يه روز يه تركه يه لره يه رشتيه
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- مقالات
- بازدید: 1314
مهر 1389,ساعت 09:47:46 | |
یه روز یه لره بود، کریم خان زند عدالت پرور بود و تا ممكن می شد از شدت عمل احتراز می كرد.
یه روز یه ترکه، کریم خان زند
|
|
تاريخ بروز رساني ( 19 مهر 1389,ساعت 17:48:18 ) |
آیا احمدی نژاد یک احمق است یا زیرک؟
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- بیانیەها
- بازدید: 2869
تير 1390,ساعت 08:00:00
روزی جنبش رهائی بخش لرستان با عنوان بالا مطلبی را منتشر کرد
حال بعد از گذشت 2سال و اندی ار آن تاریخ ، آیا ملیجک بودن او بر شما
فرزندان عزیز لر روشن و روشنتر شده ؟ ما در آن زمان گفتیم که >
گنده گوییها و سخنان بی ربط جناب رئیس جمهور خیالباف
جمهوری اسلامی که زبانزد خاص و عام میباشد تاکنون
باعث خنده بسیاری شده و در بسیاری از محافل سیاسی و
مطبوعاتی جهان موجبات تمسخر این موجود ماقبل تاریخ را
فراهم ساخته است. حال ببینیم که از چه روست که این جناب
رئیس جمهور به چنین فرمایشات سفیهانه ای
مبادرت میکند که
چنین خود را مستوجب ریشخند و تمسخر
جهانیان قرار میدهد.
گنده گوییها و سخنان بی ربط جناب رئیس جمهور خیالباف جمهوری اسلامی که زبانزد خاص و عام میباشد تاکنون باعث خنده بسیاری شده و در بسیاری از محافل سیاسی و مطبوعاتی جهان موجبات تمسخر این موجود ماقبل تاریخ را فراهم ساخته است. حال ببینیم که از چه روست که این جناب رئیس جمهور به چنین فرمایشات سفیهانه ای مبادرت میکند که چنین خود را مستوجب ریشخند و تمسخر جهانیان قرار میدهد. از نامه نگاری این جناب دکتر!!! به سران سیاسی کشورها شروع میکنیم که ظاهرا این رویه را از امام و مرشد خویش خمینی جنایتکار به ارث برده است. ا.ن در نامه های خود به سران سایر کشورها با آنچنان لحنی آنها را مورد خطاب قرار میدهد که انگار جهان از وجود نابغه ای بنام ا.ن تاکنون بی اطلاع بوده است و ایشان به همین تازگی در نظام نابغه پرور !!! جمهوری اسلامی کشف شده است. نظامی که یکشبه برای اداره امور حکومت قداره کشان، هرچه لات ، لمپن و چاقو کش و باجگیر سر چهار راهها را به درجات سر لشکری، سرداری و درجات علمی دکترا و پروفسوری از دانشگاههای تحت کنترل آخوند ها و پاسداران بی سواد مفتخر نموده است که جناب ا.ن نیز یکی از این محصولات تولیدی چنین دانشگاههایی میباشد. ا.ن مینویسد که حاضر است بر سر اداره و مدیریت جهانی با قدرتهای اقتصادی و نظامی جهانی چون آمریکا، فرانسه، آلمان و ... مذاکره و مشورت کند . و چنین ادعا دارد که: ... جمهوری اسلامی ایران برای تغییر نظام جهانی و رسیدن به دنیای عادلانه اندیشه ها و نقشه ها در سر دارد و معتقدیم شورای امنیت سازمان ملل متحد بر محور استکبار می چرخد، ناعادلانه تصمیم می گیرد و شورایی استکباری است و باید تغییر کند". این جناب رئیس جمهور آنچنان خود را به نفهمی میزند که هیچیک از مسائل و معضلات سیاسی ایران را حتی به زبان هم نمیاورد چه برسد به اینکه بخواهد طرحی از نوع همان طرحهای خیالی اداره و مدیریت جهانی برا ی حل آنان ارائه دهد. در واقع یکی از تاکتیکهای ا.ن انکار اصل و اساس مسئله هست تا از پاسخگویی در باره آن خود را خلاص نماید. به عنوان مثال در پاسخ خبرنگاری که از وی در دانشگاه کلمبیای آمریکا از شرائط همو سکسوالها در ایران سئوال میکند، جناب ا.