• صفحه اصلی
  • مقالات
  • بیانیەها
  • اخبار
  • تماس با ما

اخبار سایتهای دیگر

  • اخبار صدای آمریکا
  • اخبار رادیو فردا
  • اخبار بی بی سی فارسی

لینک به سایتهای دیگر

  • بی بی سی فارسی
  • صدای آمریکا
  • خدمات وب هاستینگ و دامنه
  • فیلتر شکنها
املاک ٢٤
  • شما اینجا هستید:  
  • خانه

قضاوت آگاهانه یک فرزند لر از کروبی و اطرافیانش

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
مقالات
20 دی 1392
بازدید: 1427
نوشته شده توسط atabak   
15 خرداد 1388,ساعت 08:02:34
میرحسین موسوی اعلام کرد که حتماً به کروبی رأی میدهد . وی در پاسخ به سوالی درباره هدف کاندیدانوری خودش گفت ما فکر میکردیم این ملت در دوازده سال گذشته نتیجه ی هیجان زدگی را دیده باشند الآن منطقی فکر بکنند دیدیم نه بابا به دست این ملت هیچ پیازی پوست نمیشود . وی تصریح کرد که هشت سال از این دوازده سال هیجان انگیز با بزن بزن گذشت هیچ کاری انجام نشد چهار سال بقیه اش با آبرو ریزی گذشت به اندازه ی طول تاریخ کار انجام شد . وی در یک اظهار نظر بی مورد گفت چنانچه در دوره گذشته ملت دچار هیجان پارگی نشده بودند الآن بجای این کوتوله ی فضائی همان رفسنجانی رئیس جمهور بود . توضیحاً اینکه در جمهوری اسلامی مردم هیچوقت رأی نمیدهند که یکنفر انتخاب بشود رأی میدهند که آن یکی انتخاب نشود !

در همین راستا انجمن حمایت از زندانیان از کروبی تشکر کرد . وی که در یکماه گذشته توانسته با جمع آوری و کمک تمام زندانیان سیاستمدار نشان بدهد که اوباما تغییر را از او قرقره کرده است گفت چنانچه رئیس جمهور بشوم احمد باطبی را وزیر جهانگردی خواهم کرد . وی تاکید کرد دلیل آنکه در پوسترهای تبلیغاتی نام کرباسچی گنده تر از نام خودش دیده میشود اینست که بخاطر منهم نشده بخاطر این بمن رأی بدهید . اصولاً در نظام اسلامی همه خوششان می آید یکی قلاب بگیرد آن یکی برود بالا !

به همین مناسبت یکی از اعضاء ستاد کروبی بنام عطا مهاجرانی که از ذکر نامش خودداری کرد در بیانیه ای به دو دلیل از کروبی حمایت کرد . خوانندگان دلایل مهاجرانی در یک نظر سنجی همگی اعلام کردند که بعد از خواندن دلیل اول گفتند کروبی چه دانشمندانی را دور خودش جمع کرده بعد از دلیل دوم گفتند بابا این باقر گچی خودمون بهتر دلیل می آورد تا این اُسکل هائی که کروبی جمع کرده . عطا مهاجرانی چندی پیش در سوگ شهید راه انفجار عماد مغنیه مطلبی نوشت که جیگر همه کباب شد . برخی میگویند مهاجرانی تنها موجود زنده ای است که میتواند ظرف پنج دقیقه در مورد یک چیز دو جور حرف بزند با اولی همه کف کنند با دومی همه تف !

در پایان قرار شد ملت برای تبلغ هرچه بیشتر کروبی بروند بزنند چندتا شیشه بیاورند پائین . هنوز انگیزه ی اینکار معلوم نیست لیکن گفته میشود در سی سال گذشته شیشه پائین آوردن خیلی کار هیجان انگیزی بوده است . رهبری در پاسخ به حرکات تبلیغاتی کروبی گفت پخ ! رهبری قبلاً دوبار هر دوبار در زمان تصرف مجلس توسط اصلاح طلبها که دست بر قضا همین کروبی هم رئیسش بود عبارت پخ را به کروبی گفته بود هر دوبار مجلس بدلائل نامعلومی سرنگون شد افتاد دست همینهائی که الآن هم هستند !


یک فرزند مردم ستمدیده لرستان



www.lorabad.com

 

آیا می دانید???

