حواستان به «نادر کیانی»ها، این عنصر وزارت اطلاعات حکومت اسلامی در کردستان باشد!
در حالی که کردستان بسیار ملتهب است و مردم علیه کلیت حکومت اسلامی به پا خواستهاند و تمرکز ارتش و سپاه و سایر نیروهای سرکوبگر در کردستان سنگین شده است باید مواظب نفوذیهای حکومت در میان مردم و تظاهراتها بود. نفوذیها، سعی میکنند شعارهای منحرفکننده حاکمیت را در میان تجمعات بیندازند و یا به محل کسب و کار مردم آسیب برسانند و این تخریبات خود را به نام معترضین تمام کنند.
نادر کیانی که خود او و رسانههای حکومت اسلامی او را تحلیلگر بینالمللی معرفی میکنند یکی از عناصر چند چهره وزارت اطلاعات حکومت اسلامی است که به سازمان کردستان حزب کمونیست ایران – کومهله، نفوذ کرده بود. اکنون خاطرات او به صورت کتابی تحت عنوان «نادر کیانی، راوی کتاب سیطره؛ افشای دروغ گروهکهای تروریست کردی…» منتشر شده است.
یکی از سیاستهای جنایتکارانه و دایمی حکومت اسلامی، تلاشهای نیروهای امنیتیاش برای نفوذ در سازمانها و احزاب سیاسی و اپوزیسیون و همچنین نهادهای دمکراتیک اجتماعی و فرهنگی است.
عناصر نفوذی عمدتا خیلی رادیکالتر از دیگران در تظاهراتها و اعتراضات علیه حکومت اسلامی حضور پیدا میکنند تا هرچه بیشتر اعتماد سازمانها و احزاب مخالف حکومت اسلامی را به خود جلب کنند.
نفوذیها در موقعیتهای مختلف همچون پناهنده، زندانی سیاسی سابق، فعال سیاسی، فعال شبکههای اجتماعی و رسانهای، روزنامهنگار، شاعر و غیره به سازمانها و احزاب و نهادهای دموکراتیک اپوزیسیون در خارج کشور نفوذ میکنند. آنها، همواره فعالتر از دیگران تلاش میکنند خود را به مسئولین حزب و سازمانی که وارد شدهاند وفادار نشان دهند و از سوی دیگر، فعالتر در اعتراضها علیه حکومت اسلامی شرکت میکنند. برخی از آنها آموزش دیدهاند و تاریخچه و سیاستهای سازمانی که نفوذ میکنند را به خوبی میشناسند.
وظیفه مهم نفوذی جمعآوری اطلاعات از مسایل دورنی سازمانها و احزاب اپوزیسیون و شناسایی محل زندگی آنهاست. همچنین یکی از شیوههای نفوذیها راهانداختن تفرقه و نفرتپراکنی و دروغ در درون اعضا و هواداران سازمان و حزب مورد نظر با هدف انشعاب و فروپاشی آنهاست. همچنین جمعآوری اطلاعاتی دقیقی از رفت و آمدها و محل سکونت کادر و مسئول سازمانی که باید ترور شود. اما افراد نفوذی کار ترور انجام نمیدهند و گوههای ترور جداگانه آموزش میبینند و حتی احتمال دارد نفوذیها هم آنها را نشناسند.
در این مطلب به نمونههایی از نفوذیها اشاره میکنم.
نادر کیانی با سردار پاسدار محمدرضا نقدی از آدمکشان حرفهای و سردسته چماقداران معروف حکومت اسلامی و معاونت هماهنگ کننده سپاه پاسداران
آگام نیوز، سایت رسمی وزارت اطلاعات حکومت اسلامی ایران، علیه اپوزیسیون کرد و عموما علیه مردم رنجدیده و آزادیخواه و برابریطلب کردستان است. یکی از تئوریسینهای زبنده وکارکشته این سایت که آموزش دیده وزارت اطلاعات است و مهمتر از همه، او به مد تهقت سال نفوذی وزارات اطلاعات حکومت اسلامی در سازمان کردستان حزب کمونیست ایران-کومهله بود، همواره بهعنوان کارشناس امنیتی در امور کردستان، در وازات اطلاعات فعالیت دارد. اما او از سوی نهادهای امنیتی و رسانههای حکومتی اسلامی، بهعنوان خبرنگار حوزه بینالملل و امور منطقهای معرفی میشود. اما شغل «شریف» او، دادن اطلاعات به نهادهای امنیتی حکومت اسلامی درباره سازمانها و احزاب کردی مخالف حکومت و همچنین شناسایی و به دامانداختن اعضا و هواداران آنهاست که در شهرهای کردستان فعالیت دارند. یا او از سوی نهادهای امنیتی حکومت اسلامی، با برخیس چهرههای فعال سیاسی و همچنین احزاب و سازمانهای اقلیم کردستان عراق رابطه دارد.