ن در کمال وقاحت ، منکر وجود چنین افرادی در ایران میشود که این جواب آنقدر احمقانه و در عین حال وقحیانه بود که فقط تنها واکنش آنی به این پاسخ همان خنده و تمسخر حضار میتوانست باشد. از اینکه در ایران منابع مستقل آمارگیری وجود ندارد جای تعجب نیست. در کشورهایی که اساس نظام سیاسی آن بر فشار، اختناق، ترور و سرکوب مغزها بنا شده باشد وجود هر گونه موسسه و مرکز تحقیقاتی مستقل تهدیدی هست برای موجودیت و قدرت رژِم حاکم. یکی از این موسسات مستقل که میتوانند چشم مردم را به آنچه که در پیرامونشان و در کشورشان میگذرد باز کنند همین موسسات و مراکز مستقل آمار گیری میباشند. و جناب ا. ن نیز از این وضعیت کمال استفاده را میکند و هر چه میخواهد سر هم بندی میکند و بخورد دور و بری هایش و همان جمعیت قلیل بسیجی های آماده به جنگ خود میدهد. جناب ا.ن آنقدر بی پروا و ناشیانه دروغ میگوید که دیگر در نزد همگان به دروغگویی بزرگ تبدیل شده است. ظاهرا این جناب رئیس جمهور تقلبی از این ضرب و المثل را الگوی دروغگوییهای خودش قرار داد که" دروغ هر چقدر بزرگتر باشد باورش آسانتر هست" .احمدی نژاد در مقابل سوالات مکرر کریستین امانپور خبرنگار شبکه ای بی سی مبنی بر اینکه دادگاه حکم به سنگسار شدن خانم آشتیانی داد و این حکومت بود که مدتی بعد آن را لغو کرد گفت: "من نماینده حکومت ایران هستم و چگونه است که من از آنچه شما می گویید اطلاعی ندارم؟"غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل، صدور حکم برای اجرای حد سنگسار علیه خانم آشتیانی را تلویحا مورد تایید قرار داده اما گفته است "این خانم بر اساس حکم دادگاه، ابتدا به قصاص قتل محکوم است و حکم قصاص وی مقدم بر حد اوست." بر طبق دروغ بافیهای رئیس جمهور متقلب نرخ تورم در ایران بسیار پایین هست و یا بالکل تورمی در ایران وجود ندارد. در واکنش به تحریمهای ویرانگر غرب علیه ایران که واقعا عرصه زندگی را بر مردم عادی روز بروز تنگتر میکند چنین میگوید:"آنقدر تحریم کنید که زیر پایتان علف سبز شود."ولی خود را به آ«چنان نفهمی میزند که نمیبیند بر اقتصاد متلاشی شده کشور تحت حکومتش چه میگذرد!بنابر گزارشها، در معاملات هر دلار به بهای ۱۲۰۰ تومان، هر یورو به بهای ۱۴۷۰ تومان و هر پوند نیز به ۱۷۳۰ تومان در بازار معامله شده است. مشکلی که این افزایش نرخ ارز پیش روی دولت میگذارد این است واردات را کاهش می یابد و کاهش واردات به افزایش قیمت کالاها و تورم منجر می شود. دولت ا.ن در سالهای گذشته از طریق واردات گسترده، بخش زیادی از قیمت ها را کنترل کرده ولی افزایش نرخ ارز می تواند این ابزار را از دستش بگیرد. احمدی نژاد در گفتگو با شبکه تلویزیونی ای بی سی، گفت: "چگونه می شود ادعا کرد که در ایران نظامی ها حاکم شده اند در حالی که در انتخابات اخیر حدود ۸۵ درصد واجدان شرایط مشارکت داشتند، آیا همه این افراد نظامی هستند؟" و با استفاده از تریبون سازمان ملل به افشاگری در مورد دخالت آمریکا در واقعه 11 سپتامبر میپردازد و به شعار دادن علیه دخاتهای آمریکا در منطقه مبادرت میکند و چنین بیان میکند که: "اکثریت مردم آمریکا و ملت ها و سیاستمداران بر این باورند" که حملات ۱۱ سپتامبر "توسط بخش هایی از دولت آمریکا" انجام شده است.