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
مقالات
20 دی 1392
بازدید: 1571
نوشته شده توسط atabak   
29 ارديبهشت 1388,ساعت 02:22:13
آیا راه نجاتی وجود دارد؟ آری، چنانچه اپوزسیون ، احزاب وسازمانها بجای تهمت زدن به یکدیگر
و جنگهای لفظی، بر سر یک میز نشسته ، طرفداران خود را در یک جهت و بسوی یک هدف سوق
داده، جنبش اجتماعی را در یکروز خاص مثلا" یکروز قبل از « رأی گیری و انتخابات » به راه انداخته و با
تسخیر مکانهایی همچون صدا و سیما ،فعالیتهای نظام را مختل نموده، زیرا این رژیم طول عمر خود
را مدیون ناآگاه نگهداشتن مردم و بسته نگهداشتن محیط اطلاع رسانی میداند و اینرا باید بدانیم 
حرکت و جنبش مردمی تنها راه نجات از این رژیم اعدام و شکنجه میباشد.»
نه امام زمان ، نه گروه ۵+١



ما عادت کردیم، شاید هم عادتمون دادند و یا بنام اعتقادات در مغزمان فرو کرده اند که منتظر کسی هستیم که یک شبه با یک شمشیر دو لبه یا  چماقی، تفنگی یا چیز دیگری عدل و داد را بر پهنه کره خاکی، بخصوص در کشور ایران بگستراند، ثروت ملی را بطور مساوی تقسیم کند، امام زمانی ظهور کند( هر چند مدل کوچکترش 30 سال پیش ظهور کرد و پول نفت را تقسیم کرد و آب، برق وتلفن را مجانی کرد و معنویات را بهبود بخشید!؟ ) یا حداقل آمریکایی حمله کند یا گروه5+1   تحریمی کند و یکدفعه حکومت دستهایش را بالا برده، تخت قدرت را به مردم و منتخبان مردم تحویل دهد.

        خیلی از ما هیچوقت فکرنکردیم، بعضی فکر کردیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم و بسیاری عمل کردیم ولی فکر نکردیم ( در زمان انقلاب اعدام) اما در یک چیز مشترک بودیم امید به یک نیروی خارجی یا ماورا طبیعت، قافل از اینکه نه امام زمانی ظهور میکند، نه آمریکا و انگلیس برای هیچ ایرانی دلسوزی میکند و نه گروه 5+1 وشرکاء ، منافع اقتصادی خود را با 70 میلیون ایرانی عوض میکند و تا خود تکانی نخوریم،تا جنبش اجتماعی صورت نگیرد، آب از آب تکان نمیخورد.

        اگر آمریکا بفکر ما بود به براندازی نظام قبل کمک نمیکرد و در ابتدا بعنوان اولین کشور ، این آدمکشان را برسمیت نمیشناخت؛ درطول عمر این رژیم ننگین بارها سعی در برقراری ارتباط همچون« ایران گیت » نمیکرد؛ پیام نوروزی « اوباما» شاهد دیگری بر مطرح نبودن مردم ایران است و اسراییل در زمان جنگ ایران وعراق با ایران مناسبات تسلیحاتی نداشت؛ این جمله از «جان کری » عضو ارشد مجلس سنای آمریکا و از دمکراتها و متمایل به اسراییل همه چیز را آشکار میکند « آمریکا در صدد تغییر رژیم ایران نیست».این در حالیست که آقای« اوباما» ، «خلیج همیشه فارس» را خلیج مینامد و نماینده کالیفرنیا صحبت از تجزیه « ایران،سرزمین مادری » میکند و جالبتر اینکه « نیروهای آمریکایی از طریق چابهار چه زمینی، چه هوایی نیروهای خود را به افغانستان میرسانند که بدلیل درگیریها درمناطق مرزی پاکستان و افغانستان است و در مجلس جمهوری اعدام، در اینمورد بصورت مخصوص بحث شد».

        گروه 5+1چنانچه دلسوز ایرانیان بودند و جانبدار حقوق بشر، با اینهمه اعدام و شکنجه و بگیر و ببند، حداقل سفارتخانه های خود را در اعتراض به اعمال حکومت تعطیل میکردند یا سطح روابط را کاهش میدادند؛ حتی سازمان ملل دفتر خود را میبست؛ آیا اینچنین شد؟ پاسخ: نه!

       اینهمه ظلم وستم در این سی سال و اعدام و شکنجه هر روزه کافی نیست تا این امام زمان از چاه جمکران بیرون بیاید و کاری انجام دهد؟ سه دهه جنگ و درد و آزارو اذیت وخون و خونریزی که نه تنها در داخل که گریبان خارجی و خارج نشینان را رها نمیکند برای ظهور این انسان با 1300 سال عمر بس نیست؟  50-60 هزار نفر سرباز تا دندان مسلح به آخرین تجهیزات نظامی از پس گروه طالبان بر نمی آید ولی ایشان با 313 نفر همه دنیا را فتح میکند!؟

       همه ی مارا با وعده سرخرمن سرکار گذاشته اند، نگاهی به این سه دهه ننگین نشان میدهد بسیاری از ما فقط با شایعه زندگی کرده ایم؛ عکس خمینی را در ماه دیدیم و حال پول نذری بر گور این قاتل خود دفن کرده می ریزیم؛ این تیرخلاص زن، احمدی نژاد هاله ی نور بر سرخود میبیند یا پشت پرده دستور ازامام زمان میگیرد!؟ بقیه هم به همین ترتیب، خاتمی را هشت سال، خاتم این رژیم معرفی نمودند و بیست میلیون رأی به حسابش ریختند وسید اولاد پیغمبر نامیدند اما کدام سید؟!