برای مثال به تازگی، آکام نیوز نوشته است: «در هفتههای گذشته، نادر کیانی خبرنگار حوزه بینالملل و امور منطقهای، چندین گفتوگوی اختصاصی با آرام احمد، کارشناس، منتقد، نویسنده و تحلیلگر ارشد اقلیم کردستان عراق انجام داد که در این مصاحبهها، آرام احمد، در مورد «حسین یزدانپناه رکرده گروهک تروریستی حزب آزادی کردستان، افشاگریهای مهمی انجام داد.»
آکام نیوز که صبح تا شب کارش پروندهسازیهای دروغین، توهین و افترا زدن به سازمانهای کردی است اکنون در رابطه با خیزش انقلابی مردم سراسر ایران به ویژه کردستان، فعالتر هم شده است. انتشار خبرهای جعلی و انحرافی و دروغین شیوه دیگر فعالیت این شبکه خبری است.
به گزارش آکام نیوز، «در پی این افشاگریها، حسین یزدانپناه سرکرده گروهک تروریستی حزب آزادی کردستان،در کلاب هاوس به آرام احمد حمله کرد و او را مزدور جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد.»
سرکرده گروهک تروریستی حزب آزادی کردستان اعلام کرده بود؛ آرام احمد با نادر کیانی که وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران است گفتوگوهای هدفمندی بر علیه ما انجام داده و این مصاحبهها در سایتهای آکام نیوز و بولتن نیوز نیز منتشر شده است. آرام احمد زیر هژمونی رژیم جمهوری اسلامی قرار دارد و حقوق بگیر آنهاست.»
گویا جرم حسین یزدانپناه این است که خطاب آرام احمد، گفته است: «وقتی حسین میگوید آرام احمد تحت هژمونی جمهوری اسلامی قرار دارد باید بگویم تو تحت هژمونی ایران هستی من در مورد تو حقایق را گفتهام.»
سردار پاسدار محمدرضا نقدی از آدمکشان حرفهای و سردسته باندهای چماقدار حکومت اسلامی است که با نادر کیانی رابطه نزدیکتری دارد. نقدی در تاریخ 26 اردیبهشت 1398 از سوی خامنهای به سمت معاونت هماهنگکننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. از سمتهای پیشین او میتوان به ریاست سازمان بسیج مستضعفین، ریاست سازمان حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. او همچنین از سال 79 تا 88 به مدت 9 سال معاونت آماد و پشتیبانی ستاد کل نیروهای مسلح را برعهده داشت.
«نادر کیانی» به سازمان کردستان حزب کمونیست ایران(کومهله)، نفوذ کرده بود. او پلههای ترقی را در این سازمان که در کردستان عراق مستقر است طی کرده و به یکی از کادرهای مورد اعتماد این تشکیلات تبدیل شده بود. او اطلاعات خود را از طریق اینترنت کافه و یا تلفنی از شهر سلیمانیه به اطلاعات حکومت اسلامی در سنندج میداد که یک بار بهطور اتفاق، فردی مکالمات تلفنی او را میشنود و نفوذی بودن او علنی میگردد.
کومهله او را اخراج میکند. همچنین او مدتی توسط حکومت اقلیم کردستان عراق زندانی شده و سپس به حکومت اسلامی تحویل داده میشود. کیانی به محض ورود به ایران، فعالیتهای خود را با سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی حکومت اسلامی در پوشش «خبرنگار حوزه بینالملل و امور منطقهای»، ادامه میدهد. او در جلسات وزیر اطلاعات شرکت می کنند و با سرداران سپاه همچون نقدی رابطه نزدیکتری دارد. او در رسانههای مختلف حکومتی به ویژه در یکی از شبکههای اجتماعی وزارت اطلاعات به نام «آکام نیوز» که فعالیتهای آن نفرتپراکنی و دروغپراکنی علیه فعالین و سازمانهای کردستان ایران است.
