمووا - ای.ک مالچانووا: گویش‌های بشکردی، کردشولی و کمزاری. مترجم: لیلا عسگری، در: «ویژه‌نامه نامه فرهنگستان»، اردیبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۲. (از صفحه ۹۶ تا ۱۰۶).

پیوند به بیرون

گزارشی از لاستامپا: جلوگیری از مرگ زبان کومزاری در تنگه هرمز. در روزآن‌لاین.