ا.ن با یک چنین سیاست بظاهر ابلهانه ای که حتی داد نزدیکانش را هم در آورده است نمایندگی یکی از مرتجعترین و افراطی ترین تفکرات دینی اسلامی را نمایندگی میکند که اتفاقا سپاه پاسداران نیز در انحصار این قشر میباشد. سپاهیان حاکم بر ایران میخواهند با استفاده از این سیاستهای بظاهر شجاعانه و با استفاده از ادبیات عامیانه توسط ا.ن در قلب توده های عامی جایی برای خود پیدا کنند. بی جهت نیست که ا.ن به صرحت اعلام میکند که اگر آمریکا به ایران حمله کند دامنه جنگ از مرزهای منطقه نیز فراتر خواهد رفت. این در واقع اشاره ای آشکار به این سیاستی هست که ا.ن به نمایندگی از سپاه پاسداران و با الهام از سیاست امامشان بنا را بر سوء استفاده از مسلمانان و توده های عامی منطقه نهاده اند. اینا ن به درستی میدانند که از عهده یک جنگ رودررو با ماشین جنگی غرب بر نخواهند آمد در نتیجه دامنه جنگ لاجرم میباید به بیرون از منطقه جغرافیایی ایران کشیده شود تا بدین ترتیب بشود به اهداف غیر نظامی غرب ضربه وارد نمود تا از این طریق مردم غرب را به واکنش و مخالفت با دولتهایشان بر علیه یک جنگ احتمالی علیه ایران نما یند. باید با توسل به سلاح ارعاب ، ترور و گسترش تهدید ها علیه بیگناها ن ، این حکومت اسلامی را حفظ نمود، سیاستی که بیش از 30 سال در ایران بکار برده میشود. دستگیری ، شکنجه و حتی اعدام اقوام و وابستگان فعالان سیاسی در ایران یکی از این نمونه سیاستهای کثیف و ضد انسانی پاسداران حاکم بر ایران بوده و هست. که جمهوری اسلامی بنا دارد از این حربه در پهنه بین المللی نیز استفاده نماید، کما اینکه در پاره ای از موارد و بطور محدود تراین کار را انجام میدهد. سپاه پاسداران که از ابتدای شکل گیری جمهوری اسلامی تمامی سیاستها و روند حرکتی این رژیم را چه بطور مستقیم و چه غیر مستقیم هدایت میکرد، از پیش از انتخابات قبلی بنا را بر آن گذاشته بود که حکومت را یکپایه کند و شر جناح مافیایی رفسنجانی و همچنین اصلاح طلبان حکومتی را به یکباره از سر جمهور اسلامی کوتاه کند و حکومت را به شکل ایده آل و محبوب امامشان خمینی منفور اداره کند. در این بین چه کسی بهتر از یک پاسدار بدون انیفورم چون ا. ن میتوانست از عهده این ماموریت بر بیاید؟ سپاه پاسداران با علم کردن ا.ن در این مسیر سعی میکند آگاهانه مانند امام شان، وی را با سیاستها و سخنان و نامه های جسورانه و به عبارتی گستاخانه ، محبوب و ایده آل همان یک درصد از جمعیتی که حاضرند به خاطر حفظ حکومت و منافع خودشان دست به قتل و کشتار و سرکوب مردم بزنند و اعراب لبنانی و فلسطینی و مسلمانان نا آگاه پاکستان و افغانستان و سایر مناطق محروم نماید تا بعبارتی بتواند از این توده های عامی بعنوان سیاهی لشکر برای پیشبرد مقاصد ارتجاعی خودشان استفاده کنند. سپاه پاسداران برای حفظ حکومت اسلامی به هر کاری دست میزند و از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکند. تهدید جنگ و لشکرکشی آمریکا در منطقه هر لحظه حکومت اسلامی را با کابوس سرنگونی درگیر میکند، از اینرو بهترین استراتژِ ی برای نظامیان حاکم بر ایران استفاده از سیاهی لشکر توده های مسلمان نا آگاه منطقه برای بر هم زدن توازن قوا میباشد.