        اما آنچه مطرح است، آیا راه نجاتی وجود دارد؟ آری، چنانچه اپوزسیون ، احزاب وسازمانها بجای تهمت زدن به یکدیگر و جنگهای لفظی، بر سر یک میز نشسته ، طرفداران خود را در یک جهت و بسوی یک هدف سوق داده، جنبش اجتماعی را در یکروز خاص مثلا" یکروز قبل از « رأی گیری و انتخابات » به راه انداخته و با تسخیر مکانهایی همچون صدا و سیما ،فعالیتهای نظام را مختل نموده، زیرا این رژیم طول عمر خودرا مدیون ناآگاه نگهداشتن مردم و بسته نگهداشتن محیط اطلاع رسانی میداند و اینرا باید بدانیم ، « حرکت و جنبش مردمی تنها راه نجات از این رژیم اعدام و شکنجه میباشد.»
 

مطلب فوق را یکی از یاران جنبش رهایی بخش لرستان برایمان ارسال نموده است

www.lorabad.com 

تاريخ بروز رساني ( 30 ارديبهشت 1388,ساعت 18:31:26 )

 

سکوت مورخین فارسی زبان در حق ملت لر

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
20 دی 1392
بازدید: 3110
فروردين 1388,ساعت 23:19:26

سوال ما فرزندان لر این است که چرا جنایت بزرگ رضاشاه که بزرگترين لشگركشي حكومت خود را به فرماندهي سپهبد امير احمدي معروف به قصاب لرستان را عليه ملت لُر فراهم كرد و فجيع‏ترين نسل كشي تاريخ معاصر ايران را رقم زد،همه نويسندگان، تاريخ‏نويسان و سياسيون مزدور و قلم به مزد در ايران، از كنار آن براحتي گذشته واز تاريخ معاصر آن را حذف كرده‏اند؟ لذا ضرورت تشکلهای توده ای که جنبش رهایی بخش لرستان7+4 آن را تا فردای آزادی شروع نموده است می تواند افشا کند بخشی از فجايعي كه شايد مصايب ملل كرد و آذری وبلوچ و تركمن و عرب در تاريخ معاصر ايران، در برابر آن كوچك مي‏نمايد يك نسل كشي غیرقابل انکار , كه ازصفحات تاريخ این مرز پر از جنایت حکومتها(پرگهر) زدوده شده است!

.

فقر بي‏اندازه لُرها، معلول تاراج و چپاول ارتش ايران بود. اين تراژدي به سياست رضاشاه در رابطه با مطيع كردن آنان مربوط مي‏شد… برنامه‏اي كه بالاخره به قتل‏عام و غارت آنها انجاميد… اما تا چه حد شخص رضاشاه مسئول تراژدي و مصيبت‏هاي وارده بوده، مسئله‏اي است قابل بحث. بعيد نيست كه او اطلاع كافي نداشت كه ارتش او با لُرها چه كرده و چه مي‏كنند. شايد هم اطلاع داشت اما چشم و گوش خود را بسته بود. به هر تقدير يكي از ننگين‏ترين فصول تاريخ سلطنت رضاشاه به دست يكي از افسران او كه بين ايرانيان به «قصاب لُرستان» مشهور است، نوشته شده استلُرها در قديم هم ثروتمند بودند و هم نيرومند. اما امروزه براي آنها فقط غرورشان باقي مانده است. چون از ثروت و نيرومندي ديگر خبري نيست…. به بعضي از دهات سر زدم، تعدادي از لُرها به‏علت ضعف ناشي از گرسنگي، حتي 5 دقيقه هم نميتوانستند روي پا بايستند… در ايران وقتي مي‏خواهند فقرزدگي را مجسم كنند مي‏گويند: من يك لُر هستم!… يا اينكه مي‏گويند: من يك لُر پاپتي (پابرهنه) هستم!….

(ويليام او. داگلاس. سرزمين شگفت انگيز و مردمي مهربان و دوست داشتني. صفحات 170و167و159)

اسناد و مدارك تازه و نو يافته، چون نامه‏هاي محرمانه و خصوصي دربار قاجار و پهلوي، خاطرات سياسيون و نظامياني كه خود شخصاً در وقايع مناطق لُرنشين و قلع و قمع ‌آنها دخيل و ناظر بوده يا حضور داشته‏اند و هم‏چنين سفرنامه‏ها وخاطرات سياحان بيگانه كه همزمان با وقايع اخير، به اين مناطق سفر داشته‏اند كه چندي است كه به همت برخي مترجمان، برگردان و در اختيار افكار عمومي قرار گرفته، خود بهترين داور جهت قضاوت است كه گوشه‏هايي پنهان از اين دو سده جنايت، پاكسازي و نسل‏كشي قومي حكام فاجر و جابر را در حق قوم لُر برملا مي‏كند.