با این وجود نادر کیانی، همچنان مدعی است که او یک فعالی سیاسی و اجتماعی مستقل است و این که گفته میشود او همکار و عضو وزارت اطلاعات حکومت اسلامی است دروغی بیش نیست.
اما گفتوگوهایی از او در رسانههای حکومتی بهویژه آکام نیوز منتشر میشود که با مقامات امنیتی حکومت، گفتوگوهایی انجام داده است. اما واقعیت آن است که نادر کیانی، همواره سعی میکند نیروهای هوادار احزاب کردستان ایران را به عناوین مختلف به دام بیاندازد.
برای مثال؛ یک مقام امنیتی در گفتوگوی اختصاصی با نادر کیانی: «تمام پیشمرگان کومله بدون هیچ محدودیتی میتوانند به کشور برگردند … فریب تبلیغات کومله را نخورید.»
به گزارش آکام نیوز، «پس از دستگیری تیم تروریستی کومله توسط نیروهای امنیتی، سرکردگان کومله به پیشمرگانی که قصد بازگشت به کشور را دادهاند، هشدار دادهاند که در صورت بازگشت به کشور، با برخوردهای تندی از سوی نیروهای امنیتی روبهرو خواهند شد.
این تبلیغات پس از دستگیری تیم تروریستی کومله به اوج خود رسیده است.
نادر کیانی در توضیح این مطلب، اظهار کرد؛ تعداد زیادی از پیشمرگان کومله با من از طریق شبکههای اجتماعی تماس گرفتند و این موضوع را عنوان کردند.»
نادر کیانی مینویسد: «برای پیگیری و صحت و سقم این خبر، با یک مقام امنیتی تماس گرفتم و موضوع را با ایشان در میان گذاشتم.
این مقام امنیتی به صراحت اعلام کرد؛
پیشمرگان گروهک تروریستی کومله فریب این موج سواری ها را نخورند، کومله قصد دارد تا مانع بازگشت پیشمرگان به کشور شود و نیروهایشان دچار ریزش نشوند، برای همین از این فرصت استفاده کرده و در بین پیشمرگان رعب و وحشت ایجاد می کنند.
تمام پیشمرگان کومله با هر سابقهای که داشته باشند، در صورتیکه تنها شاکی خصوصی نداشته باشند، می توانند با پس از اخذ امان نامه به کشور برگردند و ضمن معرفی خود به نیروهای امنیتی در شهرهای محل سکونت، به زندگی عادی خود در جامعه بازگردند.
به شما اطمینان میدهیم که هیچ برخوردی با فریب خوردگان نخواهد شد، اگر کسی هم شاکی خصوصی داشت، میتواند رضایت شاکی را بگیرد و مشکل رفع میشود.
از نظر امنیتی برخوردی با فریبخوردگان نخواهد شد و آغوش جمهوری اسلامی ایران به روی همه فریب خوردگان باز است.
برای کسب اطلاعات بیشتر و مشاوره، پیشمرگان کومله میتوانند از طریق شخص شما(صفحه نادر کیانی در فیسبوک، اینستاگرام و توییتر) و یا از طریق سایت خبری آکام نیوز(کانال تلگرام، فیسبوک، اینستاگرام)، اقدام نمایند.»
شایان ذکر است اخیرا نهادهای امنیتی حکومت اسلامی، مدعی شدهاند که «یک تیم تروریستی کومله را در اصفهان دستگیر کردهاند» و به ادعای این نهاد امنیتی، آنها با اسرائل همکار کرده و قصد داشتند کی مرکز حکومتی را در اصفهان منفجر کنند.
نمونه دیگر؛ «نادر کیانی، راوی کتاب سیطره؛ افشای دروغ گروهکهای تروریست کردی در خصوص 27 مرداد/ در کتاب سیطره، به واقعیات درونی کومله و دمکرات اشاره شده است.»
آگام نیوز: «نادر کیانی – خبرنگار حوزه بینالملل و امور منطقهای در یادداشتی نوشت: به 27 مرداد نزدیک میشویم، روزی که حضرت امام(ره) به درخواست مردم کردستان، فرمان آزادسازی پاوه از چنگال گروهکهای تروریست کردی را صادر کردند.