قیام و قیام و قیام و قیام
www.lorabad.com
مطلب ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان است .
قضاوت را به عهده فرزندان سرزمینهای لر نشین می گذاریم
http://lorabad.com
سکوتم را مکن باور-گلشیفته فراهانی
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- بیانیەها
- بازدید: 3007
مرداد 1389,ساعت 21:14:15
سکوتم را مکن باور
ترانه: پویان - آهنگ: اسفندیار منفردزاده - آواز: گلشیفته فراهانی
http://www.youtube.com/watch?v=f5VssjkPuDE&feature=player_embedded#!
ژان پل سارتر - 1944
جمهوری سكوت
ما هیچ وقت به اندازهی دوران اشغال توسط آلمانها آزاد نبودهایم. ما همهی حقوقمان و اولا حق بیان را از دست داده بودیم. هر روز، رو در رو، به ما توهین میشد و باید سكوت میكردیم؛ ما را دسته دسته تبعید میكردند، به نام كارگر، یهودی و زندانی سیاسی؛ هر جایی، روی دیوارها، در روزنامهها و بر روی پردهی سینما، آن تصویر بی روح و دل به هم زنی را میدیدیم كه جباران میخواستند از خودمان به خوردمان بدهند: و به خاطر همهی اینها، ما آزاد بودیم.
از آن جایی كه به نظر میرسید زهر نازی در ذهن ما رخنه كرده است، هر اندیشهی صحیحی یك پیروزی به شمار میآمد؛ از آن جایی كه یك پلیس تمام عیار در پی آن بود كه ساكتمان نگه دارد، هر سخنی اعلام دوبارهی اصولمان محسوب میشد؛ از آن جایی كه ما را به دام انداخته بودند، هر حركت ما ارزش یك تعهد را مییافت. اوضاع و احوال غالبا دهشتناك مبارزهی ما، نهایتا این امكان را برایمان فراهم میآورد كه بدون نقاب و بدون حجاب آن وضعیت بی قرار كننده و تحمل ناپذیری را زندگی كنیم كه شرایط انسانی میخوانندش. تبعید، اسارت و علیالخصوص مرگ (كه از مواجهه با آن در دورانهای خوشتر شانه خالی میكنیم) دغدغهی دائمی ما میشد. میآموختیم كه اینها نه اتفاقات قابل اجتنابند و نه حتی تهدیدات همیشگی و ظاهری: اینها سهم ما، سرنوشت ما و اساسا واقعیت ما به مثابه انسان است؛ هر لحظه از زندگیمان تعبیر كامل این عبارت پیش پا افتاده بود: "انسان فانی است". و هر تصمیمی كه هر یك از ما برای خود میگرفت، تصمیمی معتبر به حساب میآمد؛ چرا كه رو در روی مرگ گرفته میشد؛ چرا كه هر بار میتوانست به صورت "مرگ بهتر است تا..." بیان شود. و من در این جا روی سخنم با آن دسته سرآمد از ما نیست كه در نهضت مقاومت بودند، بلكه همهی آن فرانسویانی است كه در هر ساعت شبانه روز در این چهار سال گفتند نه! اما سبعیت دشمن، هر یك از ما را به منتهی الیه این طیف سوق داد و از خودمان سئوالاتی را پرسیدیم كه كسی از خود در زمان صلح نمیپرسد: هر یك از آنهایی بین ما كه از جزئیات مقاومت اطلاع داشتند - و كدام فرانسوی دست كم یك بار در این موقعیت قرار نگرفته بود؟- با اضطراب از خود میپرسیدند: "آیا اگر شكنجه شوم، تاب میآورم؟"
به این ترتیب، پایهایترین پرسش آزادی مطرح میشد و ما مشرف به ژرفترین معرفتی بودیم كه انسان میتواند از خودش داشته باشد؛ چرا كه راز انسان، عقدهی اودیپ یا عقدهی حقارت نیست، بلكه حد آزادی خویش است، توانایی وی در مقاومت در مقابل مصیبت و مرگ است.