از اين جمله، ناصرالدين شاه در جواب نامه‏اي از ظل‏سلطان، فرزند خود،كه در آن نامه از والي لُرستان و ايلخاني بختياري به سعايت و بدگويي پرداخته، و از سفر سياحان خارجي به اين منطقه، اظهار بدگماني كرده، چنين پاسخ نوشته است:

«…طوري باطناً بكنيد كه به آنها (سياحان خارجي) خوش‏نگذرد و يك اسباب وحشتي در سياحت خود ملاحظه كرده، ديگر ميل نكنند به سياحت، و اين فقره را هم از الوار و اكراد بدانند نه از شما…» (اسناد نويافته، ابراهيم‏صفايي، سندپانزدهم،ص87)

نامه بالا، از آن جهت حائز اهميت است كه همزمان دو سه تن از سياحان فرنگي در لرستان به طرز مشكوكي به قتل مي‏رسند كه بدنامي آنان برگردن ياغيگري لُرها افتاد!

رضاشاه نيز، طبق دستورالعمل بالا و سياست داخلي قاجار، زمينة حمله به لرستان را با چنين بهانه‏اي چيد و با تمهيداتي، در لرستان، سرلشكر امير طهماسبي، وزير راه را، كه دلخوشي از او نداشت، به توسط عمال خود به قتل رساند و آن را به لُرها نسبت داد!

«… اشتباه كوچك قاتلين كه در لباس محلي با لهجه غليظ تهراني صحبت مي‏كردند، معلوم كرد كه مرتكبين قتل غير محلي و بطوري‏كه به زودي معلوم شد، دو نفر از گروهبان‏هاي لشكر بودند…»

(كهنه سرباز، خاطرات سياسي و نظامي سرهنگ ستاد غلامرضا منصور رحماني، جلد1، ص 65)

قصاب لرستان
رضاشاه با چنين ترفندي، بزرگترين لشگركشي حكومت خود، به فرماندهي سپهبد امير احمدي معروف به قصاب لرستان را عليه اتباع لُر خود، فراهم كرد و فجيع‏ترين قوم‏كشي تاريخ معاصر ايران را رقم زد كه متأسفانه نويسندگان، تاريخ‏نويسان و سياسيون مزدور و قلم به مزد در ايران، از كنار آن به راحتي گذشته و از تاريخ معاصر آن را حذف كرده‏اند. فجايعي كه شايد مصايب اقوام كرد و بلوچ و تركمن در تاريخ معاصر ايران، در برابر آن كوچك مي‏نمايد.

«….يعني لُرها را واقعاً «قلع و قمع» كرد. به طوري‏كه پشتكوه براي سال‏ها خالي از سكنه شد. به همين جهت عنوان قصاب به او دادند….»
(كهنه سرباز …جلد 1، ص 55)

ويليام‏ او. داگلاس، قاضي مشهور ديوان عالي كشور امريكا كه اندكي پس از قوم‏كشي لُرها، به لرستان سفر كرده و قصاب لرستان را نيز حضوراً ملاقات نموده، در سفرنامه خود، سرزمين شگفت‏انگيز، فجايع و قتل و غارت عمال حكومت وقت، سپهبد امير احمدي و سپهبد حبيب‏اله‏خان شيباني، نسبت، به لُرهاي لرستان، بختياري، بوير احمد و ممسني را به تفضيل شرح داده كه برخي از وقايع فجيع كه خود ديده و يا شنيده، بسي شگفت‏انگيز و متأثركننده است.

او از زبان پير مردي لُر كه استثناً از قتل‏عام قصاب امير احمدي، جان به در برده، چنين مي‏نويسد:

«من از او سؤال كردم كه درباره امير احمدي چه مي‏داند؟ او نگاهي عجيب و پرمعني به من كرد و سري تكان داد، شرح داستان را با احتياط تمام آغاز كرد و من خيلي تلاش كردم تا او را به بازگو كردن جزئيات ماجرا ترغيب نمايم و به او قول دادم كه آنچه را كه او مي‏گويد براي كسي فاش نكنم يا لااقل اسمي از او به ميان نياورم….

…..ما صد نفر بوديم كه در بيست كلبه كوچك و چادر زندگي مي‏كرديم، هزارها رأس بز وگوسفند وهزار رأس گاو وگوساله و قاطر و ده‏ها اسب داشتيم، تعدادي از جوانان ما در قلعه فلك‏الافلاك محاصره شده بودند. جوانان ما بلا استثنأ كشته شدند. خوانين ما را دار زدند. ارتش پيروز شده بود. نبرد دفاعي به پايان رسيده بود حالا ديگر مانعي در راه جادّه‏اي كه رضاشاه در نظر داشت بسازد وجود نداشت.»