به گزارش آکام نیوز، حزب منحله دمکرات کردستان و کومله، هر ساله و در چنین روزهایی، با هدف تشویش اذهان عمومی، با جعل تاریخ، مدعی میشوند که حضرت امام(ره) فرمان حمله به مردم کردستان را صادر کردند!
این ادعا در حالی مطرح میشود که خود سرکردگان دمکرات و کومله هم به خوبی حقیقت را میدانند که فرمان حمله به درخواست مردم کردستان و برای بیرون راندن اشرار دمکرات و کومله صادر شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب منحله دمکرات کردستان ایران و کومله به دستور اربابان خارجی خود، به دنبال تجزیه کشور از طریق ایجاد تفرقه در میان اقوام و مذاهب برآمدند و با شروع غائله کردستان و سر دادن نداهای تجزیهطلبانه اهداف شوم خود را از شهرستان مرزی پاوه در استان کرمانشاه آغاز کردند.
با شروع جنگ و ناآرامی در مناطق کُردنشین در سال 58 در تاریخ 25 مرداد این سال شهر پاوه بهطور کامل در محاصره مهاجمین مسلح دمکرات قرار گرفت و از گوشه و کنار شنیده میشد که پاوه سقوط کرده است.
این موضوع موجب نگرانی و ناراحتی مردم منطقه شد و همه نگران موقعیت این شهر مرزی بودند و سقوط پاوه میتوانست بر وضعیت دیگر شهرهای مناطق کُردنشین اثر بگذارد و روحیه مردم و رزمندگان اسلام را تضعیف کند.
در تاریخ 27 مرداد سال 58 با صدور فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر لزوم شکست حصر پاوه مقاومت نیروهای انقلابی مضاعف شد و در نتیجه حمایت مردم و نیروهایی که به سمت پاوه می آمدند باعث عقبنشینی ضد انقلاب و شکست حصر پاوه شد.
متن این فرمان که از رادیو پخش شد در واقع مهلت 24 ساعتهای بود که امام به دولت و ارتش جهت شکست حصر پاوه و پاکسازی منطقه از لوث حزب منحله دمکرات کردستان ایران و بخشی از نیروهای کومله داد.
امام خمینی(ره) در بخشی از پیام خود فرمودند: «به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها ، تانکها، قوای مجهز تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود من همه را مسئول میدانم.»
بدین ترتیب در 28 مرداد 58 نیروهای مسلح ارتش وارد پاوه شدند و نقاط حساس نیز به دست نیروهای سپاه پاسداران افتاد و مهاجمین و ضد انقلاب با تخلیه مناطق حساس شهر به ارتفاعات اطراف گریختند و عملیات پاکسازی با تعقیب آنان ادامه پیدا کرد.
عملیات آزادسازی شهر پاوه مدیون جانفشانی های سردارانی است که با اهدای خون خود نهال نوپای انقلاب اسلامی را آبیاری کردند. در این حماسه،شیر مردانی همچون مصطفی چمران و پیشمرگان مسلمان کُرد بومی اهل منطقه، همچون کوه در برابر دشمن ایستادگی کردند.
امروز 43 سال از آن زمان می گذرد و دیگر حزب دمکرات و کومله ای وجود ندارند، ته مانده های این دو گروهک، که غالبا سرکردگان آنها هستند و افرادی هستند که در زمان آزادسازی پاوه، به خارج از کشور گریختند و نیروهای خود را هم به کشتن دادند، امروز در اقلیم کردستان عراق هستند.
این دو گروهک، به راحتی آب خوردن به مردم دروغ میگویند و حقیقت را پنهان میکنند.»
نارد کیانی در ادامه فحاشیها و دروغهای خود علیه مردم کردستان و نیروهای سیاسی این منطقه، ادعا میکند: «بنده شناخت کامل و دقیقی از واقعیات درونی این دو گروهک دارم، برای آگاه کردن مردم کشور و خصوصا کردستانیها، نیاز بود تا از نزدیک در جریان روند فعالیت این گروهکها قرار بگیریم و برای این کار هم باید “نفوذ” میکردم، نفوذی که به هر دو گروهک دمکرات(در مقطعی کوتاه) و کومله(در مقطعی درازمدت) انجام شد، واقعیات را برایم بیشتر عیان کرد.