شرایط كوشش كسانی كه درگیر فعالیتهای زیرزمینی بودند، برایشان تجربهی جدیدی فراهم آورد: آنها مانند سربازان در روز روشن نمیجنگیدند. آنها تنها به دام میافتادند و در تنهایی در بند میشدند. بی یار و یاور و بی دوست و رفیق مقاومت میكردند، تنها و برهنه پیش روی جلادانی قرار میگرفتند كه صورتشان تراشیده بود، خوب خورده و خوب پوشیده بودند و بر جسم بی نوای آنها میخندیدند؛ شكنجه گرانی كه وجدان بی مشكل و قدرت اجتماعیشان، ایشان را محق جلوه میداد. تنها. بدون دستی محبت آمیز یا كلامی تشویق كننده. علی ایحال، در بن تنهایشان، داشتند از دیگران حمایت میكردند؛ همهی دیگران، همهی رفقای آنها در نهضت مقاومت. یك كلمه كافی بود كه دهها و صدها دستگیری دیگر رخ دهد. مسئولیت تمام عیار در تنهایی تمام عیار – آیا این همان تعریف آزادی ما نیست؟ این محرومیت، این تنهایی، این مخاطرهی عظیم برای همه یك سان بود. برای رهبران و افراد آنها؛ مجازات برای كسانی كه پیغامها را میرساندند، بی آن كه بدانند محتوای آنها چیست و برای كسانی كه كل نهضت مقاومت را فرماندهی میكردند یك سان بود: اسارت، تبعید و مرگ. هیچ ارتشی در جهان وجود ندارد كه خطر برای فرماندهی كل آن با یك سرجوخه چنین یك سان باشد. و برای همین نهضت مقاومت یك جمهوری راستین بود: سرباز و فرمانده در معرض همان خطر، همان طردشدگی، همان مسئولیت تمام عیار و همان آزادی مطلق درون این نظام بودند. به این ترتیب، در خون و تیرگی قویترین جمهوریها بنا شد. هر یك از شهروندان این جمهوری میدانست كه مدیون همهی دیگر است و فقط میتواند بر خودش تكیه كند؛ هر كدام از آنها در تنهاییاش به نقش تاریخی خود واقف بود. هر یك از آنها، در مقابله با جباران، پای قراردادی آزادانه و غیرقابل فسخ با خود ایستاده بود. و با انتخاب آزادانهی خود، آزادی را برای همه انتخاب میكرد. این جمهوری بدون نهادها، بدون ارتش و بدون پلیس چیزی بود كه هر فرانسوی میبایست در هر لحظه به دست میآورد و بر آن علیه نازیسم شهادت میداد. كسی در وظیفهاش در نماند.
ما امروز در آستانهی جمهوری دیگری هستیم: باشد كه این جمهوری كه در روشنی روز بر پا میشود، فضایل تلخ آن جمهوری شب و سكوت را حفظ كند.