او داستان خود را چنين ادامه داد:

«چند روز بعد در اوردوگاه خود نشسته بوديم كه از دور گـرد و خـاك زيادي را مشـاهده كرديم عده‏اي از سوار نظام ارتش بودند كه چهار نعل به‏طرف كلبه ‏هاي م مي‏آمدند. سرهنگي هم فرمانده اين واحد بود وقتي كه به اردوگاه ما رسيدند سرهنگ با صداي رسا و بلند فرماني صادر كرد و با اين فرمان سربازها از اسب پياده شدند. سپس سرهنگ فرمان قتل عام ما را صادر كرد و در اجراي اين فرمان سربازان ما را هدف قرار داده شروع به تيراندازي كردند. تعدادي از كودكان ما هنوز در گهواره در خواب بودند و تعدادي در گوشه وكنار بازي مي‏كردند. سربازان به هر بچه‏اي كه مي‏رسيدند او را مي‏گرفتند و لوله هفت‏تير خود را در شقيقه او مي‏گذاشتند، ماشه را مي‏كشيدند و مغز او را متلاشي مي‏كردند. زنها جيغ مي‏كشيدند و از چادرها به بيرون مي‏دويدند. زن من در گوشه‏اي خزيده بود واز ترس مثل بيد مي‏لرزيد. من جلوي او ايستاده بودم و كاردي هم در دست داشتم كه يك مرتبه صداي تيراندازي بلند شد و من نقش زمين شدم و از حال رفتم.»

«وقتي به هوش آمدم، زنم را در كنارم ديدم كه خون از بدنش جاري است. جسد او و جسد چند زن وبچه ديگر، روي زمين افتاده بودند. همه اينها در اثر اصابت گلوله‏هاي سربازان كشته شده بودند. ولي خود من در اثر اصابت گلوله‏اي كه در گردنم فرورفته بود، زخمي شده بودم و آنها به خيال اين كه من مرده‏ام، مرا رها كرده بودند تا اگر احيانأ كشته نشده‏ام با يك مرگ تدريجي و زجرآوري بميرم. من پس از هوش آمدن بلافاصله چشمانم را بستم و در همان وضع بي‏حركت باقي ماندم، چون صداي سرهنگ را شنيدم و متوجه شدم كه او و سربازانش هنوز محل را ترك نكرده‏اند. من از گوشه چشم و از زير پلك‏هاي نيمه باز آنها را ديد مي‏زدم. شما ممكن است حرف مرا باور نكنيد. شما قطعأ آنچه را كه من ديدم باور نمي‏كنيد ولي قسم به ناني كه در سفره اين خانه هست آنچه مي‏گويم حقيقت دارد»

 (كهنه سرباز، خاطرات سياسي و نظامي سرهنگ ستاد غلامرضا منصور رحماني، جلد1، ص 65

با سپاس بیکران جنبش رهایی بخش لرستان از محققان عزیز لر که بخاطر رعایت امنیت از ذکر نام آنان معذوریم ، ما را در هرچه آگاهتر کردن فرزندان لر به ظلم های قرون وسطایی حکومتهای ستمگرسرنگون شده قبل و حکومت مافیایی سیاسی نظامی کنونی به اصطلاح جمهوری اسلامی در سرزمین ستمدیده مادریمان یاری می کنند

برای دسترسی به سایت www.lorabad.com  در داخل کشور به خاطر وحشت نظام ملاها از رشد و گسترش جنبش رهایی بخش لرستان باید از فیلترشکن استفاده کنید

تاريخ بروز رساني ( 25 ارديبهشت 1388,ساعت 15:10:06 )

 

ضمن تبریک سال نو به همه یاران جنبش مردم لر

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
بیانیەها
20 دی 1392
بازدید: 2958
نوشته شده توسط atabak   
20 اسفند 1387,ساعت 14:00:57

چقدر خوب است كه در آستانه سال 1388  گاهي باورهايمان را مروري كنيم. بد نيست ادم چند وقت يک بار ذهنيات و تفكراتش را خانه تكاني كند .واضح تر بگوییم.ما در مورد رفتار و افكارمان بيشتر از آنكه فكر كنيم بر حسب عادت (مانند کسی که مامور فیلتر سایت www.lorabad.com از طرف نظام مافیایی ملاها شده است) فكر نميكنيم و عمل ميكنيم. براي چند لحظه بدون تعصب اين مطلب را بخوانيم. قبول؟!   