متوجه شدم که گروهک تروریستی دمکرات در کتابخانه خود، کتابهایی منتشر کردهاند که در آن، خود را صاحب مردم کردستان معرفی میکنند.
متوجه شدم که گروهک تروریستی کومله، در زمان حضور در کردستان، به رزمندگان و مردم مجروح کردستان، تیرخلاص میزدند، صحنههای این تیرخلاص زدنها را هم در یک سی.دی، گردآوری کرده و برای تماشا در پذیرش به نمایش میگذارند تا فریبخوردگان جدید هم از خوی درندگی این گروهکها، از لحظه ورود باخبر شوند.
به همت برادر و دوست بسیار عزیزم، جناب آقای کیانوش گلزار راغب نویسنده توانمند حوزه دفاع مقدس، خاطرات 7 سال نفوذم به اردوگاههای دشمن، در کتابی تحت عنوان ”سیطره” به نگارش در آمده و انشاالله بهزودی آماده چاپ و عرضه خواهد شد و قطعا این کتاب، آبرویی دیگر برای کومله و دمکرات باقی نخواهد گذاشت.»
«گلزار، اواخر فرورودین ماه امسال، در برنامه تلویزیونی دعوت اظهار کرد؛
سیطره، خاطرات آقای نادر کیانی، خبرنگار حوزه بینالملل است که ابتدا به اردوگاه حزب منحله دمکرات کردستان ایران نفوذ کرد و پس از آن راهی اردوگاه زرگویز کومله شد و به مدت 7 سال در بالاترین سطح، به عمق اردوگاه دشمن نفوذ کرد.
فیلم اظهارات کیانوش گلزار راغب در مورد این کتاب که راوی آن نادر کیانی است، را ملاحظه میفرمائید.»
نادر کیانی پس از این که سالها ادعا میکرد نفوذی و عضو وزارت اطلاعات حکومت اسلامی نبوده و به او تهمت زدهاند اکنون خودش با زبان و قلمش به «نفوذی» بودن خود به درون کومهله، اقرار میکند.
***
«محمدرضا مدحی» که رسانههای حکومت اسلامی از وی با عنوان «نفوذی وزارت اطلاعات» ياد می کنند تا پيش از بازگشت به ايران، با برخی از سازمانهای اپوزیسیون ايرانی در خارج از کشور ارتباط برقرار کرده بود.
فیلم الماسی برای فریب ماجرای «نفوذ» محمدرضا مدحی در سازمانهای سیاسی مخالف حکومت اسلامی و فریب سازمانهای اطلاعاتی غربی است
روز پنجشنبه، 19 خرداد -9 ژوئن، رسانه های جمهوری اسلامی، از جمله سایت تلویزیون شبکه خبر، گفتوگوی یک مقام وزارت اطلاعات حکومت اسلامی را منتشر کردند که در آن، او «جزئیات نفوذ دستگاههای امنیتی ایران در اپوزیسیون خارج نشین و انهدام طرح آمریکایی-صهیونیستی تشکیل دولت در تبعید» را شرح داده است.
این گفتوگو پس از پخش فیلمی با عنوان «الماسی برای فریب» منتشر شده است که شامگاه گذشته از شبکه تلویزیونی جمهوری اسلامی پخش شد و در آن، داستان فعالیت فردی بهنام «محمدرضا مدحی» بازگو می شود که در این فیلم «عامل نفوذی وزارت اطلاعات ایران» در خارج خوانده شده است.
این مقام وزارت اطلاعات گفته است که با «شکست دشمنان در فتنه 88 در پیشبرد طرح براندازی نرم»، آنان در صدد برآمدند تا «با توجه به جایگاه اقوام و مذاهب در ایران، به اقدامات سخت و عملیات خرابکارانه متوسل شوند.»
مقامات حکومت اسلامی از حرکت اعتراضی علیه اعلام پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با عنوان «فتنه» نام میبرند و معمولا انتقادات و تبلیغات مخالف حکومت را «جنگ نرم» میخوانند.
این مقام اطلاعاتی افزوده است که دولتهای غربی برای این منظور، به یک شهروند ایرانی «برخوردار از سوابق اجتماعی و مذهبی» نیاز داشتند و «محمدرضا مدحی که دارای وجه سابقه طولانی در نهادهای انقلابی بود و در بانکوک به تجارت جواهرات و سنگهای قیمتی اشتغال داشت، مورد توجه سفارت آمریکا در تایلند قرار گرفت.»