فراخوانی از زندگی بازخوان
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- بیانیەها
- بازدید: 2772
مرداد 1389,ساعت 09:31:41 | |
رسانید بر دهر این مژده هاکه ایران به زودی به پتک گرانبکوبد چو بازوی آهنگرانسر افعی شرزه ظلم رابکوبد نماید ز سر تن جدابر این درد درمان بود یک کلامقیام و قیام و قیام و قیام
به خرد و کلان و به پیر و جوانبه مرد و زن و کودک و نوجوانبه استاد و دانشجو و کارگربه دانش پژوهان بیدارگربه ایران زخمی، به ایرانیانفراخوانی از زندگی بازخوانبه صحن خیابان به کوچه به کویبه دار و درخت و به نهر و به جویبه کاسب به عامی به عالم به علمبه عاشق به عارف به زاهد به حلمبه ایران زخمی، به ایرانیانفراخوانی از زندگی بازخوانبه مسجد به عابد به شاعر به فکربه تاجر به کافر به معبد به ذکربه بیمار و تیمار و طب و طبیببه بیکار و بیزار و حُب و حبیببه ایران زخمی، به ایرانیانفراخوانی از زندگی بازخوانبه بازاریان و به بیزاریانبه قاضی، به راضی به ناراضیانبه هر دوره گرد وبه هر دکه داربه آوازخوان سر هر گذاربه ایران زخمی، به ایرانیانفراخوانی از زندگی بازخوانبگو زندگی گفت، درحال مرگمن از شاخه افتاده ام برگ برگبه آخر نفس زیر چنگال مرگپیام من این است در حال مرگز هر کوی و کوچه ز هر سوی و سوبریزید با های و هیهای و هواگر تیر ماه است آرش شویداگر مهر ماه است آتش شویدبه چوب و به تیر و سلاح و کلاهبه شور و فغان و خروش و به آهخیابان خیابان به شورش شویدز میدان به میدان به توفش شویدبگو زندگی داد اینسان پیامفرستاد از بهر ایران سلامپس آنگاه گفت آی ایرانیانبشورید بر خیل ویرانیانمغول وار و تاتار وش شیخ دونتجاوزگرِ پوزه در چرک و خونبه خاک شما یورش آورده استهمه نان و جان زین وطن برده استقیامی نمودید بر پا ز خشمگرفتید از اهرمن زهر چشمجهان چشم روشن ز بانگ شماستکه ایران به رزم پلیدان بپاستمبادا به سردی گراید قیاممخواهید شمشیرها در نیاممبندید راه خروش از گلونه برجا نشینید بی گفتگوچو بیرون نمودید تیر از غلافگشودید این داستان را کلاف،به پایان رسانید این راه رابجویید خون را و خونخواه راعدوی شما پیر فرتوت زاربه سیلی خود سرخ کرده عذارز پای اوفتاده است این اژدهارسانید بر دهر این مژده هاکه ایران به زودی به پتک گرانبکوبد چو بازوی آهنگرانسر افعی شرزه ظلم رابکوبد نماید ز سر تن جدابر این درد درمان بود یک کلامقیام و قیام و قیام و قیامwww.lorabad.comمطلب ارسالی یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان است .قضاوت را به عهده فرزندان سرزمینهای لر نشین می گذاریمhttp://lorabad.com |
سروده فارس لری یک کر لر بی دا برای رضاسقائی
- توضیحات
- اتابک لرستانی
- مقالات
- بازدید: 1117
ير 1389,ساعت 00:23:25 | |
کدامین پیراهن«دِوارکُت»رابرایت«دِه وَر» کنیم ؟
ما-خوهر زایات- در این غربت و بی کسی/ فریادترا / اندوه ترا/ تا همیشه/زمزمه خواهیم کردامروز آسمان لرستان ابریست
|
|
تاريخ بروز رساني ( 29 تير 1389,ساعت 16:51:11 ) |