   بشنویم ابتدا سروده ای را از حسن حمزه ای مشهور به حسن لر که به زبان لری و لکی است و در آستانه سال نو به این جنبش تقدیم شده است. http://www.youtube.com/watch?v=kerMa5dP1oE&feature=related

 http://www.youtube.com/watch?v=GH7erWPQuMo

دانشمندان براي بررسي تعيين ميزان قدرت باورها بر كيفيت زندگي انسانهاآزمايشي را در « هاروارد يونيورسيتي » انجام دادند :

 80 پيرمرد و 80 پيرزن را انتخاب كردند . يك شهرك را به دور از هياهو برابر با 40 سال پيش ساختند . غذاهاي 40 سال پيش در اين شهرك پخته ميشد . خط روي شيشه هاي مغازه ها ، فرم مبلمان ، آهنگها ، فيلم هاي قديمي ، اخباري كه از راديو و تلويزيون پخش ميشد ، را مطابق با 40 سال قبل ساختند . بعد اين 160 نفر را از هر نظر آزمايش كردند :

  تعداد موي سر ، رنگ موي سر ، نوع استخوان ، خميدگي بدن ، لرزش دستها ، لرزش صدا ، ميزان فشار خون ... بعد اين 160 نفر را به داخل اين شهرك بردند ، بعد از گذشت 5 الي6ماه كم كم پشتشان صاف شد ، راست مي ايستادند ، لرزش دستها بطور ناخودآگاه ازبين رفت ، لرزش صدا خوب شد ، ضربان قلب مثل افراد جوان ، رنگموهاي سر شروع به مشكي شدن كرد ، چين و چروكهاي دست و صورتاز بين رفت .

  علت چه بود؟

  خيلي ساده است . آنها چون مطابق با 40سال پيش زندگي كردند ، باور كرده بودند 40 سال جوانتر شده اند .

  انسانها همان گونه كه باور داشته باشند مي توانند بينديشند . باورهاي آدمي است كه در هر لحظه به او القا ميكند كه چگونه بينديشد .

  اصولا فرق بين انسانها ، فرق ميان باورهاي آنان است . انسانهاي موفق با باورهاي عالي ، موفقيت را براي خود خلق ميكنند .. انسانهاي ثروتمند ، باورهاي عالي و ثروت آفرين دارند كه با اعتماد به نفس عالي خود و بدونتوجه به تمام مسائل به دنبال كسب ثروت ميروند و به لحاظ باورهاي مثبتشان به ثروت مطلوب خود ميرسند .

  قانون زندگي قانون باورهاست . باورهاي عالي سرچشمه همه موفقيتهاي بزرگ است .توانمندي يك انسان را باورهاي او تعيين مي كند ..

  انسانها هر آنچه را كه باور دارند خلق ميكنند . باورهاي شما دستاوردهاي شما را در زندگي ميسازند . زيرا باورها تعيين كننده كيفيت انديشه ها ، انديشه ها عامل اوليه اقدامها و اقدامها عامل اصلي دستاوردها هستند


 

حكايت دوم:

انیشتین می‌گفت : « آنچه در مغزتان می‌گذرد، جهانتان را می‌آفریند. »

استفان کاوی (از سرشناسترین چهره‌های علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که می‌گوید:« اگر می‌خواهید در زندگی و روابط شخصی‌تان  تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان می‌خواهد قدم‌های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌تان ایجاد کنید باید نگرش‌ها و برداشت‌هایتان را عوض کنید .» 
 او حرفهایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس‌تر می‌کند:« صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و درمجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچه‌هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچه‌هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌کردند. یکی از بچه‌ها با صدای بلند گریه می‌کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌کشید و خلاصه اعصاب همه‌مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود،  اصلاً به روی خودش نمی‌آورد و غرق در افکار خودش بود... بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازکردم که: «آقای محترم! بچه‌هایتان واقعاً دارند همه را آزار می‌دهند. شما نمی‌خواهید جلویشان را بگیرید؟» مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌افتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی‌گردیم که همسرم، مادر همین بچه‌ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمی‌دانم باید به این بچه‌ها چه بگویم. نمی‌دانم که خودم باید چه کار کنم و ... و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد.»

  استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می‌پرسد:« صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی‌بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ » و خودش ادامه می‌دهد که:« راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید. نمی‌دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و....

 اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می‌تواند تا این اندازه بی‌ملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می‌خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم .»

« حقیقت این است که به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض می‌شود. کلید یا راه حل هر مسئله‌ای این است که به شیشه‌های عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه‌ای ببینیم و تفسیر کنیم . آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است

فقط 10 دقيقه بشينيم تو يه جاي خلوت و تك تك طرز فكر ها و رفتارهايي كه بطور نا خود اگاه عادتمون هست مرور كنيم.ميدونيد چه اتفاقي ميافته؟

اگر واقعا بدون تعصب تك تك اعمال و افكارمون رو مرور كنيم به خوبي ميتونيم خوب و بدهاش رو از هم تفكيك كنيم. خوبها و به درد بخور هاش رو تقويت كنيم و بدها وكثيف هاش رو دور بندازيم تا بيش ازاين تو زندگيمون دست و پامون رو نگيره. انسان به طور ذاتي بدون اينكه نياز به اقا بالا سري داشته باشه توانايي تشخيص خوب و بد رو داره. مگه نه؟؟؟!!!