بهگفته این مقام اطلاعاتی، ظاهرا مقامات ارشد حکومت آمریکا و شماری از نهادهای تحقیقاتی و اطلاعاتی آن کشور، که در صدد سرنگونی حکومت اسلامی بودند، توانستند موافقت محمدرضا مدحی را جلب کنند و ظاهرا با اطمینان کامل به آقای مدحی، «او در سفری به عربستان سعودی با مقامات آمریکایی از جمله هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه این کشور، دیدار کرد» و بعدا «با سفر به واشنگتن با جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا، دیدار کرد که حمایت کامل کشورش را از نامبرده اعلام داشت>»
در ادامه گفتوگوی مقام امنیتی آمده است که محمدرضا مدحی سپس به فرانسه رفت و با «یک سرمایهدار ایرانی دارای تابعیت فرانسوی-اسرائیلی» که پدرش از چهرههای نزدیک به نظام سلطنتی ایران بود و خود او «نیز مسئولیت سازمانی موسوم به موج سبز را برعهده داشت» و یکی دیگر از طرفداران نظام سلطنتی ملاقات کرد و این سه نفر طرح تشکیل شورای رهبری دولت در تبعید را اعلام کردند.
به گزارش «تابناک»، رسانه نزدیک به محسن رضایی، 18 خرداد 1390- 8 یونی 2011، در این مستند که به بررسی طرحهای مشترک انگلیس، آمریکا و موساد برای براندازی نظام ایران میپرداخت، محمدرضا مدحی، عنصر نفوذی ایران در محافل خصوصی اپوزیسیون خارج از کشور، اظهار داشت: بنده بهعنوان رییس شورای عالی حفظ امنیت و منافع ملی و امیرحسین جهانشاهی بهعنوان جانشین بنده در «دولت در تبعید» منصوب شده بودیم.
مدحی در این مستند گفت: در آغاز ورود به عربستان با سفیر آمریکا در این کشور دیدار کردم. از طریق سفیر آمریکا در عربستان، با خانم هیلاری کلینتون، نشست محرمانه ای برگزار کردیم. در این نشست، قرار بر این شد که ایالات متحده با جنبش «جمع یاران» در جهت ادامه فتنه در ایران همکاری داشته باشد.
همچنین یك مقام مسئول در وزارت اطلاعات درباره جزیيات بیشتری از نفوذ دستگاه امنيتی كشورمان در كانون اپوزيسيون خارج كشور و فرايند شكست پروژه آمريكايی-صهيونيستی «دولت در تبعيد» به خبرگزاری فارس گفت: پس از آنكه دشمنان در جريان فتنه 88 كه با توجه به بديع بودن متغيرهايش متفاوتترين فتنه در طول عمر جمهوری اسلامی بود موفق به پيشبرد پروژه براندازی نرم جين شارپ نشد، اقدامات سختافزارانه در دستور كار قرار دادند.
وی ادامه داد: طراحان ناكام پروژه جنگ نرم از جمله جوزف نای به اين فكر افتادند كه با توجه به جايگاه اقوام و مذهب در ايران متوسل به اقدامات سخت و عملياتهای خرابكارانه در كشورمان شود.
اين مقام مسئول در وزارت اطلاعات گفت: بنياد آمريكايی دفاع از دمكراسی(PDD) در يكی از جلسات خود كه سه ساعت طول كشيد، تشكيل«دولت در تبعيد» را تصويب كرد كه ماموريت اجرای اين پروژه به دنيس راس معاون امور خاورميانه اوباما سپرده شد.
وی افزود: تحقق دولت در تبعيد، نيازمند چهرهای برخوردار از سوابق اجتماعی و مذهبی بود و بر همين اساس، سرويس اطلاعاتی آمريكا شناسایی و جذب عناصر مناسب برای رهبری دولت مذكور را در دستور كار قرار داد.
به گفته اين مقام امنيتی، در آن روزها، محمدرضا مدحی كه دارای وجه سابقه طولانی خدمت در نهادهای انقلابی بود و در بانكوك به تجارت جواهرات و سنگهای قيمتی اشتغال داشت، مورد توجه سفارت آمريكا در تايلند قرار گرفت.
