پائولو كوئليومیگوید/
از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزار
دهنده بود. گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را
از دست نمی دهد زیرا هیچکس مالک کسی نیست! این تجربه واقعی آزادی است : داشتن
مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی ...
و اینگونه همتبارمان از سرزمین ستمدیده لر سروده /
هر روز دلتنگتر از دیروزم ...درد
میکشم از این جهلی که بجانمان افتاده میترسم از
زمانی که شقایق ها و بلوطها نیز در موزه ها باشند
اما در وحشت از دست دادن مظلومانه هنرمندی نابغه از دیار ستم دیدگان لر
ایرج رحمانپور، این به قول همتبار در تبعیدمان آقای لرستانی /صدای
در گلو مانده ستمدیگان زاگرس اینگونه در صفحه فیس بوکشان آورده اند/
علینقی تیموری درسایه ی بی توجهی روشنفکر زاگرسی میرود تا برای همیشه خاموش شود از همه چیز گفتند تا چیزی را که بایدبگویند نگویند.صدای زخمی زاگرس.آوای آسمانی.اهورایی و...که دستشان دردنکنداما هیچ کس از هوره از آنچه عینعلی ها حفظ کردند ومن تلاش کردم تا آن رابه معجزه موسیقی بشری کنم چیزی نگفت .
در ارتباط با بیماری خنیاگر محبوب غرب ایران عینعلی تیموری این تنها عینعلی نیست که در بستر بیماری است بلکه این شگفت انگیز ترین آوای انسانیست که در گوشه ای از این جهان پهناور به ارث مانده بود و علی رغم رنج حافظانش وسی سال خون دل من می رود تا درسایه ی بی توجهی روشنفکر زاگرسی برای همیشه خاموش شود از همه چیز گفتند تا چیزی را که بایدبگویند نگویند.صدای زخمی زاگرس.آوای آسمانی.اهورایی و...که دستشان دردنکنداما هیچ کس از هوره از آنچه عینعلی ها حفظ کردند ومن تلاش کردم تا آن رابه معجزه موسیقی بشری کنم چیزی نگفت .من و هوره یکی شدیم اما هر جا از هوره نوشتند مرا خط زدند و هر جا از من نوشتند دور هوره را خط کشیدند .به هر حال عینعلی ها خواهند رفت من خواهم رفت و روزگاران دیگر شاید کسانی بی هیچ بغض و کینه شخصی حقایق را بازگویند یا نه مثل هزاران ناگفته ی این سرزمین همه چیز با حافظان بزرگ این آوای سحر انگیز بشری، همراه با عینعلی ها به خاک سپرده خواهد شد و زحمات من آرام آرام در غباری از فراموشی همراه با خبر مرگم که این روزها هم هر روز شایعه میشود گم خواهد شد چرا که من متعلق به سرزمینی هستم که هرگز خود را جدی نگرفت و هرگز خود را در حدی ندانست که برای داشته هایش تاریخ بگذارد اول و آخر بگذارد پس و پیش بگذارد و اگر کسی در عرصه ای تاثیری داشته است آن را بازگوید در سرزمین من همه چیز از جایی شروع میشود که کسی اراده کرده باشد خود انتخاب میکند که چه بنویسد و چه بگوید نه حقیقت نه واقعیت و نه هیچ چیز دیگر...من متعلق به سرزمینی هستم که خود بنا دارد خود را ویران کند و به نسل بعدیش سرزمینی سوخته بی تاریخ بی سرگذشت و مخدوش واگذار کند اگر وقایع چنانچه من میخواستم پیش میرفت و روشنفکری سرزمینم بی هیچ کینه حمایتم میکردند امروز (بنیاد هوره) میتوانست حامی خوبی برای عینعلی باشد افسوس ... با همه ی اینها همچنان که در طول سالیان برای حرمت به این بزرگان بهترین راه را حرمت به آوازهای آنها دانسته ام نه اینکه منتظر بیمار شدنشان بمانم اعلام میکنم سالهاست به دنبال تاسیس بنیادی به نام هوره برای ثبت و ضبط و گسترش این آواها بوده ام.تقاضایم از جامعه ی فرهیخه ی لرستان به رسمیت شناختن این خواسته ی اینجانب و حمایت از این تفکر است خواهشاً اجازه دهید یک بار هم شده کاری به سر انجام خود برسد و در نیمه راه مصادره نشود مخدوش نشود و به تاراج نرود.فکر میکنم در مقابل سالها رنج پیرامون این آوازها در شرایطی که هیچ کس حاضر نبود آنها را به حساب بیاورد حتی آنها که امروز سنگش را به سینه میزنند، این حق را داشته باشم که با کمک مردمان بزرگ هم سرزمینم بنیاد هوره را بنا نهم.
جنبش رهایی بخش لرستان www.lorabad.com
|