&&&

خب منظورم از اين خانه تكاني چيه؟:

تو ادبياتمون بهش ميگن:

چشمها رو بايد شست .جور ديگربايد ديد.....

تو ادبيات عرفاني مون هم بهش ميگن:

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم......فلك را سقف بشكافيم و طرحي نو در اندازيم

با كلاسها هم بهش ميگن:

مهندسي مجدد يا ري انجينيرينگ:Re-Engineering

بزرگان هم بهش ميگن:

مراقب افكارت باش كه گفتارت ميشود مراقب گفتارت باش كه  رفتارت ميشود مراقب رفتارت باش كه عادتت ميشود.مراقب عادتت باش كه شخصيتت ميشود و مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت ميشود..

مذهبي ها هم بهش ميگن:

يك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت

قانون فعاليت هاي ذهن ناخودآگاه:

ذهن ناخود آگاه شما موجب ميشود همه گفته ها و اعمالتان مطابق با الگويي انجام پذيرد كه با تصوير ذهني و باورهاي شما هماهنگ است.

ذهن ناخود آگاه شما بسته به اينكه چگونه برنامه ريزي ميكنيد مي تواند شما را به پيش ببرد يا از پيشرفت باز دارد.

توي اين خانه تكاني ذهن و رفتار چه اتفاقاتي ميافته:

*بعضي باورهاوذهنيتها رو بايد تميز كرد و غبار زمان رو ازش دور كرد ،سر و ساماني داد ، خيلي محكم تر اوونها رو حفظ كرد و بهش بها داد.چه باورهاي قشنگي داشتيم كه به مرور زمان و دود زندگي يكنواخت سياهي بهش نشسته و بايد با چاشني خاطره سر و ساماني بهشون داد و دوباره در رديف اول قفسه باورهامون قرار بديم

** بعضي از اوون باورها رو كه اتفاقا از بس بهشون عادت كرديم خيلي هم دم دست قرار گرفتند و هميشه مزاحمي براي ديدن باورهاي قشنگمون هستند،بايد براي هميشه فراموش كرد و در زباله دان فراموشي قرار داد.

***اگر خوب به اين باورها دقت كنيم ميبينيم كه بسياري از رفتارهايمان ناشي از باورهايي است كه از انها بيزار هستيم.ولي از بس در درون نا خود اگاهمان به انها عادت كرديم وجود انرا فراموش كرده ايم.

جالب است كه در اين كنكاش متوجه رفتارهايي ميشويم كه به دليل انتقام از كسانيكه در حق ما ظلمي كرده اند و به انها دسترسي نداريم به طور ناخوداگاه از اطرافيانمان انتقام ميگيريم.!در صورتيكه آنها شايد خيلي هم ما را دوست داشته باشند ولي اين نفرت به قدري در درون ما نفوذ كرده كه علاقه انها را نه تنها درك نميكنيم بلكه به طريقي سعي در ازردن انها داريم.

**** مثل اينكه  مطلب داره پيچيده ميشه.

****ضمنا اگر خوب دقت داشته باشيم با تفكراتي در درون خود مواجه ميشيم كه اتفاقا خيلي هم به كارمان امده و در برابر مشكلات زيادي از اونها استفاده كرديم ولي از بس كه هميشه در دسترسمون بوده قدرش رو ندونستيم و فراموشش كرديم و گذاشتيمش كنار. و حالا كه با مشكل مواجه ميشيم يادمون رفته كه چه ابزار خوبي رو كنار گذاشتيم و ميتونستيم ازش استفاده كنيم. حالا كه داريم افكارمون رو زير و رو ميكنيم خوبه كه دوباره اون باورها و ابزارها رو گرد گيري كنيم و ازشون استفاده كنيم.

مطلب فوق هدیه نوروزی یکی از یاران مبارز جنبش رهایی بخش لرستان 7+4 است که ما هم در اینجا به ایشان و همه یاران جنبش فرارسیدن سال نو میلادی 1388 را صمیمانه تبریک می گوییم و آرزوی فرا رسیدن بهاران آرادی و برابری , برای تمام ملیتهای تحت ستم در ایران را داریم

www.lorestsan11.com

تاريخ بروز رساني ( 06 فروردين 1388,ساعت 09:26:42 )

 

حقوق بشر و حقوق شهروندی مردم لر

  • چاپ
  • ایمیل
توضیحات
اتابک لرستانی
مقالات
20 دی 1392
بازدید: 1404
نوشته شده توسط atabak   
11 اسفند 1387,ساعت 10:56:19

براستی برای مردم لر و کلیه مناطق لرنشین تا چه حد حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها رعایت می شود؟
حقوق بشر و حقوق شهروندی مشکل روز و شب مردم، و تحقق آنها کانون تلاش های عمده ی روشنگران و کوشندگان عرصه ی حیات سیاسی اجتماعی امروز ماست. دراین زمانه ی دشوار، آگاهی کافی ازاین حقوق لازم و ضروری است .