«اين فرد خيلی زود از طريق سرويس اطلاعاتی آمريكا برای پيوستن به جريان ضد انقلاب خارج از كشور جذب شد و در سفری به عربستان با مقامات آمريكايی از جمله هيلاری كلينتون وزير امور خارجه اين كشور ديدار كرد.»
مقام مسئول در حوزه امنيت داخلي وزارت اطلاعات گفت: مدحي با پذيرش همكاری با آمريكا و اپوزيسيون خارج نشين و طرح ادعای سازماندهی هزاران نفر از نيروهای داخلی، جنبشی را با نام «جمع ياران» تشكيل داد.
وی افزود: او پس از سفر به واشنگتن با هواپيمای اختصاصی و استقرار در ويلايی در حومه اين شهر با جو بايدن ديدار كرد كه در اين دیدار، معاون ریيس جمهور آمريكا حمايت كامل كشورش از نامبرده را اعلام كرد.
اين مقام امنيتی ادامه داد: در پی موافقت مدحی با همكاری در پروژه دولت در تبعيد دنيس راس كه ماموريت تشكيل اين دولت را داشت، پروژه خود را با توجه به ويژگيهای شخصيتی و سوابق همكار جديدش تكميل شده ديد.
به گفته او، مدحی پس از مدتی به فرانسه رفت و در آنجا با اميرحسين جهانشاهی سرمايهدار ايرانی دارای تابعيت فرانسوی-اسرائيلی كه پدرش از چهرههای نزديك به رژيم پهلوی بهويژه اشرف بود و خود او نيز مسئوليت سازمانی موسوم به(موج سبز) را بر عهده داشت و 9 سال برای اقدامات براندازانه در سرزمينهای اشغالی دوره ديده بود و همچنين مهرداد خوانساری از عناصر سلطنتطلب وابسته به دفتر به اصطلاح مطالعاتی سازمان جاسوسی MI6 انگليس كه پدر وی نيز از ديپلماتهای رژيم شاه بود، دیدار كرد.
«در اين ديدار خصوصی كه در هتل آتلانتيك پاريس(محل كار جهانشاهی) انجام شد و در همان مكان نيز آغاز همكاری اين سه نفر در يك كنفرانس مطبوعاتی اعلام شد، پروژه تشكيل شورای رهبری دولت در تبعيد رسما كليد خورد.»
مقام مسئول در وزارت اطلاعات با يادآوری برگزاری كنفرانسی در جزيره گوادالوپ در ژانويه 1979(دیماه 1357) با حضور روسای چهار قدرت مهم بلوك غرب برای بازگرداندن شاه مخلوع به كشور، گفت كه اين بار اپوزيسيون در نيمه دوم سال گذشته، كنفرانسی با نام گوادالوپ 2 برای همفكری در زمينه براندازی جمهوری اسلامی برگزار كرد.
به گفته اين مقام امنيتی، عبدالله مهتدی، رهبر گروهك منحله كومله، حسن شرفی رهبر گروهك منحله دمكرات، عليرضا نوریزاده سلطنتطلب عضو MI6، رضا حسينبُر از رهبران يكي از گروههای تجزيهطلب، محسن مخملباف، رابط اپوزيسيون خارج كشور با سران فتنه، جهانشاهی از عناصر سازمان موساد و همچنين مسئول ميز ايران در سازمان جاسوسی فرانسه به نمايندگي از نيكلا ساركوزی، ریيس جمهور اين كشور حضور داشتند.
«در اين جلسه، راههای براندازی جمهوری اسلامی از جمله تداوم حيات جريان فتنه از طريق اقدامات آشوبگرانه و اغتشاش و حتی ترور چهرههای منتسب به این جريان در درون كشور و همچنين نفوذ در ساختارهای قدرت جمهوری اسلامی از طريق جذب نيرو از مراكز مهم مورد بررسی قرار گرفت و هفت ميليارد دلار آمريكا نيز برای آغاز اين تحركات اختصاص يافت.»
مقام مسئول در حوزه امنيت داخلی وزارت اطلاعات گفت: پس از انتخاب مدحی به رهبری دولت در تبعيد و جهانشاهی به جانشينی وی و ايجاد شورای سی نفره برای فعاليتهای اجرايی در حوزههای سياسی و اقتصادی و رسانهای در حقيقت این پروژه وارد فاز جديدی شد.