حقوق شهروندي:
حقوق شهروندي، بيش از هر چيز راجع به حقوقي است كه هر فرد به‌عنوان تابع يك دولت از آن برخوردار است. مصاديق حقوق شهروندي بسيار زياد است و از حق برخورداري از مسكن و آموزش و بهداشت مناسب شروع شده و تا حقوقي از قبيل حق دادرسي عادلانه ادامه مي‌يابد. در همه‌ي مصاديق حقوق شهروندي، معمولاً تضاد منافع مردم، با دولت يكي از موانع اجرا و تحقق حقوق شهروندي است. اقتضاي اقتصادِ مسكن براي توليدكنندگان، افزايش سود است. حال آن‌كه بهره‌مندي شهروندان از مسكن مناسب، بدون پرداخت‌كردن بهاي متناسب، امكان‌پذير نيست. رعايت معيارهاي زيست‌محيطي، موجب افزايش هزينه‌هاست. قواعد دادرسي عادلانه، مانع‌از دست‌اندازي دولت به حقوق و آزادي‌هاي فردي و اجتماعي است. اين‌ها همه جزو عواملي است كه مانع از تحقق كامل حقوق شهروندي مي‌شود.
حقوق بشر:
حقوق بشر يا حقوق طبيعي انسان‌ها حقوق و امتيازاتي است كه بشر بنا به موجوديت در يك جامعه انساني بايد از آن برخوردار باشد.
حق آزادی دین، حق متهم برای برخورداری از محاکمه ی عادلانه و حق مشارکت سیاسی نمونه هایی از حقوق بشر هستند. این حقوق در سطح بین المللی، در اخلاقیات و قانون وجود دارند. مخاطب این حقوق دولت ها هستند، که موظف به پایبندی و ارتقای آنها می باشند. مرجع مکتوب عمده ی این حقوق، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (سازمان ملل متحد، )است.
حقوق شهروندي حقوق مردم در مقابل حاكميت و حقوق و امتيازات مردم در برابر حکومت و برخورداري بدون تبعيض از آن حقوق است.لذا تفاوت فاحشي بين حقوق بشر و حقوق شهروندي وجود ندارد.
توجه به حقوق اقلیت ها از دغدغه های دیرین جنبش حقوق بشر بوده است. اسناد حقوق بشر تأکید دارند که همه ی مردم، از جمله اعضای اقلیت های قومی و گروه های مذهبی، حقوق پایه ی یکسانی دارند و باید بتوانند بدون تبعیض از این حقوق برخوردار شوند. حق رهایی از تبعیض به ویژه در UDHR و معاهدات پیرو آن متجلی شده است. مثلا ICCPR دولت های امضا کننده اش را متعهد می کند تا حقوق اتباع شان را بدون "هرگونه تبعیض، از جمله تبعیض برپایه ی نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، عقاید سیاسی یا عقاید دیگر، خواستگاه ملی یا اجتماعی، محل تولد، یا موقعیت اجتماعی" محترم شمارند و ایفا کنند.
برخی از حقوق فردی استاندارد، برای اقلیت های قومی و دینی اهمیتی ویژه دارند. از جمله ی این حقوق، اجتماع آزادانه، تشکل یافتن، آزادی دین، و آزادی از تبعیض اند. اسناد حقوق بشر همچنین شامل حقوقی است که صریحاً به اقلیت ها مربوط می شوند و از آنها حمایت ویژه ای به عمل می آورند.برای مثال ماده ی 7 از ICCPR می گوید که حقوق اشخاصِ وابسته به اقلیت های قومی، مذهبی، یا زبانی "برای اجتماع با دیگر اعضای گروه خود، در پرداختن به فرهنگ، تعلیمات دینی و اجرای مناسک، یا استفاده از زبان خود نباید نادیده گرفته شود.
براستی برای مردم لر و کلیه مناطق لرنشین تا چه حد حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها رعایت می شود؟

http://farzandashayer.blogspot.com/ ارسال شده توسط فرزند عشایر

 

  1. خاطرات سلطنت اعظمی
  2. به‌ کدامین گناه
  3. خمینی به کمک خلبان اروپائی از پلکان هواپیما پائین آمد؟
  4. شما کجا بوديد؟

صفحه65 از79

  • شروع
  • قبلی
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • بعدی
  • پایان