به گفته اين مقام امنيتی، هنگامی كه قرار شد شورای رهبری دولت در تبعيد برای مديریت و هدايت عملياتهای خرابكارانه در ايران و براندازی جمهوری اسلامی از طريق كودتاه ظرف يك سال در پادگان سيكلن تلاآويو مستقر شوند، عمليات نجات مدحی توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) انجام شد و او به كشور بازگشت.
مستند «الماسی برای فريب» از شبكه اول سيما پخش شد كه روايتی از نفوذ دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی در كانون اپوزيسيون خارجنشين و اشراف بر تحركات ضد انقلاب و نمايشی از اقتدار سربازارن گمنام امام زمان(عج) در به سخره گرفتن سرويسهای جاسوسی غرب بود.»
البته روشن است که نباید ادعاهای مقامات سیاسی و نظایم و امنیتی حکومت اسلامی را باور کرد اما ماجرای مدحی و تشکیل دولت در تبعید با این نفوذی حکومت اسلامی یک واقعیت تلخ برای اپوزیسیون راست، اما غیرقابل انکار است.
در پایان میتوانیم تاکید کنیم جدا از افرادی که بهطور سازماندهیشده جاسوس حکومت اسلامی در خارج از کشور هستند، حکومت اسلامی ایران توانسته شبکه مدافعان خود را نیز در خارج کشور تجهیز کند. حکومت اسلامی با صدور و به کار گرفتن افرادی در لباس دانشجو و سرمایهگذار و پناهنده و… به کشورهای غربی، شبکههایی را راهاندازی کرده که برایش به کارهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی مشغول هستند.
احتمالا یک دلیل دیگر که موجب تقویت شبکه حامیان حکومت اسلامی در خارج از کشور شده «تامین منافع» شخصی است؛ حکومت اسلامی عمدتا با تطمیع مادی افراد آنها را میخرد تا مدافع منافع و سیاستهای آن در اروپا و آمریکا باشند.
وجود شبکههای اجتماعی در سالهای گذشته این مدافعان سودجو و مفتخور و فرصتطلب را بیش از پیش برجسته کرده است. این روزها کم نیستند دختران و پسرانی(عمدتا آقازادهها) در شبکههای اجتماعی که در پروفایلهایشان عکسهای بیحجاب و مشروب به دست خود را منتشر میکنند و آزادیهای اجتماعی خود را در خارج از کشور به رخ مخاطبان در ایران میکشند اما در بزنگاههایی چون انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به تبلیغ برای حکومت میپردازند!
پس از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در ایران که نقطه عطف رویارویی اصلاحطلبان با اصولگرایان بود، بسیاری از حامیان میرحسین موسوی و اصلاحطلبان از کشور خارج شدند. این افراد که آن زمان با لابیگری نزدیکان به اصطلاح «رهبران جنبش سبز» عمدتا بدون گذراندن مراحل پناهجویی در کشورهایی مانند ترکیه به سرعت به اروپا و غالبا فرانسه منتقل شدند و مواضعی تند و تیزی نیز علیه دولت وقت و رهبر حکومت اسلامی اتخاذ کردند اما پس از آنکه تب موج «سبز محمدیشان» در ایران سرد شد، به اصل خود بازگشته و دوباره به اصلاحطلبان حامی نظام تبدیل شدند.
این افراد با کسب پناهندگی سیاسی و حتی تابعیت کشورهای آزاد در غرب نه تنها از امکانات و خدمات پناهندگی سیاسی بهرهمند شدند، بلکه با حضور فعال در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور و شبکههای اجتماعی با توجیهات زیادی مستقیم و غیرمستقیم از حکومت اسلامی دفاع میکنند.
این دانشجویان مهمان و پناهندگان و فعالین سیاسی و اجتماعی دروغین، نمیتوانند توضیح بدهند که چگونه توسط حکومت اسلامی زیر فشار قرار گرفته، بازداشت و زندانی شده و از ترس حکم صادره مخفیانه از کشور فرار کرده و به کشور دیگری پناه بردهاند اما همچنان از حکومت جهل و جنایت، ترور و اعدام، زنستیز و آزادیستیز اسلامی دفاع میکنند؟!
بهرام رحمانی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید